پرخاشگری در همه جوامع نشاًت گرفته از عوامل فردی و اجتماعی است برخی عوامل فردی تاثیرگذار در پرخاشگری را نبود اعتماد به نفس، برآورده نشدن نیازها،سرخوردگی، ناامیدی، نفرت، ترس، لجاجت،تمارض و مخالفت میتوان شمرد. از عوامل اجتماعی آن بیعدالتی، مشکلات اقتصادی و سیاسی و ضایع شدن حق افراد، اجرا نشدن صحیح قانون، وجود تبعیض ها، برآورده نشدن انتظارات معقول افراد در نظامهای رسمی و غیررسمی جامعه و ناکامی در فعالیتهای اجتماعی نیز از دیگر عوامل بروز بیطاقتی و خشمگین بودن جامعه به شمار میرود.یکی دیگر از عوامل اصلی بیطاقتی، خشم و پرخاشگری و کم شکیبایی علت مغزی است.
. ما در مغزمان بخشی داریم به نام بادامی مغز که اوج خشم محسوب میشود یعنی اگه این بخش تحریک شود فرد به شدت خشمگین میشود اما اگر بخش دیگر مغز تحریک شود خشم با آرامی صورت میگیرد.عامل دیگر در بیطاقتی و پرخاشگری (تقویت رفتار است) یعنی عکس العمل اطرافیان در برابر خشم ما خود عامل مهمی میشود برای تقویت آن رفتار مثلاً در جایی اگر داد نزنی این کارت انجام نمیشود و این میشود شرطی رفتار خشم و پرخاشگری. برخی از بیطاقتیها در افراد خصوصاً در رفتارهای کودکان از طریق مشاهده شکل میگیرد در دیدن بعضیها بازیهای کامپیوتری و فیلمهای اکشن و گوش دادن به رفتارهای نامطلوب پدران و مادران یا پرخاشگری مدیران با کارمندان وزیر دستان خود. یکی از مهمترین عوامل بیطاقتی و پرخاشگری در زندگی عدم رضایت زن و شوهر از لذت با هم بودن است و این عدم لذت بردن به فرزندانشان هم منتقل میشود یا جوانانی که برای ازدواج مورد مناسب خود را پیدا نمیکنند دچار عصبانیت و خشم و پرخاش خواهند شد
.بیایید در این طوفان تورم و گرانی و در روزهای سخت و سرشار از ناامیدی بیشتر از وقتهای دیگر به همدلی فکر کنیم و به همدیگر کمک کنیم چون خداوند خدمت به خود را در راه ارائه بهترین خدمات به بندگان خود میداند. بخشش، احترام گذاشتن، دوری از کینه ورزی، انتقاد پذیر بودن،نه گفتن به موقع، دوری از حسادت، دوری از پرخوری روانی و بیاشتهایی عصبی از بهترین گزینههای دوری از بیطاقتی و پرخاشگری است. حداقل به فکر عمر کوتاه و پر استرس خودمان باشیم.
قربانعلی تنگسیر/ روزنامه آفتاب یزد
دیدگاهتان را بنویسید