از کودکی با نابینایی دستوپنجه نرم کرده و محدودیتها را به جان خریده است. چند سال در فضای اینستاگرام آنلاینشاپ کوچکی برای افراد دارای معلولیت به راه انداخته بود که حالا با فیلترشدن این فضا، کسبوکار کوچکش را از دست داده است. «مریم» میگوید: «لباسهای باکیفیت بچگانه و زنانه میفروختم. تولیدیها با مجموعه من همکاری خوبی داشتند. افراد نابینا بیشتر از کار و محصولاتمان استقبال میکردند؛ اما با فیلترشدن اینستاگرام میزان فروش مجازی به صفر رسید. اگر در گذشته چند مشتری در طول روز داشتم، حالا در ماه به تعداد انگشتشمار هم مشتری ندارم. اصلا نمیتوانم وارد اینستاگرام شوم. باز هم شکر خدا تولیدی کارها را پس گرفت؛ وگرنه با اینهمه جنس و لباس مانده چه میکردم؟ دوستانی دارم که محصولاتشان را داخل مترو و کنار فروشگاهها بساط میکنند و میفروشند؛ اما من به خاطر محدودیت بینایی چنین فرصتی ندارم. از طرف دیگر دلم نمیخواهد مسافرها و مشتریها از روی ترحم یا دلسوزی خرید کنند. ما نابینایان هم مشکلات زیادی داریم. با وجود یک عصا که نمیتوانیم کار دستفروشی کنیم. تاثیر فیلترینگ بر امرار معاش نابینایان بسیار زیاد است و از زمان بستهشدن اینستاگرام راه درآمدی دیگری پیدا نشده است…».
محدودشدن فضای مطالبهگری
تبعات هر اتفاقی که در سطح جامعه رخ میدهد، برای افراد با نیازهای ویژه، شدید، پرحاشیهتر و مشکلسازتر است. مثل بحران کرونا که افراد دارای معلولیت بحرانهای بیشتری را تجربه کردند. سایر افراد راههایی برای برطرفکردن مشکلات و نیازهایشان پیدا میکنند؛ اما افرادی که با معلولیت دستوپنجه نرم میکنند، با محدودیت و موانع بیشماری مواجه هستند. مسئله فیلترینگ یکی از مهمترین چالشهای فعلی است که برای افراد نابینا به صورت خاصتر موانع بیشماری ایجاد کرده است. فضای مجازی باعث شد برخی اتفاقات تلخ در حوزههای افراد دارای معلولیت و به طور ویژه نابینایان پیگیری و در رسانهها به مسئله مهمی تبدیل شود. اخباری مانند سقوط و فوت نابینایی در یکی از ایستگاههای مترو و… باعث شد مسئله ضرورت مناسبسازی فضاهای شهری برای افراد با نیازهای ویژه و سایر مطالباتشان در جامعه مطرح و افکار عمومی در این زمینه حساس شود که با فیلترینگ این فضا برای انعکاس مشکلات، نیازها و مطالباتشان و عمل به قوانین از دسترس خارج شد.
نامناسببودن فضای اپلیکیشنهای داخلی برای نابینایان
«فضای اینستاگرام، تلگرام و واتساپ ازجمله فضاهای مورد استفاده برای نابینایان بود که به واسطه فعالیت در آنها فضای کسبوکار و فعالیت اقتصادی کوچکی فراهم شده بود؛ اما با فیلترینگ آنها، این فرصت و امکان برای درآمدزایی و استقلال نابینایان از بین رفت. بسیاری از افراد میتوانند با دورزدن فیلترینگ، اقدام به نصب فیلترشکن جدید، مناسب و… کرده و مثل قبل از این فضاها استفاده کنند؛ اما این امکان بهسادگی برای افراد نابینا فراهم نیست». این نکات را «ابوذر سمیعی» متخصص سیاستگذاری فرهنگی با گرایش مطالعات معلولیت که خودش با مسئله نابینایی نیز مواجه است، به خبرنگار «شرق» میگوید: «افراد دیگر علاوه بر استفاده از فیلترشکن میتوانند از راههای دیگری مثل استفاده از اپلیکیشنهای داخلی و ایرانی امرار معاش کنند، دستفروشی، رانندگی یا مشاغل دیگری را انجام دهند؛ اما به دلیل محدودیتهای فیزیکی و نامناسببودن فضاهای شهری، چنین فرصتهایی برای نابینایان فراهم نیست. اپلیکیشنهای داخلی مثل «ایتا» یا «شاد» برای نابینایان مناسبسازی نشده و زمینههای لازم برای حضورشان فراهم نیست. با آنکه بیش از سه سال از طراحی و بهرهبرداری اپلیکیشن شاد میگذرد؛ اما هیچ امکانی برای آموزش در حوزه مدارس برای افراد نابینا تولید نشده است».
نابینایان؛ محصور در فضای اجتماعی فیلترشده
«سمیعی»، کارشناس فرهنگی حوزه معلولان، تأثیر فیلترینگ بر اشتغال معلولان از جمله نابینایان را بسیار منفی و چالشزا میداند و یادآور میشود: «هزینه زندگی و معیشتی نابینایان، مسائل و مشکلات درمانی یا توانبخشی آنها و… بالا است و آن دسته از نابینایان که در فضای مجازی کسبوکاری فراهم کرده بودند، با مشکلات زیادی روبهرو شدند. آنها برای راهاندازی کسبوکار و رسیدن به استقلال در فضاهای فیلترشده فعلی بسیار بیشتر از سایر افراد تلاش کرده بودند و حالا آسیبهای ناشی از این محدودیت برای نابینایان بسیار شدیدتر است، امکان مهاجرت آنها به پیامرسانهای داخلی و استفاده از فیلترشکن یا ویپیانهای متنوع برای نابینایان بسیار دشوار است». این فعال حوزه اجتماعی افراد با نیازهای ویژه، کندی سرعت اینترنت را مسئله چالشزایی در زندگی نابینایان دانسته و یادآور میشود: «نرمافزارهایی که نابینایان در گذشته استفاده میکردند، مثل «چشمان من باش» و نرمافزارهای کاربردی دیگر برای جهتیابی و مسیریابی، برای حفظ استقلال، انتقال تجربه و کسب آموزش کمک زیادی به افراد نابینا میکرد که با کندشدن سرعت اینترنت امکان استفاده از آن مثل گذشته فراهم نیست. با کندشدن سرعت اینترنت نمیدانیم که برنامه و اپلیکیشنها در گوگلپلی فیلتر هستند یا نه. حتی نمیدانیم که گوگلاستور هم فیلتر شده یا مثل قبل فعال است. کندی سرعت اینترنت، دسترسی به این فضای مهم برای نابینایان را بسیار دشوار کرده است».
انزوا و افسردگی نابینایان را تهدید میکند
«سمیعی»، متخصص سیاستگذاری فرهنگی، با انتقاد از تأثیرات روحی و روانی محدودشدن فضاهای ارتباطی برای نابینایان و افراد با آسیب بینایی میافزاید: «با این محدودیتها دسترسی به فضای مجازی برای نابینایان بسیار غیرممکن شده است. امکان حضور در گروههای تخصصی یا متفرقه واتساپی- تلگرامی که امکان گفتوگو و آموزشهای مؤثری را برای افراد دارای معلولیت از جمله نابینایان و ناشنوایان فراهم میکرد، وجود ندارد؛ بسیاری از این افراد بهسختی فضایی امن برای ارتباط و آموزش مفید به دست آورده بودند، فضایی برای به اشتراک گذاشتن مشکلات، پرسوجو درباره مسائل مشترک اجتماعی و… که تمام این ارتباطات و فضاها با محدودیتهای اعمالشده اخیر از بین رفت؛ این محدودیتها در کنار مشکلات اقتصادی و ناامنیهای مالی، برای بسیاری از افراد با نیازهای ویژه باعث ایجاد چالشهای فراوان و مضاعفی از جمله انزوا و افسردگی شده است. بسیاری از افراد عادی امکان حضور فیزیکی و برقراری ارتباط حقیقی بعد از فیلترینگ نیز برایشان فراهم است؛ اما با توجه به برخی ناامنیها این امکان به صورت خاص برای نابینایان وجود ندارد».
محدودیت در اطلاعرسانی درباره نیازهای معلولان
گروهی در اینستاگرام برای اطلاعرسانی در حوزه افراد دارای معلولیت فعال بود. ادمین پیجی درباره راههای کمک به افراد نابینا در فضاهای مجازی اطلاعرسانی میکرد. به سایر افراد آموزشهای کاربردی ارائه میداد تا مثلا بدون کسب اجازه از فرد عصا به دست یا ویلچرسوار، برای کمک اقدام نکنیم. باعث دردسر یا ناراحتی افراد دارای معلولیت نشویم یا سؤالات شخصی و خصوصی از افراد با نیازهای ویژه نپرسیم. آنها را با دست و اشاره نشان ندهیم. با ترحم و دلسوزی به آنها خیره نشویم و اطلاعات مفید دیگری که دانستن و آموزش آنها برای همه ما لازم است. گروهی دیگر با ساختن صفحهای مجازی درباره چگونگی تولید یا بهرهبرداری برخی از اطلاعات برای افراد نابینا محتوایی میساختند و افراد دیگری به اندازه توان و اطلاعاتشان در این حوزه فعالیت داشتند که حالا با فیلترشدن اینستاگرام، امکان تولید محتوا و دسترسی به آموزشهای اینچنینی هم از بین رفته است… درعینحال «امید هاشمی»، کنشگر حوزه افراد دارای معلولیت نیز با انتقاد از عملکرد صداوسیما و رسانههای دیگر در حوزه افراد با نیازهای ویژه به خبرنگار «شرق» میگوید: «رسانه در حوزه افراد با نیازهای ویژه و اطلاعرسانی یا فرهنگسازی در حوزه مسائل معلولان مسئولیتهایی دارد اما در شرایطی که رسانه در این زمینه به وظایفش عمل نمیکند، فضای مجازی مثل واتساپ، اینستاگرام و… حدود یک دهه در این راستا فعال بوده و کمبود یا خلأهای زیادی را جبران میکرد، فعالان زیادی در حوزه نابینایان و سایر گروههای معلولان در توییتر، اینستاگرام، فیسبوک و… تریبونهایی برای اطلاعرسانی و فرهنگسازی داشتند که متأسفانه دسترسی و امکان استفاده از تمام این فضاها محدود شد».
پیگیری ضعیف مطالبات با فیلترشدن فضای مجازی
«امکان تشکیل کمپین و پیگیری بسیاری از مطالبات و حقوق اساسی و مهمتر از همه ضرورت پاسخگویی مسئولان در حوزه مشکلات افراد دارای معلولیت با فیلترشدن فضای مجازی از بین رفت. این فضاها بزرگترین امکان و شانس برای افراد با آسیب بینایی و دارای معلولیت بود که در مواقع نقض قوانین مثل بدرفتاری با نابینایان که نمونه آن در یکی از پروازهای داخلی هم صورت گرفت یا حواشی یکی از ویژهبرنامههای نوروزی شبکه سوم سیما که در حوزه نابینایان محتوای اشتباهی تولید شد که امکان مطالبهگری و پیگیری حقوق ازدسترفته را فراهم میکرد، همگی از بین رفتند». این نکات را «هاشمی» فعال حوزه نابینایان مطرح کرده و یادآور میشود: «وقتی درباره آسیبهای فیلترینگ بر نابینایان صحبت میشود، عدهای انتقاد کرده و اعتراض را وارد نمیدانند که میتوانید از پلتفرم و اپلیکیشنهای داخلی استفاده کنید درحالیکه این اظهارنظر پایه علمی ندارد و این فضاهای داخلی هیچ دسترسی و امکاناتی برای افراد دارای معلولیت از جمله نابینایان و ناشنوایان فراهم نکردهاند، درحالیکه پلتفرمها و اپهای خارجی با استانداردهای دسترسپذیری ارتقا پیدا کردهاند».
بهزیستی از اشتغال و بیکاری نابینایان حمایت نمیکند
این فعال اجتماعی که خودش نیز نابیناست، با اشاره به از بین رفتن ثمره تلاش و فعالیت چندینساله افراد دارای معلولیت در فضای مجازی برای تولید محتوای مؤثر و انجام خدمت اجتماعی – فرهنگی به نفع افراد با نیازهای ویژه و ابهام در شرایط دسترسی به اینترنت پرسرعت تصریح میکند: «حدود ۱۰ سال عمر، زمان و هزینه برای تولید محتوا در حوزههای مورد نیاز معلولان صرف شد، کسبوکارهای مورد نیاز شکل گرفت. آموزشهایی در این حوزه ارائه شد و حالا هیچ مسئولی هم در این حوزه پاسخگو نیست. سازمان بهزیستی به عنوان متولی امور و مسائل افراد دارای معلولیت در حوزه اشتغال این افراد اقدام قابل دفاعی نداشته و در راستای محدودیتهای فیلترینگ برای معلولان و نگرانیهای آنها موضعگیری و اطلاعرسانی نداشته است. این سازمان حتی سراغ افرادی را نمیگیرد که میداند بقا و زندگیشان به اینترنت وابسته بوده و هیچ دغدغه یا راهکاری برای آنها ندارد؛ بهزیستی از شاغلانی که به صورت خودجوش و با خون دل خوردن اقدام به برپایی شغل و بازاری کرده و جایگاهی برای خودشان به دست آوردهاند، حمایتی از نظر روحی یا مادی نمیکند؛ شخصا به فراخور شغلی که دارم نگران آینده و سرنوشت اینترنت هستم که با ملیشدن به چه وضعیتی منجر میشود، دسترسی به منابع و سایتهای خارجی با چه شرایطی امکانپذیر است و تمام این ضرورتها مبهم است».
نابینایان بیبهره از خدمات و امکانات درآمدزایی و توانبخشی
«هاشمی»، روزنامهنگار و مترجم با بیان اینکه اینترنت برای افراد نابینا حکم ابزار توانبخشی را دارد و از ابزارها یا امکانات مفید برای این قشر محسوب میشود، ادامه میدهد: «نابینایان زیادی در این مدت بدون حضور در خیابانهای نامناسب شهری از نظر عمرانی و فضای اجتماعی با تمام محدودیتها و موانع بیشمارش، در فضای مجازی مشغول کسب دانش، مهارت، امرار معاش، انتقال تجربیات مؤثر بهصورت رایگان و… بودند، ارتباطات گستردهای با نابینایان سایر کشورها داشتند، آخرین یافتهها و نتایج علمی را از آنها به دست میآوردند و مطلع میشدند تا زندگی و کیفیت زندگیشان تا حدی متحول و بهروز شود اما حالا معلولان از این گنجینه بزرگ برای برقراری ارتباط و کسب دانش یا مهارت محروم شده و از مبهمبودن سرنوشت اینترنت، کاهش سرعت و فیلترینگ آسیب میبینند. نابینایان حالا باید به شیوه دیگری و از صفر شروع کنند؛ درحالیکه نه امکاناتی موجود است و نه امید و انگیزه تازهای دارند».
«هاشمی» کنشگر حوزه افراد دارای معلولیت در ارتباط با کمبودهای پیشروی نابینایان به دلیل کاهش سرعت اینترنت و فیلترشدن اپلیکیشنهای کاربردی و استاندارد برای افراد با نیازهای ویژه میگوید: «افراد دارای معلولیت با ازدستدادن ابزار تسهیلگری مثل فضای مجازی، در شرایط فعلی فضای امیدوارکننده و مشخصی ندارند، شغل ثابت و منبع درآمد پایداری نداشته و با توجه به گرانی و مشکلات اقتصادی دلسرد شدند. در درجه بعدی و خطرناکتر دچار یأس، خشم و ناامیدی شدند. مثل اینکه یک فرد با داشتن قدرت بینایی یک وسیله مهم زندگیاش را از دست میدهد و بدون آن به سختی میتواند ادامه دهد. نداشتن فضای ارتباطی و امرار معاش برای نابینایان نیز به همین اندازه چالشزا شده است. به جای آنکه نابینایان امکان سفر به شهر یا کشورهای دیگر را داشته و بتوانند از یافتهها و آخرین تحولات بهروز کشورهای دیگر در حوزههای مختلف علمی، درمانی و مسائل تخصصیشان استفاده کنند، گرانی دلار، ارز و…آنها را خانهنشین کرده و در صورت توانایی تنها میتوانند از فیلترشکنهای متعدد استفاده کرده و با کندی سرعت اینترنت، زمان بیشتری را به بطالت تلف کنند».
منبع: شرق
دیدگاهتان را بنویسید