قاتل، جسد همسرش را در چالهی یک متری جای کمد دیواری پنهان و فرار کرد. خانواده زن مقتول اهل روستای جعفرآباد از توابع شهرستان رودان، جسم بیجان او را یکماه بعد در خانهی نیمه تمامی پیدا کردند. این قتل که در ۱۸ اردیبهشتماه امسال اتفاق افتاد، تنها همسرکشی دوران کرونا در هرمزگان نبود. ۲۷ اسفندماه ۹۹ نیز خبر دستگیری زنی اهل بندرعباس منتشر شد که همسرش را به قتل رسانده و فرار کرده بود. او نیز مدتی پس از قتل، در استانی دیگر دستگیر شده بود. همسرکشی شدیدترین نوع خشونت است که در خانواده اتفاق میافتد. سال گذشته، سازمان ملل متحد وقوع بیش از ۱۵ میلیون مورد خشونت خانگی در سراسر جهان، به دلیل همهگیری کرونا، را پیشبینی کرده بود. فروردینماه امسال نیز، «وحید قبادی دانا»، رئیس سازمان بهزیستی کشور از رشد خشونت خانگی در کشور خبر داد. به گفتهی او، در سال ۹۹ که کشور درگیر بحران کرونا بود، این سازمان به بیش از نهصد هزار نفر خدمات مشاورهای ارائه داده است. خشونت خانگی و تعداد موارد همسرکشی در ایران و هرمزگان از جمله آمارهایی است که به سختی منتشر میشود. دو مورد همسرکشی، در کمتر از ۶۰ روز در هرمزگان، نشان از وجود حجم بالای خشونت نهان در خانواده است. آیا هرمزگان علاوهبر بحران سلامت جسمی، درگیر بلای روانی ناشی از کرونا نیز هست؟
آزار آمار
قتلهای خانوادگی، ۴۰ درصد از قتلهای گزارش شده سال ۸۸ را تشکیل میدهند. همسرکشی به وسیله مردان، بیشترین قتلهای خانوادگی در این سال است. طبق این آمار، ۱۶ درصد مردان و شش درصد از زنان، همسرانشان را کشتهاند. این آمار، یکی از معدود دادههای رسمی اعلام شده درمورد قتلهای خانوادگی است. طبق مصاحبههای مختلف مسئولان سازمان بهزیستی و انجمن روانشناسی ایران، خشونت خانگی در این سالها روند صعودی داشته است. این افزایش در دوران همهگیری کرونا چشمگیرتر بودهاست. حضور اجباری اعضا خانواده در خانه، بیکاری، مشکلات اقتصادی و فشارهای روانی حاصل از بحران، از عوامل افزایش مشاجرات در دوران خانهنشینی کرونا عنوان شده است. «مسعود سلطانیفر»، وزیر ورزش و جوانان، در بهمنماه ۹۹ از کاهش سه درصدی طلاق خبر داد. این درحالیاست که گزارش سازمان ملی آمار، رشد میزان طلاق در کشور، به ویژه افزایش ۳۹ درصدی آن در ازدواجهای کمتر از یک سال، را نشان میدهد. زمستان سال گذشته «معصومه ابتکار»، معاون رئیس جمهور در حوزه زنان و خانواده نیز بدون اعلام منبع خاصی، خشونت خانگی در ایران را کم توصیف کرد. زوجدرمانگران و کارکنان اورژانسهای اجتماعی و بهزیستی اما از افزایش روزافزون درخواست مشاوره خانواده خبر میدهند. نبود آمار دقیق و شفاف از میزان خشونت، مشکلات و قتلهای خانوادگی باعث میشود که این مسائل مهم، کماهمیت تشخیص داده شوند.
نفس، بهای قفس
همسرکشی پدیدهی اجتماعی است که در جوامع مختلف رخ میدهد. این پدیده در سطح خرد به بنیان خانواده و فرزندان آسیبهای شدید و گاه غیرقابل جبران وارد میکند. این نوع قتل در سطح کلان، موجب افزایش خشونت، ناامنی و آسیبهای روانی شدید در بین اطرافیان قاتل و مقتول میشود. شدت آسیب روانی پس از همسرکشی، به دلیل نوع ارتباط قاتل و مقتول پیش از قتل، بیشتر است. پس از وقوع هر همسرکشی سوالات بسیاری مطرح میشود. همسرکشی در چه شرایطی اتفاق میافتد؟ چرا زنان و مردان در خانواده، شریک زندگی خود را میکشند؟ چه عواملی زنان و مردان را به سوی همسرکشی سوق میدهد؟ مهمترین تفاوت در انگیزه و شیوه قتل همسر در بین زنان و مردان چیست؟ این نوع خشونت خانگی، در بسیاری از کشورها از قوانین قدرتمند مصوب و عوامل شخصی و محیطی نشات میگیرد. مفهوم «بیگانگی روانی» در همسرکشی، از سوی روانشناسی به نام «سیمُن» مطرح شدهاست. به گفتهی او، «ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه مدرن، مسئول شرایطی است که در آن، انسان قادر به فراگیری شیوه کنترل عواقب اعمال و رفتار خود نیست». پژوهش علمی با عنوان «مطالعهی عوامل کیفی همسرکشی» در سال ۱۳۹۰ در کشور انجام شد. این تحقیق، قتلهای بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ را بررسی کرد. در ۳۴ مورد همسرکشی، عواملی مانند فشارهای روانی-اجتماعی بر زنان و مردان در خانواده، غیاب یا ضعف شبکههای اجتماعی و فردی و معاشرت با دوستان بزهکار، مهمترین علتهای همسرکشی شناسایی شدند. تحقیق دیگری در سال ۹۴ بر روی ۱۴ زن و مرد زندانی به اتهام قتل همسر در اصفهان انجام شده است. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که سن ازدواج تاثیر چندانی در قتل ندارد. مشکلات خانوادگی و ساختاری جامعه مهمترین علت بروز قتلها بودهاند. قتل در بین زوجهای با تحصیلات کمتر، بیشتر رخ داده است. بیشتر قتلها نیز در فضای امن خانه اتفاق افتاده است. به طور کلی، بسیاری از زنانی که همسرانشان را کشتهاند، تحت خشونت مداوم شوهرانشان بودهاند. این زنان قبل از قتل، از پلیس و دیگران تقاضای کمک میکنند. وضعیت شان اما یا اضطراری تلقی نمیشود یا راهحلهای پیشنهادی، کافی و راهگشا نیستند. زنان ناامید از نهادهای جامعه و پلیس، در نهایت در سطح بالای تنفر از وضعیتی که در آن هستند، به خشونت بیشتری دست میزنند. انگیزه قتل همسر در همه زنان مشترک نیست. آنچه در بین تمامی قاتلان زن مشاهده شده اینکه همه قبل از قتل، خواستار طلاق و جدایی از همسرشان بودهاند. رهایی از خشونت طولانی مدت، اعتیاد و مشکلات اقتصادی و انحراف جنسی شوهر از مهمترین دلایل همسرکشی در زنان عنوان شده است. مردان نیز بیشتر به دلیل شک و سوء ظن و احساس حقارت در برابرهمسرشان دست به قتل او زدهاند.
گفتوگو با «سیمین کاظمی»، عضو گروه مسائل اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران پیرامون پدیده همسرکشی در بحران کرونا
افزایش زنکشی در همهگیری؟
مردی با اسلحه شکاری، پنجم خردادماه سال گذشته، در دهستان آبنما رودان همسرش را از پا در آورد. یک زن بندرعباسی نیز در روزهای پایانی سال ۹۹ همسرش را به قتل رساند. همسرکشی بار دیگر اردیبهشتماه امسال در شهرستان رودان تکرار شد. اینبار قربانی، زنی اهل روستای جعفرآباد بود. خبر وقوع این سه مورد همسرکشی در هرمزگان، به صورت رسمی اعلام شد. به گفتهی حقوقدانان، بسیاری از قتلهای خانوادگی و همسرکشیها هرگز گزارش داده نمیشوند. نه تنها همسرکشی، بلکه آمار رسمی از میزان دقیق خشونت خانگی نیز در دوران کرونا در استان هرمزگان وجود ندارد. پژوهشی نیز درمورد همسرکشی در استان هرمزگان در دسترس نیست. همسرکشی همچنان به عنوان یک موضوع تابو در کشور مطرح است. برای بررسی پدیدهی همسرکشی، با «سیمین کاظمی»، جامعهشناس و پژوهشگر «مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت» دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفتو گو میکنم. او از جامعهشناسانی است که در حوزه زنان و خانواده مطالعات علمی بسیاری انجام داده است. در زمینه خشونت خانگی و همسرکشی نیز پیش از مطالبی را منتشر کرده است. آنچه پیشرو دارید خلاصهای از گفتوگو اختصاصی «صبح ساحل» با دکتر سیمین کاظمی است.
دو سال است که کشور درگیر مقابله با ویروس کروناست. این درگیری آسیبهای جسمی و اقتصادی بسیاری را به مردم وارد کرده است. آیا میتوان ادعا کرد که جامعه در «بحران روانی کرونا» نیز به سر میبرد؟
در بحرانهای مختلف، ممکن است سلامت روان افراد دچار آسیب شود. شیوع اضطراب و احساس افسردگی نیز بیشتر شود. همهگیری بیماری کووید-۱۹ به دو علت مشخص میتواند سلامت روان جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. در شرایط قرنطینه، به دلیل ضرورت ماندن طولانیمدت در خانه، ممکن است تعارضات خانوادگی افزایش یابد و میزان خشونت بیشتر شود. از طرف دیگر، افزایش مشکلات اقتصادی، فقر و بیکاری، تحمل و مدارا را در میان مردم کاهش دادهاست. این عوامل زمینهساز افزایش اضطراب، احساس ناکامی و پرخاشگری شدهاست. با وجود این عوامل، بحران همهگیری میتواند تبعات منفی بر سلامت روان جامعه داشته باشد.
پژوهش جامعه شناسانهای در کشور درمورد بررسی رفتار خانوادهها در دوران کرونا انجام شده است؟
از پژوهش در حوزه جامعهشناختی اطلاعی ندارم. ولی بعضی مراجع ذیربط اعلام کردند که میزان خشونت خانگی و تماس با اورژانس اجتماعی در دوره همهگیری کووید-۱۹ بیشتر از قبل شده است.
دو مورد همسرکشی در کمتر از ۵۰ روز گذشته در استان هرمزگان اتفاق افتاده است. آیا این دو قتل را میتوان مرتبط به بحران روانی ناشی از کرونا دانست؟
متأسفانه زنکُشی در ایران پدیده شایعی است. همسرکشی در سراسر کشور اتفاق میافتد. برای ارتباط دادن مستقیم زنکشی به شرایط همهگیری، باید احتیاط کرد. زنکشی به لحاظ تاریخی پدیده جدیدی نیست. ولی مسئله مهمی به حساب نمیآمده و در مورد آن صحبتی نمیشده است. بنابراین وقوع زنکشی را تنها نمیتوان به بحران کرونا مرتبط دانست. چون همهگیری کرونا میزان خشونت خانگی را افزایش داده است، قتل زنان (به عنوان شدیدترین شکل خشونت فیزیکی) را نیز میتوان بخشی از این خشونت خانگی افزایش یافته دانست.
پیش از بحران کرونا در دو سال، بیش از هفت مورد قتل ناموسی در هرمزگان گزارش شده بود. چه عوامل اجتماعی در همسرکشی نقش دارند؟
زنکشی و قتل ناموسی را باید از هم جدا کرد. چون همه زنکشیها به دلیل مسائل ناموسی اتفاق نمیافتد. زنان تنها قربانیان قتل ناموسی نیستند. مردان نیز ممکن است قربانی قتل ناموسی شوند؛ مانند قتلی که اخیرا در اهواز اتفاق افتاد. زنکشی به طور کلی به علت روابط نابرابر قدرت بین مرد و زن و سلطه نظام مردسالاری اتفاق میافتد. مردان در جامعهای که فرهنگ مردسالاری بر آن حاکم است، از قدرت بیشتری برخوردار هستند و بر زنان تسلط دارند. در چنین جامعهای زنان تحقیر میشوند. ارزش، اهمیت و حقوق کمتری دارند. آنان مجبور به تسلیم در برابر مردان و اطاعت از خواستههای مردانهاند. علاوه براین، در این فرهنگ باید و نبایدهای متعددی برای زنان ایجاد شده که تخلف از آنها(که به اسم هنجار شناخته میشوند)، ممکن است خشونت علیه زن را رقم بزند. این خشونت میتواند حتی به قیمت جان زن تمام شود. نمونه آن قتلهای ناموسی متعددی است که اخبار آن در عرصه عمومی منتشر میشود. فقدان حمایت قانونی از زنان، عامل دیگری است که به خشونت و قتل زنان منجر میشود. هنوز قانونی برای کاهش خشونت علیه زنان تصویب نشده است. از طرفی قوانین موجود برای حفاظت از جان زنان بازدارندگی لازم را ایجاد نمی کند.
مهمترین اقدام برای پیشگیری و کاهش خشونتهای خانگی مانند همسرکشی در بحرانهای روانی چیست؟
برنامهی حمایتی از زنان لازم است تدوین شود. همچنین قوانینی برای پیشگیری از خشونت خانگی تصویب شود. برای زنان آسیبدیده و در معرض خشونت، امکان ترک محیط خشونتزا فراهم شود. خشونتگر(مرد) از محیط زندگی زن دور شود. به زنان آموزش داده شود که چگونه از خود محافظت کنند و در برابر خشونت، در مراجع قانونی احقاق حق کنند. آموزش و مشاورههای روانشناختی به مردان خشونتگر در وهله اول ارائه شود. در صورت تکرار، اقدامات تنبیهی جدی و متناسب در نظر گرفته شود. مشاورههای روانشناختی رایگان برای افراد و زوجها فراهم شود تا بتوانند برای حل مشکلات و تعارضاتشان راهحلی پیدا کنند.
منبع : روزنامه صبح ساحل
دیدگاهتان را بنویسید