زنگ خطر برای حکومتها زمانی به صدا درمیآید که مخالفان خود را جدی نگیرند. وقتی به محمدرضا پهلوی میگفتند مذهبیها را جدی بگیر جواب میداد عددی نیستند. در آخر، همان مذهبیهای مخالف حکومت با همراهی سایر طیفهای مبارز، کار نظام شاهنشاهی را یکسره کردند. فردا در ایران روز دانشآموز است. در فضای فعلی کشور، مفیدترین توصیف برای گروه سنی دانشآموز این است که به همه توصیه کنیم دانشآموزان را جدی بگیرید. امسال در فاصله یک ماه به روز دانشآموز، برای دومین بار در تاریخ معاصر ایران، دانشآموزان در یک جریان سیاسی مهم مشارکت کردند. بار اول در ۱۳ آبان سال ۵۷ بود که در سالروز تبعید امام خمینی (ره)، دانشآموزان در دانشگاه تهران تجمع کردند که منجر به حمله نظامیان و کشته شدن یک دانشآموز گردید و این رویداد موجب ثبت «روز دانشآموز» در تقویم شد. بار دوم، از یک ماه پیش شروع شد که دانشآموزان در پسا اعتراضات مربوط به مرحومه مهسا امینی شرکت کردند و باعث تعجب شدند. تعجب ارکان حکومت و نسلهای قدیم از این حرکت دانشآموزان به این دلیل بود که اکثر ما فکر میکردیم متولدین دهه ۸۰ به قدری سرگرم اینترنت و فضای مجازی شدهاند که اصلا معنی تظاهرات و انقلاب را نمیفهمند اما این فرضیه کاملا اشتباه بود. مثل این میماند که در دوره انقلاب مشروطه (سال ۱۲۸۴) باشیم و بگوییم پس از نسل ما دیگر هیچ نسلی انقلاب نخواهد کرد بیآنکه پیشبینی کنیم
۷۳ سال بعد در سال ۱۳۵۷ یک انقلاب مهم دیگر در ایران، دنیا را تکان میدهد. زیرا انسانها در هر موقعیت زمانی و مکانی استعداد حرکتهای تحولخواهانه دارند و قلمروهای تاریخی و جغرافیایی نمیتواند مانع تقاضاهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها از حکمرانان شود. به استثنای برخی نواحی بسیار محروم در استانهایی نظیر سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، دانشآموزان نسل ۱۴۰۱ در شاخصهای آسایش و امکانات وضع بهتری نسبت به دانشآموزان سال ۱۳۵۷ دارند. اما با وجود این، باز از مسوولان طلب دارند، حتی اگر خواسته قشر دانشآموز حجاب اختیاری باشد…
نباید مانند محمدرضا پهلوی که مطالبات مذهبیها را جدی نمیگرفت، با دانشآموزان برخورد قهری شود. این روزها دقیقا وقت این است که جمهوری اسلامی به وعدههایش درباره نسل نوجوان و جوان عمل و به حرفهایشان توجه کند. کرسیهای آزاداندیشی که روزی در دانشگاهها برپا میشد، در حوادث اخیر به وسط خیابانها آمد و علاوه بر دانشجویان، دانشآموزان هم حرفهای خود را زدند. اگر فرض کنیم که تمام حرفهایشان غلط است باز لایق برخورد مهربان و پدرانه هستند. اگر نظام این نسل را امید آینده و سرمایه خود میداند، از همین نقطه باید شروع کند و اگر سالها مدعی فرصت ساختن از تهدیدها بود باید در وضع موجود به حرف دانشآموزان گوش کند و با دلیل و برهان برایشان حرف بزند. قطعا نظام برای اینکه فلسفه حجاب را برای دانشآموزان توجیه کند کار آسانتری از توجیه ابهامات سیاسی و اقتصادی برای آنان در سالهای آینده نزدیک خواهد داشت، پس الان وقت خاموش کردن خاکسترهای این آتش از راه مروت و مدارا است.
منبع: سعید درویشی/ اعتماد
مطالب منتشر شده در بخش یادداشت، الزاما نظر «مدرسه خبری برقع» نیست.
دیدگاهتان را بنویسید