آذر ۳, ۱۴۰۳
مزاحمت‌ های خیابانی

آزار خیابانی زنان؛ چه باید کرد؟

«آزار و مزاحمت‌ های خیابانی» یکی از مواردی‌ست که جامعه‌ی سنتی به آن نمی‌پرداخت چون آن‌را نمی‌دید یا حضور زنان به حدی نرسیده بود که دیده شود. مسئله‌ای که در سال‌های اخیر به دغدغه‌ی جدی تبدیل شده است.

زنان! نیمی از جامعه که هر چند همیشه نقش پررنگی در جوامع بشری داشته‌ ولی بیشتر اوقات پس پرده یا در سایه بوده‌اند. این غیبت زنان را می‌توان ظاهری دانست چون آن‌ها همیشه با بود و نبودشان، مسئله‌ی مردان و جوامع هستند، چه به‌عنوان جنس دوم چه وقتی از نقش و پیله‌ی قدیمی بیرون آمدند. حالا این «حضور» با مسائل جدیدی همراه است چون زنانِ ساکتِ گذشته به شهروندانِ کنشگرِ امروز تبدیل شده‌‌اند و به اتفاقاتی که برایشان می‌افتد، واکنش نشان می‌دهند. «آزار و مزاحمت‌های خیابانی» یکی از مواردی‌ست که جامعه‌ی سنتی به آن نمی‌پرداخت چون آن‌را نمی‌دید یا حضور زنان به حدی نرسیده بود که دیده شود. مسئله‌ای که در سال‌های اخیر به دغدغه‌ای جدی تبدیل شده است و هرازگاهی با رویکردهای مختلف به آن پرداخته می‌شود. در گفت‌وگو با نسیم‌السادات محبوبی شریعت‌پناهی -دانش‌آموخته دکتری مطالعات زنان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر- این معضل اجتماعی را از منظر جامعه‌شناسی بررسی کرده‌ایم.

نگاه قیم‌مآبانه زن را مقصر آزار خودش می‌داند

علی‌رغم نبود آمار شفاف از میزان مزاحمت و به‌ویژه مزاحمت های خیابانی می‌توان گفت این مسئله رابطه‌ی مستقیمی با قدرت و روابط وابسته به آن دارد. شریعت‌پناهی ضمن بیان این نکته، دلایلش را توضیح می‌دهد: «در جوامع سنتی با توجه به دسترسی محدود زنان به منابع اقتصادی و پایگاه اجتماعی، احتمال قرار گرفتن در معرض آزار یا مزاحمت خیابانی بیشتر است. در عین حال باید توجه داشته باشیم در این جوامع قدرت اقتصادی تصمیم‌گیری و حتی کنشگری و شهروندی فعال زنان کمرنگ است، بنابراین تغییر نهادینه شده‌ی حاکم بر جوامع سنتی می‌تواند زنان را در معرض آزار قرار دهد.»

در جامعه‌ی ما از یک سو نگاه ناموسی و مراقبتی به زن هست و از سوی دیگر با نگاه سنتی او مقصر آزار دیدن خودش است. نسیم شریعت‌پناهی توضیحاتی برای این تضاد ظاهری دارد: «اول این‌که اتفاقا نگاه قیم‌مآبانه، سنتی و ناموس‌نگری باعث می‌شود مردان در حالی‌که زن را از آن خود می‌دانند، او را صغیر هم در نظر بگیرند، چنین نگاهی را  با یک مثال در مورد رابطه پدر و مادر با کودک توضیح می‌دهم. کودک در سایه‌ی قدرت تصمیم‌گیری و  کنترل والدین قرار دارد و او را فاقد صلاحیت تصمیم‌گیری، رفتار مناسب یا حتی واکنش منطقی می‌دانند، بنابراین کودک را از آن خود می‌پندارند و معتقدند به دلیل صغیر بودن دچار اشتباهاتی می‌شود و هر اتفاقی برایش بیفتد خودش مقصر است.»

او در ادامه اضافه می‌کند: «در جوامع سنتی به‌رغم این‌که زن ناموس مرد در نظر گرفته می‌شود و به‌نوعی از آن اوست اما به‌دلیل نگرش قیم‌مابانه، او را فاقد قدرت تصمیم‌گیری فعالانه و کنشگری فعال می‌دانند و هر اتفاقی برای زن بیفتد، نشات گرفته از رفتار خودش و چه‌بسا اشتباه او می‌دانند. از طرف دیگر رویکرد ناموس‌نگری، مردان را صاحب قدرت و در جایگاه برتر قرار می دهد، حال اگر بپذیرند در مسئله‌ی آزار خیابانی مردانی از جنس خودشان مقصرند نه زنان، این جایگاه برتری زیر سوال می‌رود و خدشه‌دار می‌شود، پس با مقصرپنداری زن او را عامل تحریک‌کننده و آزار خیابانی می‌پندارند.»

ارتقاء جایگاه اجتماعی زنان و کاهش آزار نسیم

شریعت‌پناهی این مسئله را یادآوری می‌کند که آزار و مزاحمت برای زنان مختص جوامع سنتی نیست: «باید توجه داشته باشیم که آزار و مزاحمت خیابانی جزو مسائل پیچیده‌ای‌ست که نمی‌توان آن‌را مختص جوامع سنتی و کم‌برخوردار (از نظر تحصیلات، پایگاه اجتماعی و حتی اقتصادی) دانست. به معنای دیگر در جوامع با سطح اقتصادی و تحصیلات بالا نیز زنان در معرض مزاحمت قرار می‌گیرند اما ممکن است نوع آن متفاوت و به پایگاه اقتصادی و اجتماعی مردان مرتبط باشد.»او فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زن را عاملی برای کاهش آزار می‌داند: «حضور کمتر زنان در جامعه به‌معنی انفعال بیشتر است، وقتی گروهی را از جامعه کنار می‌گذارید مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن‌ها پایین باشد بالتبع در دام کلیشه‌های سنتی و جنسیتی قرار می‌گیرند و می‌پذیرند که خودشان مقصر مزاحمت و آزار هستند. چه‌بسا این زنان از ترس آبرو، نداشتن حمایت خانواده و جامعه، طرد شدن و… برابر آزار هم واکنشی ندارد. فعالیت اجتماعی زنان را از شهروند منفعل به شهروند فعال تبدیل و با ارتقا جایگاه اجتماعی آن‌ها، کمک می‌کند تا برابر آزار ساکت نمانند، بازخورد بدهند و هزینه‌ی آزار را بالا ببرند و چون نمی‌پذیرند که خودشان مقصر هستند، بی‌تفاوت نمی‌گذرند.»شریعت‌پناهی تغییر رفتار زنان و دختران طی سال‌های اخیر و اعتراض و مقابله‌ی آن‌ها با مزاحمت را تایید می‌کند و با یادآوری تغییر مناسبات قدرت و ساختارهای آن می‌گوید: «زنان طی سال‌های اخیر به‌واسطه‌ی ورود به دانشگاه، دستیابی به فرصت‌های آموزشی و اقتصادی حتی در قالب اشتغال غیررسمی، از پایگاه اجتماعی متفاوتی برخوردار شده‌اند. همچنین وجود رسانه‌های اجتماعی زنان را از یک کنشگر منفعل به مطالبه‌گر و کنشگر اجتماعی فعال تبدیل کرده است، بنابراین بازی قدرت سنتی که هر آزاری را نشأت‌گرفته از رفتار و پوشش زن می‌دانست رنگ باخته و اتفاقا زن را علیه این نگرش قرار داده است. به همین دلیل می‌بینیم که زنان بیش از گذشته به آزار خیابانی واکنش نشان می‌دهند و حتی وارد فرایندهای رفتار متقابل خشونت‌ورزی و شکایت از آزارگر می‌شوند.» اولویت آموزش و فرهنگ‌سازی بر قانون و برخورد قضایی بعضی از فعالان حوزه‌ی زنان، قوانین کشور را برای برخورد با مزاحمت و آزار کافی و جامع نمی دانند ولی نسیم شریعت‌پناهی نگاه متفاوتی دارد و معتقد است قانون به‌عنوان یک روش باید در کنار راهکارهای دیگر و آموزش قرار بگیرد و توضیح می‌دهد: «فکر می‌کنم جرم‌انگاری راحت‌ترین کاری است که می‌توان در مقابل مزاحمت برای زنان انجام داد اما آیا بدون ایجاد زمینه‌های فرهنگی و فرهنگ‌سازی و فقط با بگیر و ببند مشکل حل می‌شود؟ پاسخ من منفی است چون اگر این‌طور بود در مواردی که قوانین وضع‌شده داریم باید با کاهش پرونده‌های قضایی مواجه می‌شدیم. از طرفی صرف وضع قوانین بدون تسهیل فرایند رسیدگی به شکایت زنان، کارکرد نتیجه‌بخش ندارد و فرایندهای پیچیده‌ی قضایی آن‌ها را از مطالبه‌ی حق خود منصرف می‌کند. اگر قانونی نوشته شود ولی باز هم انگشت اتهام به سمت زن باشد و نتواند از او برابر آزارگر و مزاحمت خیابانی حمایت کند، کارساز نخواهد بود.»

شریعت‌پناهی درمورد اهمیت فرهنگ‌سازی و آموزش می‌گوید: «یکی از دلایل تدوام تفکر سنتی مرد ناموس‌پرست و زن منفعل مقصر، این است که مادران ما نتوانسته‌‌اند جامعه‌پذیری جنسیتی را به‌ فرزندان خود آموزش دهند. فرهنگ‌سازی مسئله‌ی ساده‌ای نیست و مبتنی بر آموزش، فرآیندهای جامعه‌پذیری دختران و پسران، نقش‌پذیری جنسیتی از طریق خانواده است. آموزش و پرورش، رسانه‌ها در هر سطحی (صدا و سیما، شبکه‌ی خانگی، اینترنت و…) در این زمینه مؤثرند و نباید نقش رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی را نادیده بگیریم. یک روش قانونی به‌تنهایی کارساز نیست و نمی‌توانیم همه‌ی سهم مقابله‌ با آزار را به‌ عهده‌ی قانون بگذاریم یا همه‌‌ی بار را روی دوش زنان و خانواده بگذاریم.»

در بعضی کشورها نرم‌افزارهایی طراحی شده که درمورد حضور افراد آزارگر به زنان هشدار می‌دهد. زنان متوجه می‌شوند که بعضی نقاط احتمال آزار بیشتر است و باید مراقب باشند، مردان هم در این مکان‌ها حواسشان بیشتر به خانم‌هاست.

به باور نسیم شریعت‌پناهی چنین روش‌هایی می‌تواند یک هم‌بستگی اجتماعی برای مقابله با آزار ایجاد کند و امنیت و آزادی زنان در فضاهای عمومی را افزایش دهد. در کنار آن باید سیاست‌های فرهنگی مبتنی بر توانمندسازی زنان داشته باشیم تا آن‌ها نسبت به حقوق خود آگاه شوند. او در همین زمینه اضافه می‌کند: «لازم است فرهنگ احترام به زنان و مقابله با آزار در خانواده جامعه نهادینه و بنیان‌های اخلاقی در مدارس تقویت شود. مفاهیمی مانند حقوق زنان باید در محتواهای درسی و آموزشی قرار بگیرد تا افراد از کودکی بیاموزند که آزار و مزاحمت رفتاری غیردینی و غیرانسانی است.»

منبع:فراز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *