محمود گلزاری، روانشناس: «تنها یک مسئله جدی وجود دارد و آنهم خودکشی است». آلبر کامو، نویسنده، روزنامهنگار و فیلسوف نامدار الجزایری –فرانسوی، مقاله اول کتاب افسانه سیزیف را با عبارت بالا شروع میکند. اسپیلکا در کتاب روانشناسی دین با رویکرد تجربی مینویسد: «مرگ، خود معمایی مرموز است اما خودکشی چیستانی غریب و لاینحل است». در زمانه ما این رویداد رازآلود، هر ساعت، دهها میوه نارس و رسیده انسانی را در بوستان پهناور گیتی از شاخسارهای زندگیشان به زمین میافکند و بالندگی و ثمردهیشان را از بین میبرد. خودکشی با نرخ ۱/۱۶ نفر در صد هزار نفر، دهمین علت مرگومیر مردم ایالات متحده است. میزان خودکشی در ایران طبق آخرین گزارشهای رسمی، ۶/۶ نفر در صد هزار نفر، یعنی کمتر از نصف میزان آمریکا برآورد شده است. میتوانیم با مقایسه این دو، کلاهمان را به هوا بیفکنیم و بگوییم خودکشی برای ما مسئلهای جدی نیست، اما با توجه به تفاوتهایی که این رویداد منفی با دیگر عوامل مرگآور دارد، این بیاعتنایی نوعی سادهانگاری خطرناک است که ما را از برنامهریزیهای واقعبینانه برای بهداشت همگانی و افزایش سطح بهباشی مردم دور میکند. در این نوشتار، نخست تعریفی از خودکشی و ابعاد آن میدهیم، سپس نگاهی به وضعیت خودکشی در ایران میافکنیم. با بیان وجوه منحصربهفرد آسیبرسانی خودکشی، گزارههایی از بیانیه سازمان جهانی بهداشت را که به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی صادر شده است، میآوریم؛ اصول مهم پیشگیری و رویکرد بومشناسی اجتماعی به پیشگیری را بهعنوان رویکردی جامع به کوتاهی توضیح میدهیم و در فرجام، آنچه شرط بلاغ است به حکمرانان و مدیران سازمانهای مسئول سلامت همگانی یادآور میشویم. حال میخواهند از این سخنان کارشناسانه و دلسوزانه پند بگیرند یا گَرد ملال بر خاطرشان بنشیند، خود دانند!
خودکشی چیست؟
مؤسسه ملی سلامت روان در ایالات متحده، سیستمی سهبعدی را در طبقهبندی رفتارهای خودکشیگرا پیشنهاد کرده است. این سه بعد عبارتاند از: افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی کامل.
افکار خودکشی، طرحریزی تکانههای خودکشیگرا و میل به مردن را در خود جای میدهند. در اقدام به خودکشی، فرد قصد مردن دارد و اگر تصمیم او جدی باشد، برای کشتن خود برنامهریزی میکند و وسایل و روشهای کشنده را تدارک میبیند. تنها یک رویداد اتفاقی و غیرمنتظره ممکن است مانع از خودکشی کامل او شود. اقدام به خودکشی «شبهخودکشی» نیز خوانده میشود. برآورد شده است در مقابل هر خودکشی کامل، ۱۵ تا ۲۰ اقدام به خودکشی صورت میگیرد. اگر میزان خودکشیهای کامل در جهان را حدود ۸۰۰ هزار نفر در سال بدانیم، سالانه ۱۲ تا ۱۶میلیون نفر برای ازبینبردن خود اقدام میکنند.
بهآسانی نمیتوان حدس زد که شمار بسیار زیاد اندیشهپردازان خودکشی چند نفر هستند. از یاد نبریم آمار اعلامشده توسط سازمانهای بهداشتی در جهان بسیار کمتر از واقعیت است. زیرا بیان و ثبت خودکشی در هر سه بعد آن، هم از سوی قصدمندان و هم از سوی مراجع رسمی در هالهای از پنهانسازی قرار میگیرد.
خودکشی در ایران
منابع موثق اعلام کردهاند که میزان خودکشی در ایران در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، رشد داشته است.
در کل کشور و برای همه استانها حدود ۳۰ درصد درگذشتگان، زن و ۷۰ درصد مرد بودهاند.
از نظر گروه سنی، بهترتیب، افراد ۳۰ – ۳۹ ساله، ۱۸ – ۲۴ ساله، ۴۰ – ۴۴ ساله در رتبههای اول تا سوم قرار دارند و نزدیک به ۱۰ درصد خودکشیکنندگان سنی کمتر از ۱۸سال داشتهاند.
در این گزارش، استانهای کهگیلویهوبویراحمد، ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان و اردبیل، بهترتیب در بالاترین رتبهها و استانهای سیستانوبلوچستان، هرمزگان، یزد، خراسان رضوی و سمنان در پایینترین رتبههای جدول آمار خودکشی قرار دارند. نکته آخر اینکه میزان رویداد خودکشی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۰ دوبرابر شده است. با همه اینها یادآور میشویم که میانگین کشور برای هر ۱۰۰ هزارنفر ۶/۶ خودکشی و برای تهران ۹/۵ است که از میانگین جهانی بسیار پایینتر است. در سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) تعداد خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر برای چند کشور دور و نزدیک، بهصورت زیر، گزارش شده است.
لستو ۴/۷۲، گویان ۳/۴۰، کرهجنوبی ۶/۲۸، روسیه ۱/۲۵، آفریقای جنوبی ۵/۲۳ و بلژیک۳/۱۸، آمریکا، ۱/۱۶، ژاپن ۳/۱۵، ایران ۲/۵، افغانستان ۱/۴، عربستان سعودی ۹/۳ و عراق ۶/۳٫
از رازهای سربهمهر خودکشی این است که با مرگ به علت بیماریها و عوامل دیگر متفاوت است. مهمترین تفاوتها عبارتاند از:
احتمال خودکشی فردی که اقدام به آن کرده اما جان سالم به در برده، بسیار زیاد است. جنکینز در بررسی علمی خود نشان داده است که آنهایی که سابقه خودکشی داشتهاند، در سال بعد، صدبار بیشتر از جمعیت عمومی احتمال دارد دست به خودکشی بزنند.
خودکشی یک فرد، تأثیر عمیقی بر افراد خانواده، دوستان، همسایهها و مردم محله او میگذارد و آنها را تا سالها سوگوار میکند. برخی از داغدیدگان تا سالها، دچار افسردگی، احساس گناه پایدار، شرمندگی ژرف و گوشهگیری از مردم میشوند.
خودکشی بر شاهدان آن تأثیر ویرانگری دارد و عدهای از آنها را به خودکشی میکشاند.
در یک سوی پیوستار سنی، نوجوانان و جوانان و در سوی دیگر سالمندان بیش از سایر گروههای سنی، در خطر خودکشی هستند.
هم افراد خانواده کسی که خودکشی کرده است و هم دولتمردان و مسئولان سازمانهای رسمی (وزارت بهداشت، پزشکی قانونی …) در برخی کشورها از جمله ایران، آمار دقیق خودکشیها را اعلام نمیکنند.
خودکشی واگیردار و سرایتکننده است. مروری بر ۲۹۳ مطالعه نشان داد که پوشش رسانهای خودکشی افراد مشهور افزایش خودکشی را در پی داشته است. خودکشی یک نوجوان و جوان میتواند زنجیرهای از خودکشیها را در گروه همسالانشان راه بیندازد.
خودکشی بیش از دیگر مشکلات روانی گرفتار انگ میشود و ازاینرو، هم فرد خودکشیگرا و هم بازماندگان داغدار کسی که خود را از بین برده است، از بیان افکار، هیجانهای منفی و تصمیمهای نادرست خود، پرهیز میکنند و در نتیجه، از یاریرسانی افراد دلسوز، مراقبان سلامت و درمانگران محروم میشوند.
چون پندارهای غلط و افسانههای واهی درباره خودکشی فراوان است، سیمای واقعی آن تحریف و تلاشها برای پیشگیری از آن کند یا متوقف میشود. به این ۱۰ گزاره نادرست و مشکلآفرین توجه کنید:
۱٫ کسی که قصد خودکشی دارد، درباره آن چیزی نمیگوید.
۲٫ کسی که میگوید خودکشی میکند، آن را انجام نخواهد داد.
۳٫ کسانی که به خودکشی اقدام میکنند، نمیخواهند بمیرند بلکه درحال بلوفزدن هستند.
۴. کسی که توانسته بر خطر خودکشی غلبه کند، در خطر تکرار آن قرار ندارد.
۵. هر کسی که خودکشی میکند، افسرده است.
۶. هرکسی که خودکشی میکند، از نظر روانی بیمار است.
۷. صحبت درباره خودکشی با افرادی که به فکر آن هستند یا در معرض خطر آن قرار دارند، موجب تحریکشان به خودکشی میشود.
۸. اقدامکنندگان به خودکشی افراد خطرناکی هستند.
۹. فردی که خودکشی میکند، آدم ترسویی است.
۱۰. با کسی که میخواهد خودکشی کند، باید بحث کرد تا متقاعد شود که تصمیمش غیرمنطقی است. درحالیکه معلوم شده است بهچالشکشیدن فرد درگیر بحران خودکشی سبب نادیدهگرفتن میزان آسیبپذیری او میشود. ازاینرو، عملی غیرمسئولانه و در بسیاری از کشورها غیرقانونی است.
چه باید کرد؟
«برآورد میشود که هر سال ۸۰۰ هزار نفر در سراسر جهان جان خود را میگیرند. در ازای هر خودکشی کامل، نزدیک به ۲۰ نفر دیگر اقدام به خودکشی میکنند و بسیاری بیشتر، افکار جدی برای ازبینبردن خود دارند. ازآنرو که خودکشی هر فرد تأثیر زیادی بر اطرافیان او میگذارد، این مسئله نگرانی و مشکل بزرگی برای سلامت همگانی به حساب میآید. با آگاهیبخشی، انگزدایی از خودکشی و ترغیب و ترویج اقدامات عملی مبتنی بر اطلاعات درست میتوان نرخ خودکشی را در گستره جهانی پایین آورد».
عبارات بالا بخش آغازین بیانیه سازمان جهانی بهداشت است که به مناسبت دهم سپتامبر، روز جهانی پیشگیری از خودکشی، صادر شده است. این بیانیه میافزاید: «امیدآفرینی از طریق عمل، درونمایه و شعار روز جهانی پیشگیری از خودکشی برای سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ است. با برجستهکردن این عنوان میخواهیم الهامبخش فعالیتهای واقعبینانه برای پیشگیری از این رویداد پرآسیب باشیم و چراغی تابناک فراراه کنشگران این حوزه و همه مردم قرار دهیم.
با امیدبخشیدن از طریق عمل میتوانیم به آنهایی که در اندیشه خودکشی هستند، امید بدهیم که از آنها مراقبت و حمایت میکنیم. همچنین با این شعار، آمادگی خود را برای فعالیتهای یاریرسانی به هر اندازه که باشند، به کسانی که پنجه در پنجه مرگبار خودکشی افکندهاند، اعلام میداریم و درنهایت، اهمیت اقدامات پیشگیرانه را بهعنوان اولویت برنامههای سلامت عمومی به همه کشورها و بهویژه جوامعی که دسترسی پایینی به خدمات بهداشت همگانی دارند خاطرنشان میسازیم».
اصول مهم پیشگیری
با وجود تفاوتهایی که خودکشی با دیگر عوامل مرگزا دارد اما چون در زمره آسیبهای روانی – اجتماعی قرار میگیرد، سه گروه عوامل خطر، محافظتکننده و نشانههای هشداردهنده را میتوان درمورد آن درنظر گرفت تا آگاهی به آنها برای همه مردم، بهخصوص کسانیکه در خانواده، مدرسه، محل کار و محله خود افرادی را میشناسند که احتمال میدهند از نظر سلامت روان، برقراری روابط اجتماعی سازنده با دیگران، فعالیت شغلی و انگیزه پیشرفت در شرایط مطلوبی به سر نمیبرند، مفید و مؤثر واقع شود.
در جدول یک این سه دسته عوامل را که در سطح فردی قرار دارند با مقایسه بین حمله قلبی و خودکشی نشان دادهایم.
رایجترین نشانههای هشداردهنده به قرار زیر هستند:
صحبتکردن درباره اینکه میخواهد به خود صدمه بزند یا خود را بکشد.
نوشتن متنهایی درباره مرگ یا خودکشی.
ابراز ناامیدی و بیان اینکه زندگی ارزش زیستن ندارد.
برنامهریزی برای ازبینبردن خود از جمله تهیه وسایل یا مواد کُشنده.
انجام رفتارهای پرخطر و بیپروا بدون نگرانی برای سلامتی خود.
زیادهروی در مصرف الکل و مواد مخدر.
دوریکردن از اعضای خانواده و دوستان.
تغییرات زیاد خلق از جمله سطح بالای بیقراری و خشم.
ژولیدگی و بیتوجهی به لباس و سر و وضع خود.
بخشیدن داراییها و وسایل زندگی خود به دیگران.
گفتهها و نوشتههایی با مضمون «اگر بار گران بودیم رفتیم/ اگر نامهربان بودیم رفتیم»
خداحافظیکردن از محبوب خود.
مدل اجتماعی بومشناختی پیشگیری از خودکشی
بیشتر برنامههای پیشگیری، خودکشی را مانند دیگر بیماریهای جسمی و اختلالهای روانشناختی در نظر میگیرند و با رویکرد طبقهبندی سنتی سهمرحلهای: پیشگیری اولیه، پیشگیری ثانویه و پیشگیری مرحله سوم و با مشخصکردن و یکپارچهسازی عوامل خطر، عوامل محافظتکننده و رویدادهای آشکارساز (استرسهای نزدیک) به ارائه توصیهها و سازماندهی فعالیتهای پیشگیری و مداخله میپردازند. در سال ۲۰۱۳، یکی از برجستهترین متخصصان حوزه خودکشی، دکتر اریک کاین، مقالهای را منتشر کرد و با تحلیل گزارشهای پژوهشی
چندده ساله، درباره خودکشی، رویکردهای جاافتاده به پیشگیری از خودکشی را که بر عوامل فردی و خانوادگی تأکید میکردند، به چالش کشید و نتیجه گرفت که:
پیشگیری از خودکشی باید از دیدگاه یکپارچهسازی عوامل، به کنار هم قراردادن اجزای جداگانه؛ از منظورکردن رویدادهای نزدیک، به جدیگرفتن عوامل دور از اعتنا به ویژگیهای فردی، به بهادادن به زمینههای اجتماعی تغییر جهت دهد.
راهبردهای پیشگیری از خودکشی با مدل بومشناسی اجتماعی تبیین میشود. بومشناسی اجتماعی، دیدگاهی است که طبق آن بیشتر مشکلات زیستبومی جهان ریشه در مشکلات اجتماعی دارند و مشکلات اجتماعی به نوبه خود بر پایه ساختارها، روابط سلسلهمراتبی و سلطهجو بنا نهاده میشوند. ازاینرو به جز برخی بلاهای طبیعی، علت اصلی بروز بیشتر بحرانهای زیستبومی در قرن بیستم و بیستویکم را باید در اقتصاد، اخلاق، فرهنگ، نقشهای جنسیتی و دیگر پدیدههای اجتماعی جستوجو کرد.
در مدل بومشناسی اجتماعی، عوامل زمینهساز خودکشی در چهار سطح فردی، روابط بینفردی، منطقهای- محلی و اجتماعی- عمومی قرار میگیرند. این سطوح در تعاملهای پویا یا به همافزایی خطر یا در برنامههای پیشگیری و مداخله به کاهش رفتار خودکشیگرا میانجامند.
در جدول ۲، مهمترین عوامل خطر و محافظتکننده را در چهار سطح میبینیم و در نمودار ۱ برخورد تعاملی این سطوح در چشمانداز ما قرار میگیرد.
امیدآفرینی از طریق عمل
بیانیه سازمان جهانی بهداشت به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی با هوشمندی به امیدآفرینی از راه عمل تأکید میکند تا امید واقعی را به قول روانشناسان مثبتگرا از امید دروغین جدا کند و به گفته تری ایگلتون، فیلسوف نامدار معاصر، آن را در ابتذال خوشبینی نیفکند.
برای پیشگیری از خودکشی باید با درنظرگرفتن زمینههای فردی و اجتماعی، بهخصوص تأثیر بسیار زیاد و ژرف عوامل اجتماعی مانند فقر، بیکاری و نابرابریهای اجتماعی اقدامات عملی زمانبندیشده و قابل سنجش صورت داد.
این هشدار سعدی، شاعر خردمند و واقعگرا را بارها شنیدهایم و بسیاری از ما آن را از حفظ داریم:
سعدیا گرچه سخندان و مصالحگویی
به عمل کار برآید، به سخندانی نیست
لغتنامه دهخدا، سخندانی را سخنشناسی و نیکو سخنگویی میداند و با شاهدآوردن از شاهنامه حکیم فردوسی، آن را فزونیبخش لغتها و روشنگر مسیرها تعریف کرده است.
کسی را که یزدان فزونی دهد
سخندانی و رهنمونی دهد
دردناکانه گروهی از مسئولان و مدیران کشور به جای سخندانی، سخنرانی و سخنپراکنی میکنند. اگر سخندانی و مصالحگویی ارزش و تأثیر عملکردن را میداند، چگونه میتوان با سخنرانی و وعدهپراکنی از آسیبهای بزرگی مانند خودکشی پیشگیری کرد؟
شاید نمیخواهیم یا نمیتوانیم به خاطر انگهای اجتماعی یا انگ درونیشده، برای پیشگیری از خودکشی قلمی بزنیم و قدمی برداریم یا خوش نداریم بیانیههای سازمانهای معتبر جهانی را جدی بگیریم؛ اما میتوانیم انصاف داشته باشیم و در روز جهانی پیشگیری از خودکشی، در خلوتهای خود، سخن سعدی را مانند ذکری حکیمانه زمزمه کنیم:
به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست.
منبع: شرق
دیدگاهتان را بنویسید