«مرد خوب کسی است که عشق بورزد و آدمی صادق و معتقد باشد. گفتم: «چه زبان زنانهای.» کاستالیا درحالیکه کتاب را کنار میگذاشت، با فریاد گفت: «عزیز من، ما چقدر نادان بودیم. همهاش تقصیر پدر پل بود.» ادامه داد: «به نظر من او بهعمد این کار را کرد. منظورم آن وصیت مسخره است که پل را مجبور کرد همه کتابهای کتابخانه لندن را بخواند.» با ناراحتی گفت: «اگر ما خواندن یاد نگرفته بودیم، آن وقت هنوز داشتیم در جهان مطلق، بچهدار میشدیم. معتقدم آن موقع شادترین زندگی را داشتیم.» آنچه خواندید بخشی از داستان کوتاه «انجمن» از مجموعه داستان «زنی در قاب آیینه» اثر ویرجینیا وولف، نویسنده فمینیست انگلیسی است. او را فمینیست معرفی میکنیم؛ چراکه باور برابریخواهی در فصل و گاه جمله به جمله کتاب، مستقیم و غیرمستقیم مطرح شده است. شاید بتوان داستان کوتاه انجمن را نمونه بارز یک داستان فمینیستی دانست. (توضیح کتاب زنی در قاب آیینه)
«پل» دختری است که پدرش برای اینکه پس از مرگش تمام ثروتش را برخلاف رسم آن زمانه، بهصورت کامل به او دهد یک شرط عجیب میگذارد؛ مطالعه تمام کتابهای کتابخانه بزرگ لندن! پل پس از شروع به مطالعه متوجه میشود بیشتر کتابهایی که بهعنوان آثار فاخر در کتابخانه لندن نگهداری میشوند، چیزی برای گفتن ندارند. او از اینکه در طول روز مجبور است وقتش را صرف خواندن سطوری کند که ارزش چندانی ندارند، ناراحت است. دوستانش دور هم جمع میشوند. در انجمن کوچکی تصمیم میگیرند به دنیای مردهایی سرکی بکشند که جامعه آنها را نویسندگان روشنفکر میدانند. وولف مانند سایر نوشتههایش به نویسندههای مرد و جایگاهی که جامعه بهراحتی برای آنها قائل شده کنایه میزند. یکی از زنها در مقام مستخدم، یکی پژوهشگر و دیگری با تغییر پوشش و به عنوان یک مرد به دنیای مردانه وارد میشوند. آنها میخواهند بدانند که تفاوت دنیای زنانه و مردانه چیست.
پس از چندسال همگی دور هم جمع میشوند و حاصل مشاهداتشان را برای هم تعریف میکنند. نقطه اوج داستان زمانی است که یکی از دختران برای پیبردن به جزئیات بیشتر با یکی از این مردان همبستر شده است. مسئله روابط پیش از ازدواج با عنوان «پاکدامنی» مطرح میشود. داستان کوتاه انجمن پر از چالش و سوالهای ذهنی است که هنوز در جامعه ایرانی برای زنان مصداق واقعی دارد. زن پاکدامن کیست؟ پاکدامنی چیست؟ چقدر میتوان یک زن را با داشتن یک رابطه جنسی آگاهانه برای همیشه قضاوت کرد؟
وولف در جایی از کتاب به کنایه به این موضوع اشاره میکند که راهحل برای تغییر ساختار ادبیات و محتوای کتابهای موجود، تولیدمثل و تربیت مردانی است که کتابهای بهتری بنویسند. چراکه نوشتن همچنان عملی مردانه به شمار میرود. شاید زنان هم نویسندگان خوبی باشند اما قفسه و ویترینهای کتابفروشیها، همچنان در تسخیر و تا قلمهای مردان است. داستان انجمن بعد از اتاقی از آن خود، اثری است که وولف انتقاداتش را به جامعه مردسالار آن دورانش واضحتر بیان کرده است.
توضیح: کتاب «زنی در قاب آیینه» شامل پنج داستان از مجموعه بیست و دو داستان کوتاه ویرجینیا وولف، بیانگر دلبستگی و اعتقاد وولف به ضمیر ناخودآگاه و یا به تعبیری جریان سیال ذهن است. زنی در قاب آیینه برندۀ جایزۀ «فمینا» شده است.
دیدگاهتان را بنویسید