«ن.م» زن سرپرست خانوار و تولیدکننده پوشاک است که حدود ۱۰ سال گذشته بعد از تعامل با شهرداری تهران کار توانمندسازی، حرفهآموزی و اشتغال زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست را عهدهدار میشود. این زن سرپرست خانوار و کارآفرین حالا فضایی برای اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ندارد و چون اثاث خانه و تولیدیاش در خیابان مانده بود، در خانه کوچکی که در دست تخریب است، ساکن شده و باید تا چند روز دیگر هم آنجا را تحویل دهد.
سمیه جاهدعطائیان: «ن.م» زن سرپرست خانوار و تولیدکننده پوشاک است که حدود ۱۰ سال گذشته بعد از تعامل با شهرداری تهران کار توانمندسازی، حرفهآموزی و اشتغال زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست را عهدهدار میشود. این زن سرپرست خانوار و کارآفرین حالا فضایی برای اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ندارد و چون اثاث خانه و تولیدیاش در خیابان مانده بود، در خانه کوچکی که در دست تخریب است، ساکن شده و باید تا چند روز دیگر هم آنجا را تحویل دهد.
این زن سرپرست خانوار به خبرنگار «شرق» میگوید: «حدود ۱۰ سال پیش طبق تعامل با شهرداری کار مهارتآموزی و اشتغالزایی زنان آسیبدیده اجتماعی را شروع کردم، به آنها حقوق ماهانه داده و کارکنان مجموعه را با مهارتآموزی وارد بازار کار کردم. شهرداری هم با همین تفاهمنامه فضایی در اختیارم قرار داد تا در ازای آن به زنان آسیبدیده اجتماعی کمک کنم».
شهرداری از حمایت زنان سرپرست خانوار شانه خالی کرد
او میگوید: «در این سالها نه مالیاتی برای شهرداری گذاشتم، نه سربار شهرداری بودم، شاکی، طلب و معوقهای نداشتم. چرا شهرداری نسبت به حمایت از این کارآفرینی و حمایت از زنان آسیبدیده اجتماعی شانه خالی کرد که ما تمام این سالها تا به امروز با این همه مشکلات مضاعف و طاقتفرسا روبهرو شویم؟ تغییر مدیریتی باعث شده تا مشکلات ما روزافزون شود. مثل اینکه هیچگونه همکاری و تعاملی با ما نداشتند؛ درحالیکه در سال ۹۶ بهمنظور مهارتآموزی و حمایت از اشتغال در مجموعه «بهاران» مرکز حمایت از معتادان بهبودیافته کلاسهای خیاطی و کار با چرخ خیاطی برگزار کردم که در طول مدت شش ماه به دلیل خرابی چرخها و استهلاکشان، ضرر مالی هم دیدم… درحالی که شهرداری در آن زمان هم حمایتی از ما نکرد».
«ن.م» از قطع همکاری ناگهانی شهرداری با او انتقاد دارد؛ «سال ۹۹ با شیوع بیماری کرونا ساختمان را مطالبه کردند و ما چون در شرایط بد اقتصادی بودیم، حدود ۳۰ دستگاه چرخ خیاطی را فروختیم تا پول پرسنل و کارکنان را پرداخت کردیم. با اینحال ما ساختمان را تخلیه کردیم. آن زمان پولی برای اجاره نداشتیم و به کمک مالی یک خیّر حوالی فرهنگسرای اشراق خانهای کوچک اجاره کردیم و حتی قبل از آن وسایل کارم را در مجموعه بهزیستی «الوند» به صورت موقت گذاشتیم و در اوج سرگردانی در محدوده فرهنگسرای «اشراق» ساکن شدیم. مبلغ پول پیش ساختمان از طرف خیّر و اجاره را خودم پرداخت میکردم».
نامهنگاریهای نافرجام اداری در شهرداری
این زن سرپرست خانوار که ۵۴ سال دارد، از دوندگی، نامهنگاری و سرگردانیهای چندینماههاش میان سازمانهای مختلف میگوید: «قبل از اتمام قراردادم با این خانه از خردادماه امسال برای معاونت شهرداری منطقه ۸، رئیس امور بانوان یعنی خانم «پورجانکی» درخواست کتبی داده و تقاضا کردم تا یکی از فضاهای قبلی را که همچنان تخلیه است، در اختیارم قرار دهند تا کار را ادامه دهم؛ اما به این درخواست کتبی، مراجعات مکرر و پیگیری من به این معاونت پاسخی داده نشد. با آنها تماس گرفتم که گفتند موضوع درحال بررسی و پیگیری است. نامهای به دفتر ریاستجمهوری نوشتم و خواهش کردم که با این معاونت از شهرداری منطقه ۸ وارد مذاکره شوند. وقتی به نتیجهای نرسید، دوباره به معاونت اجتماعی مراجعه و با رئیس امور بانوان «پورجانکی» صحبت کردم که او اصلا در جریان موضوع نبود؛ درحالیکه به من قول رسیدگی داده شده بود. این مسئول بعد از ابراز بیاطلاعی از نامهنگاری و پیگیریها به من چنین گفت: «مشکل شماست. باید پیگیری میکردید… ما حدود ۱۰ سال ساختمان شهرداری را در اختیارتان قرار دادیم و حالا لزومی ندارد به درد شما رسیدگی کنیم…! ساختمان باید به مزایده گذاشته شود…». درحالیکه به آنها اصرار کردم که من بیشتر از سه ماه است برای این ساختمان درخواست دادم و اجارهاش را هم پرداخت میکنم و دیگر نمیدانم که بعد از تمام پیگیری، نامهنگاری و دوندگیها چه پیگیری دیگری میتوانستم داشته باشم. شرایط من و تیمی از زنان که با آنها کار میکنم، بسیار حساس است و آنها متوجه این حساسیت نیستند».
اثاث کار و زندگی زن سرپرست خانواری که به خیابان ریخته شد
«ن.م» ادامه میدهد: «مردادماه خطاب به مجلس نامهای نوشتم. به دنباله آن مجلس هم نامهای به دفتر آقای «زاکانی» شهردار تهران ارسال کرد که پیگیر کار من شوند. همچنین از دفتر زاکانی هم نامهای به امور مجلس شهرداری، «آقای متولیان» ارائه شد تا اقدامی برای حل مشکل من و زنان سرپرست خانوار دیگر انجام شود. در طول این مدت بهتنهایی با رئیس دفتر ستاد توانمندسازی هم رایزنی کردم؛ اما موضوع میان معاونت اجتماعی منطقه ۸ و ستاد توانمندسازی پاسکاری شد. در این زمان دیگر توان پرداخت اجاره را نداشتم و اثاث کار و زندگی من را از خانه اجارهای حوالی فرهنگسرای اشراق به خیابان ریختند. آن زمان هیچکس نبود تا به من کمک کند. یک زن سرپرست خانوار با داشتن پسری جوان، هیچ حامی و پشتیبانی نداشت».
این زن سرپرست خانوار در ادامه مشکلات و چالشهایش میگوید: «یکی از دوستان که مالک خانهای در محدوده سیدخندان است، خانه در دست تخریبی را بهصورت موقت به من پیشنهاد داد تا آنجا بتوانم کار تولیدی را شروع کنم. حالا این خانه باید زودتر تخریب شود و من باید آن را تحویل دهم؛ چون از ابتدا قرار بود کار را بهصورت موقت ادامه دهم». او به خبرنگار «شرق» میگوید: «کاش مسئولان شهرداری که زمانی حمایت میکردند، حالا بیایند ببینند که من برای درآوردن لقمهای نان و امرار معاش، در چه ساختمانی کار میکنم. نگاه کنند که باید رزق و روزیام را چگونه به دست بیاورم. آیا آنها میتوانند لحظهای از پشت میزهایشان تکان خورده و در این ساختمان در حال تخریب و فاقد امکانات یک لیوان چای بخورند؟ من روز و شب را در این ساختمان سپری میکنم و قبل از آن اسیر خیابان و نامه به دست بودم تا بتوانم مشکلاتم را حل کنم».
مسئولانی که فقط شعار میدهند
او میگوید: مسئولان اجرائی فقط شعار میدهند که امسال سال رشد تولید و مهار تورم است؛ درحالیکه هیچ مسئولی از کار و اشتغال مربوط به زنان سرپرست خانوار حمایتی نکرده است. من به پیشنهاد تمام دوستانم عمل کردم و از این نهاد به آن نهاد رفتم، نامه دادم و صحبت کردم؛ اما کار به جایی نرسید؛ حتی به من گفتند میتوانم از فلان نماینده و عضو شورای شهر کمک بخواهم، من در روز ۲۸ مرداد امسال ساعتها ایستادم تا توانستم او را پیدا کنم؛ بعد از آن نمایندهای از جانب او با من صحبت کرد و وعده داد تا با من تماس میگیرد. درنهایت بعد از سه روز با من تماس گرفتند و گفتند که خودم نامه را حضوری به دبیرخانه شورای شهر و درنهایت به همان عضو شورای شهر برسانم!».
کدام تولید یا حمایت از تولیدکننده در سال رشد تولید؟
این زن سرپرست خانوار با انتقاد از تمام دوندگیهایی که در این سالها انجام داده، میگوید: «تمام این سالها شرافتمندانه زندگی کردم و راه کج نرفتم؛ اما در این مدت به خاطر اینهمه پاسکاری و دوندگی، گاهی به کار خلاف قانون هم فکر کردم. حتی این موضوع را به دفتر آقای «متولیان» امور مجلس شهرداری هم گفتم که مسبب آن شما هستید… . حالا که هیچیک از مسئولان برای حمایت از کارآفرینی، مهارتآموزی و حل مشکلات زنان سرپرست خانوار اقدامی انجام نمیدهد، موضوع را رسانهای کردم؛ بلکه یکی از این مسئولان و زیردستهایشان که من را پاسکاری کردند، متوجه حساسیت شرایط شوند».
منبع: شرق
دیدگاهتان را بنویسید