آذر ۱, ۱۴۰۳

سد حفاظت؛ افسانه برابری

فقط ۳۳ سال دارد . ۱۷ سال است که به عنوان یک زن، وجودش در صنف لباس مردانه فروشی دهن کجی می‌کند. وقتی صاحب مغازه عیدی اش را کمتر از همکاران مرد پرداخت کرد، بالاخره تصمیم گرفت مغازه خودش را افتتاح کند. از کارش استعفا داد. چند ماه پیش؛ زمانی که دلار و طلا جهش قیمت ناگهانی پس از تنش در خاورمیانه را تجربه کرد، النگوهای خریده برای روز مبادا را فروخت. حالا مغازه‌ی کوچکی در یکی از مرکزهای تجاری بندرعباس دارد. «روزهای اول فروشی نداشتم. حالا انگار مردان کم‌کم برای خرید لباس به جنسیت فروشنده نگاه نمی‌کنند. همانطور که مرد فروشنده برای مغازه لباس زنانه فروشی عجیب نیست، مردان دارند می‌پذیرند که زنان هم می‌توانند لباس مردانه بفروشند». «صفورا» این را می‌گوید و پیرهن‌های روی رگال را مرتب می‌کند. او یکی از معدود زنان فروشندۀ لباس مردانه در بندرعباس است. فروشندگی مردان در همه صنف‌ها امری عادی است. چرا جنسیت زنان هنوز حتی برای شغل ساده‌ای چون فروشندگی مهم است؟

جوامع بشری مسیر پیشرفت را با شتاب طی می‌کنند. غول‌های بزرگ فناوری به سرعت در حال خلق شگفتی‌اند. آن‌ها در رقابت با هم هوش‌های مصنوعی خود را به بازار عرضه می‌کنند. ربات‌هایی که برای هر پرسشی، پاسخی سریع‌تر از یک دقیقه آماده می‌کنند. این ربات‌ها اما نمی‌توانند پاسخ روشنی به این پرسش دهند که «چه زمانی قضاوت بر اساس جنسیت، که مانند سایۀ سنگینی بر سر زنان استوار است، بالاخره محو می‌شود؟»

 داستان صفورا تنها یک مورد از قضاوت و وجود ذهنیت کلیشه‌ای نسبت به زنان در جامعه است؛ از باور به مهارت در رانندگی گرفته تا مدیریت شرکت‌های بزرگ و کوچک تجاری. گویی زنان همچنان در جامعه «نوآموز» تلقی می‌شوند. ناگفته پیداست که زنان باید یک قرن دیگر آزمون پس دهند تا جامعه به نگاهی خنثی نسبت به آن‌ها برسد. نگاه عاری از قضاوت جنسیتی چیست و چگونه باید تعریف شود؟ به یاد می‌آورم با اینکه گواهینامه رانندگی داشتم ترجیح خانواده به رانندگی برادرم بود. ما هر دو به یک میزان رانندگی کرده بودیم و او حتی گواهینامه هم نداشت. تجربه حاصل خطاست. مهارت حاصل تجربه است. زمانی که زنان فرصت خطا نداشته باشند، چگونه تجربه کسب کنند که به مهارت منتهی شود؟

«حفاظت» بزرگترین دلیل جامعه برای پرورش متفاوت زنان با مردان، تربیت شخصیت وابسته و بی‌میل زنان به کسب تجربه در بسیاری از حوزه‌ها شده است. مفهوم «ایجاد امنیت» با «حفاظت» یکی نیست. در مفهوم نخست از بروز آسیب در بستر کل جامعه جلوگیری می‌شود. در مفهوم دوم جامعۀ پر آسیب، فرد نیازمند به حفاظت از سوی دیگری است. «ایجاد امنیت در جامعه» نسبت به «حفاظت از یک شخص» راه‌حل مناسب‌تری نیست؟ اگر قانون را متولی ایجاد امنیت در جامعه بدانیم، قوانین کشور چقدر به ایمن‌سازی بستر اجتماعی کمک کرده‌اند؟  

 همه می‌دانیم که جمله «زنان با مردان برابر هستند» ابهام بزرگ معنایی دارد. «وجود حق برابر شهروندی برای زنان» با «توانایی استفاده از آن حق» متفاوت دارد. مثلا زنان مانند مردان با داشتن گواهینامه می‌توانند موتور سواری کنند اما برای زنان گواهینامه موتور سواری صادر نمی‌شود. حق موتور سواری وجود دارد اما بستر استفاده از حق فراهم نیست. گاهی زنان برای بهره‌مندی از حقوق مساوی باید بهای بیشتری بپردازند یا مزایای کمتری دریافت کنند. مثال بسیار ساده آن اشتغال زنان و مردان است. زن می‌تواند در بیرون از خانه کار کند اما پس از بازگشت به خانه باید کار خانگی که بر طبق تقسیم کار جنسیت است را هم انجام دهد. مردان متاهل مزایای عائله‌مندی دریافت می‌کنند اما زنان حتی اگر سرپرست خانوار باشند از این فرصت محرومند. حق برابری وجود دارد اما توانایی استفاده از این حقوق بین مردان و زنان برابر است؟ چند درصد از زنانی که به پست‌های بالای مدیریتی می‌رسند می‌توانند زیر فشار کار خانگی و مدیریتی شغلشان دوام بیاورند؟ آیا نقش‌های مضاعفی که زنان به ناچار در هر مرحله از زندگی باید بر عهده گیرند بهانه خوبی برای تایید عدم کفایت و قضاوت عملکرد بر اساس جنسیت‌شان است؟ زنان نمی‌توانند مدیران سیاسی-اقتصادی خوبی باشند یا بار زندگی اجتماعی و خصوصی بر دوششان آن‌ها را از مدیریت دور می‌کند؟

جمله «زن و مرد مکمل هم هستند» نیز پر ابهام است. هیچ فردیتی، موجودیتش را از دیگری نمی‌گیرد. وجود دیگری ممکن است الهام‌بخش باشد اما کامل‌کننده نیست. بازی با کلمات و مغلطه در معنا را باید کنار گذاشت. در کنار قضاوت بر اساس جنسیت این جمله دووبوار را نباید فراموش کنیم که: «هیچ زنی، زن به دنیا نمی‌آید، زن می‌شود». زنان در حق دسترسی به امکانات و فرصت رشد تا به امروز با مردان برابر نبوده‌اند. از درخت تشنه نمی‌توان توقع میوه همچون همتای سیراب از آبش داشت. به بهانه حفاظت، لزوم برقراری امنیت را نباید نادیده گرفت. پس از برقراری بستر امنیت جسمی و روانی قدرت انتخاب حضور فراهم می‌شود. تا پیش از آن نمی‌توان مدعی برقراری عدالت و برتری یا کهتری دیگری شد.

منبع: روزنامه جمله، ۷ خرداد ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *