به بهانه ۲ ژانویه، روز انگیزه و الهام
-«انگیزۀ شما برای ادامه زندگی چیست؟ وقتی دلار مرز ۸۰ هزار تومان را هم رد کرده است. اگر فروشنده باشیم کار و کاسبیمان سختتر میشود. اگر هم مشتری باشیم باید گرانتر بخریم. به چه انگیزهای باز هم ادامه میدهیم؟ اصلاح؟ تغییر؟ چه؟» بعد از مدتها قلم به دست گرفتهام. ته ذهنم میدانم که مخاطبم به اندازه ۳۰ ثانیه فقط حوصله «شنیدن» و«دیدن» دارد؛ احتمالا ۱۵ ثانیه هم حوصله «خواندن». چه کلماتی را انتخاب کنم که مخاطب بیمیل به خواندن مطلب بلند را تشویق کنم تا از «انگیزه» حرف بزنم. اگر شما هم جزو مخاطبان ۱۵ ثانیهای خواندن مطلب روزنامه هستید به همین سوال بالا برایتان کفایت میکنم. همین که دست از خواندن کلمات من بکشید اما با خود درمورد انگیزهتان بیندیشید من به هدفم رسیدهام. خوشحال میشوم که انگیزهتان را به شما یادآور شده باشم. اما در ادامه برای مخاطبان دیگر، به بهانه دوم ژانویه، نگاهی به اهمیت روز «انگیزه و الهام» میاندازیم.
شمع دوم ژانویه
کنگره ایالات متحده در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۱ روز دوم ژانویه را بهعنوان پاسخی به حوادث غمانگیز ۱۱ سپتامبر همان سال، روز «انگیزه و الهام» تصویب کرد. این روز به پیشنهاد «کوین ال. مککرادن»، سخنران انگیزشی، نامگذاری شد تا اهمیت «انگیزه» و «الهام» در زندگی روزمره تأکید شود و به مردم یادآوری شود که با وجود دشواریها، همچنان دلایلی برای ادامه زندگی و تلاش وجود دارد. انتخاب تاریخ دوم ژانویه بهعنوان روز «انگیزه و الهام»، اندکی پس از شروع سال نو، نویدبخش این پیام است که آغاز سال نو فرصتی مناسب برای تعیین اهداف جدید و بازنگری در زندگی است. این زمان را میتوانیم بهعنوان نقطه شروعی برای بازیابی انگیزه و الهام پس از رویدادهای ناگوار سال قبل در نظر بگیریم.
چرا حرکت؟
چند بار در طول سال احساس کردهاید که انرژی و انگیزه لازم برای ادامه دادن ندارید؟ هر چند وقت یکبار خودکار انگیزههایتان جوهرش میخشکد و پاسخی به «چرا ادامه باید داد؟» را نمینویسد؟ روز انگیزه و الهام، بهانهای است برای توقف، بازاندیشی و بازسازی انرژی خود. بسیاری از ما شاید تحت تاثیر کتابهای پر آبوتاب «روندا برن»، «تونی رابینز»، «رابین شارما» و سایر سخنرانان انگیزشی قرار نگیریم. شاید هیچ فیلمی نتواند «مسیر خوشبختی» را به ما نشان دهد. اما بازاندیشی و بازسازی انرژی خود، مانند اهرمی آدمی را رو به جلو هل میدهد؛ «هستم چون میخواهم باشم!» برخی در گرداب انگیزه و معنا دست و پا میزنند. اما انگیزه و معنا یکی است؟
چیستی «چرایی» نیچه
«کسی که چرایی زندگی را یافته باشد، با هر چگونهای خواهد ساخت» به نیچه نسبت داده میشود، ولی این جمله بهطور دقیق در آثار *نیچه وجود ندارد. این جمله بیشتر از «ویکتور فرانکل» است که در کتاب «انسان در جستوجوی معنا» به نیچه استناد کرده است. اگر استناد ویکتور فرانکل، را بپذیریم، کلمه «چرایی» نیاز به تفسیر بیشتری دارد. در اینجا چرایی به اشتباه به «معنا» نباید تعریف شود؛ هدف از چرایی، «انگیزه» است. انگیزه همیشه در پی هدف و غایت نیست. چراکه عمل، خودّ غایت است. تفاوت بین دو این دو مفهوم انگیزه و معنا مهم است. معنا مربوط به چشمانداز بزرگتر و فلسفه زندگی است، در حالی که انگیزه به دلایل و نیروهای خاصی اشاره دارد که ما را به انجام کارهای مشخص و پیگیری اهداف روزانه سوق میدهد. پس طبق گفتۀ نیچه، هر کسی که انگیزهاش را در زندگی یافته باشد با ناملایماتی که در مسیر با ان روبهرو میشود میتواند کنار آید. فرانکل، در کتاب در جستوجوی معنا، از «چرایی» به عنوان یک عامل انگیزشی برای مقابله با مشکلات و ناملایمات زندگی یاد میکند تا معنا.
قدرت آغاز
انسانها بهطور طبیعی قادر به آغازهای جدید هستند، چرا که در میان تمامی موجودات، تنها انسانها هستند که میتوانند «آغاز کنند» (to begin). در جهانی که با ناملایمات و بحرانها روبهروست، ایمان به توان تغییر و بازگشت به مسیر درست میتواند چارهای باشد برای عبور از تاریکیها و رسیدن به افقهای نو. ۲ ژانویه، بهمثابه دروازهای به سوی تحول، فرصت تجدیدنظر و یافتن انگیزه است؛ روزی برای شروع دوباره، برای بازنگری در باورهای از دست رفته و برای بهدست آوردن نیرویی نو. تغییر همیشه در درون ماست و زمانی که ایمان داشته باشیم، حتی در سختترین شرایط نیز میتوانیم به «چرایی حیات جدیدی» دست یابیم و با انگیزهای نو، با هر «چگونهای» که باشد، به جلو حرکت کنیم.
*توضیح: فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم بود. ویکتور فرانکل روانشناس و که در کتابش «انسان در جستوجوی معنا» به این نکته پرداخته که حتی در سختترین شرایط، انسان میتواند معنا و هدفی برای زندگی خود بیابد، و این معنا میتواند به او کمک کند تا بر مشکلات و رنجهای زندگی فائق آید.
دیدگاهتان را بنویسید