«حق حاکمیت غیرقابل واگذاری است»/ ژان ژاک روسو
این جمله از فیلسوف مشهور، روسو، با تفاسیر درست و اشتباه زیادی تاکنون همراه شده است. ژان ژاک روسو برای نخستینبار الیناسیون را به ادبیات فلسفی و سیاسی وارد کرد. ایده اصلی کتاب «قرارداد اجتماعی» روسو این است که فرد تمامی حقوق خود را به امید حفظ آن ها به دولت واگذار میکند. در قرارداد اجتماعی و در برابر «هوگو گروتیوس»، فیلسوف هلندی، اعلام میکند که هیچکس نمیتواند آزادی خود را الینه(واگذار) کند. «انسان آزاد زاده شده است». «آزادی انسان برابر با انسان بودنش است». به همین دلیل نمیتواند آزادی خود را الینه کند. روسو الینه کردن را «دادن و فروختن» معنا میکند. در مخالفت با این عمل تلاش میکند پاسخ این سوال را بیابد: «چه کسی و به چه دلیل خود را الینه میکند؟»
«الیناسیون» به واسطه نسبتش با داراییهای فرد، خاستگاه حقوقی دارد. این مفهوم به عملی اشاره دارد که به واسطه آن داراییای که در اختیار فرد است، از طریق اعطا یا فروش واگذار میشود. الیناسیون جهانشمول پیامد وضعیت جنگ است. این وضعیتی است که در آن آزادی افراد به خطر میافتد. از نظر روسو هدف از قرارداد اجتماعی حفظ زندگی، آزادی و دارایی کسانی است که به قرارداد اجتماعی پیوستهاند. روسو به دنبال آن است که با شکل دیگری از الیناسیون(الیناسیون تام= واگذاری تمامی حقوق) به وضعیت جنگ و پیامدهای آن خاتمه دهد.
انسان به گفتهی روسو پس از خروج از وضع طبیعی-وضعیتی که در آن بنابر نظر روسو طبیعت انسان به طور مشخص تحقق پیدا نکرده است- وارد وضعیتی میشود که جهان شمول است. حتی در وضع صلح نیز از نظر روسو، تهدید دائم وجود دارد. هرکسی سنگینی آن را بر سر داراییها، آزادی و زندگی خود احساس میکند. این وضعیت وضعیت جنگ است که محصول کشف ثمرات کار و پیشرفتی فنی است(پایان وضع طبیعی).
این وضعیت، پیدایش نظامی مدنی را ممکن میکند که مستلزم انعقاد قرارداد است. در این قرارداد هر فرد از حق طبیعیاش بر همه چیز صرف نظر میکند؛ به شرط آنکه حاکم نیز از زندگی(از نظر هابز) و داراییها(از نظر لاک) حفاظت کند. اما از نظر روسو حفظ آزادی توام با زندگی و دارایی افراد در قلب قرارداد اجتماعی باید لحاظ شود. چراکه تحقق این دو بدون ثبت و تاکید بر آن ممکن از محقق نشود. تاکنون اما هیچ قرارداد اجتماعی نتوانسته به آن هدف دست یابد.
تئوریهای قرارداد اجتماعی، تئوری فلسفه سیاسیاند. منشا دولت را در میان پیمانی که میان مردم بسته شده میجویند. مسئله دیگری که این تئوریها به دنبال آن اند، حقانیت اقتدار و حاکمیت دولت بر افراد است. الیناسیون به معنای «دیگری» یا «بیگانه» است. معمولا این واژه به معنای سلب مالکیت فرد و فقدان تسلط بر نیروهایش به ویژه به نفع فرد دیگر است.
بیگانگی واژهای است در ارتباط با انسان، به این معنا که انسان بیگانه میشود*؛ اما اگر انسان بیگانه شده است باید از چیزی و به واسطه علل معینی بیگانه شده باشد. بر همین اساس روسو شکل دیگری از الیناسیون را مطرح می کند. الیناسیون در این معنا، خروج انسان از وضع طبیعی است. به عبارت دیگر انسان نسبت به طبیعت بیگانه میشود. در کتاب «امیل»، روسو اشاره میکند که انسان متمدن در «بردگی» زاده شده است. این جمله در کنار جمله آغازین قرارداد اجتماعی، «انسان آزاده زاده شده است اما همواره در زنجیر است»، روشن میکند به نظر روسو، در گذر از وضع طبیعی به جامعه مدنی برای انسان این اتفاق رخ میدهد.
زنجیرهایی که روسو از آن سخن میگوید موجب بردگی انسان متمدن است. البته روسو فقط علوم و فنون را به خاطر بردگی انسان متمدن شماتت نمیکند. پول، ثروت، صنعت، و تجارت، مناسبات مبادلاتی یعنی وضعیتی که ناشی از تقسیم کار، همگی دست به دست هم میدهند تا موقعیت جدید بیگانگی انسان را تحقق بخشند.
این دو شکل از الیناسیون در اندیشه روسو ارتباط نزدیکی با هم دارند. در واقع الیناسیون به معنای واگذاری تام همه حقوق فرد به امید تشکیل اراده عمومی؛ هدفی است که به نظر روسو میتوان بر الیناسیون پدیدآمده به واسطه خروج از وضع طبیعی غلبه کند. قرارداد اجتماعی صغارتی کاملا انتخابی و پاسخی به انتخاب اشتباه بر هم زدن نظم طبیعی است.
هدف اصلی ژان ژاک روسو ایده رهایی از صغارت است. او در سراسر کتاب «قرارداد اجتماعی»اش تلاش دارد با توافقی بین مردم و دولت به آن مهم برسد. اگر روسو را بدون قیاس با سایر متفکران، تنها با اندیشههای خود قضاوت کنیم، کتاب قرارداد اجتماعیاش را میتوان تاثیرگذار در افزایش اندیشهها و تلاش برای وضع قوانین اساسی عادلانه دانست. روسو گمان میکرد بازگشت انسان صنعتی به زندگی غیرصنعتی از الینهشدنش میکاهد. این اندیشه از نظر متفکران دیگر، عقبگردی است که ممکن نبود و نیست.
امروزه اما شاهدیم بسیاری از اعضای جامعه برای نجات خود از الیناسیونهای مختلف خود را از زندگی صنعتی و روابط درون جامعه دور نگه میدارند. بزرگمنشانی که اندیشه روسو برایشان ابتدایی و گرد گرفته است، برای جلوگیری از بیگانگی، فرار از دام صنعتیشدن، به همان وضعیت طبیعی روسو پناه میبرند؛ زندگی با حداقل تکنولوژی و عدم ارتباط با جامعه صنعتی. به نظر میرسد راهحل روسو برای جلوگیری از صغارت در جوامع در حال گذاری همچون ایران، راهحل مقطعی برای حفظ خویشتن خویش و فرار از صغارت است.
*: پایاننامه «قرارداد اجتماعی و نسبت ان با الیناسیون در فلسفه روسو»
دیدگاهتان را بنویسید