بیش از یک سال از بازداشت نیلوفر حامدی و الهه محمدی میگذرد و در آخرین روز مهر ۱۴۰۲ نهایتا احکام بدوی این دو روزنامهنگار اعلام شد. این حکم ۳۹۶ روز بعد از بازداشت اولین نفر یعنی نیلوفر حامدی و ۸۹ روز بعد از آخرین دفاع آنها در دادگاه صادر شده است.
سامان موحدیراد: بیش از یک سال از بازداشت نیلوفر حامدی و الهه محمدی میگذرد و در آخرین روز مهر ۱۴۰۲ نهایتا احکام بدوی این دو روزنامهنگار اعلام شد. این حکم ۳۹۶ روز بعد از بازداشت اولین نفر یعنی نیلوفر حامدی و ۸۹ روز بعد از آخرین دفاع آنها در دادگاه صادر شده است. در همه این مدت عبارت «بازداشت موقت» تنها توصیفی بود که حضور آنها را در زندان تعریف میکرد که البته خود آن هم از معنا تهی شده بود. بازداشت موقتی که بیش از یک سال به طول انجامید. حالا و با انتشار حکم بدوی آنها درست در روز تولد نیلوفر حامدی، میتوان تصویر کمی واضحتری از آنچه پیشروی این دو روزنامهنگار قرار دارد، داشته باشیم.
مرگ مهسا امینی و بازداشت ۲ روزنامهنگار
اواخر شهریور سال گذشته مهسا امینی در جریان بازداشت توسط مأموران گشت ارشاد در تهران درگذشت. مرگ او موجی از واکنشها را به همراه داشت. پیش از این مرگ هم البته فضای جامعه ایرانی با چالشهایی همراه بود و برخوردهای خشن در زمینه حجاب اعتراضهایی را در پی داشت. ماجرای سپیده رشنو، تیراندازی در پارک پردیسان و تلاش برای توقف ون گشت ارشاد توسط یک مادر از جمله حوادثی بودند که در تابستان سال گذشته فضای عمومی را مشوش کرده بودند. سیاستهای موجود در برابر حجاب و برخوردهای انتظامی خارج از ضابطه با آن از جمله مسائلی بود که توجهها را به خود جلب کرده بود. در چنین جو ملتهبی انتشار خبر به کما رفتن یک دختر بازداشتشده در ساختمان وزرای پلیس امنیت اخلاقی شاخکهای همه را تیز کرده بود و طبیعی هم بود که چنین حادثهای به پیگیری رسانهای نیاز داشته باشد. نیلوفر حامدی نیز خودش را به بیمارستان کسری رساند و گزارشی از وضعیت مهسا امینی و خانوادهاش تهیه کرد. گزارشی که امکان انتشار در رسانهها را نیافت. اما بیشک خبر مرگ مهسا امینی ماجرایی بود که نمیشد جلوی انتشار آن را گرفت. برای همین هم اعلام رسمی خبر مرگ مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ با وجود همزمانی با تعطیلات گسترده اربعین در ایران با واکنشهای جامعه همراه شد. از همان تجمع ساعات اولیه مقابل بیمارستان کسری تا روزهای پرالتهاب بعدی. یکی دیگر از فرازهای مهم این رویداد خاکسپاری باشکوه مهسا امینی در زادگاهش سقز بود. اتفاقی که خیلی از ما ایرانیها آن را با گزارش الهه محمدی میشناسیم و به خاطر سپردهایم. الهه محمدی همزمان با انتقال پیکر مرحوم امینی به سقز خودش را به این شهر رساند و گزارش دقیق و مفصلی نوشت که در روزنامه هممیهن، چاپ تهران منتشر شد. اما این فعالیتهای روزنامهنگارانه که بخشی از ذات کار الهه محمدی و نیلوفر حامدی است، نهایتا منجر به بازداشت این دو خبرنگار ایرانی شد. نیلوفر حامدی روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خانهاش بازداشت شد و الهه محمدی هم چند روز بعد درحالیکه بهصورت تلفنی احضار شده بود، بازداشت شد. بهاینترتیب دوران طولانیمدت بازداشت موقت آنها آغاز شد.
بازداشت وکیل الهه و نیلوفر
با بازداشت این دو روزنامهنگار، کار وکالت آنها بر عهده محمدعلی کامفیروزی، چهره شناختهشده رسانهای و از وکلای پروندههای معروف دانشجویی در ایران گذاشته شد. کامفیروزی از چهرههای محبوب در رسانهها بود و به همین خاطر هم فضای رسانهای قابلتوجهی حول پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی ایجاد کرد. در ماههای اول بازداشت این دو روزنامهنگار هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت آنها و احتمال آزادیشان منتشر نمیشد. محمدعلی کامفیروزی در یکی از مصاحبههایش در توصیف این وضعیت گفته بود: «ما هیچگونه اطلاع دقیق و مستندی از وضعیت پرونده نداریم. هیچگونه اطلاعرسانی مشخص و معینی به ما نمیشود؛ نه به ما و نه به خانوادهشان. ما بارها و بارها دم دادسرای اوین رفتهایم، بارها با ضابط قضائی تماس گرفته شده؛ اما هیچ پاسخ روشنی نمیدهند. درواقع اصلا پاسخی نمیدهند. اصلا اجازه ورود به دادسرا را به ما نمیدهند. نه میگویند وضعیت خانمها محمدی و حامدی چیست، نه میگویند این وضعیت قرار است تا چه زمانی ادامه پیدا کند. فقط اجازه تماسهای جسته و گریخته با خانواده را میدهند. این روند، عجیب است؛ یعنی شما یک نفر را دستگیر کردی و نه حق ملاقات به او میدهی، نه عناوین اتهامیاش معلوم است، نه معلوم است چرا او را بازداشت کردهای، نه اجازه دسترسی به وکیل میدهی، نه حتی یک کلام یک پاسخ روشن به خانواده و وکیلش میدهی.».
نهایتا محمدعلی کامفیروزی که در سال گذشته وکالت پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی و تعداد زیادی دیگر از بازداشتیها را بر عهده داشت، در ۲۴ آذر بازداشت شد و در ۱۹ دی با تودیع وثیقه آزاد شد. به این ترتیب او از وکالت پرونده این دو روزنامهنگار کنار رفت و چهرههای جدیدی وارد فرایند دفاع از خانمها حامدی و محمدی شدند.
بیانیه ۲نهاد اطلاعاتی
یکی از پربحثترین رویدادها در پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی اشاره به آنها در بیانیهای بود که وزارتخانه اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه منتشر کرده بودند. این بیانیه که به «بیانیه تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران» شهرت دارد، بسیار مفصل و طولانی است و در آبان سال گذشته تصویری از شکلگیری اعتراضات ارائه میکرد. در بخشی از این اطلاعیه درباره نیلوفر حامدی و الهه محمدی آمده بود: «به عنوان مثال انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزشدیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت».
این بیانیه احتمالا بزرگترین اقدام نیلوفر حامدی را انتشار اولین تصویر از مهسا امینی روی تخت بیمارستان میداند و از اینکه الهه محمدی فوری در مراسم خاکسپاری مهسا امینی شرکت کرده خشنود نیست. این در حالی است که بارها اعلام شد که آن تصویر را نیلوفر حامدی منتشر نکرده و سابقه انتشار این عکس در اینترنت نشان میدهد که چه اکانتهایی آن را منتشر کردهاند و حضور فوری یک خبرنگار در یک رویداد هم بخشی از ذات کار آن است که الهه محمدی انجام داده است.
انتقال از قرچک به اوین
نیلوفر حامدی و الهه محمدی پس از بازداشت و اتمام بازجوییها به زندان قرچک منتقل شده بودند. زندان قرچک زندانی است که اغلب زندانیان سیاسی در آن جایی ندارند. اما سال گذشته احتمالا به دلیل حجم بالای بازداشتها زندانیهای سیاسی زیادی به قرچک انتقال یافتند. بااینحال بعد از ماجرای عفو بازداشتیهای سال گذشته این زندان کمکم از زندانی سیاسی خالی شد و بهاینترتیب در اردیبهشت امسال الهه محمدی و نیلوفر حامدی به اوین منتقل شدند. این در حالی است که آنها لحظه سال تحویل ۱۴۰۲ را در زندان قرچک درحالی سپری کرده بودند که دوستان و خانوادهشان پشت دیوارهای زندان حضور داشتند.
تفهیم اتهام و جلسات دادگاه
از بازداشت نیلوفر حامدی و الهه محمدی در آخرین روزهای شهریور و اولین روزهای مهر ۱۴۰۱ تا ۲۸ فروردین امسال اتفاق مهمی در فرایند قضائی رسیدگی به پروندهشان رخ نداد. نهایتا این دو روزنامهنگار بازداشتشده صبح روز دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ به دادگاه انتقال داده شدند تا کیفرخواست برایشان قرائت شود. قاضی صلواتی هم ریاست دادگاه رسیدگی به اتهامات آنها را بر عهده داشت و در دو نوبت ۹ خرداد و ۳ مرداد ۱۴۰۲ دفاعیات آنها شنیده شد. دو جلسه دفاعی که هر دو روزنامهنگار با رد اتهامات از بیگناهی خودشان و انجام وظایف قانونی سخن گفته بودند. از آن روز تا روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ فرایند تایپکردن رأی دادگاه به طول انجامید تا نهایتا صبح یکشنبهای که گذشت، حکم بدوی دادگاه آنها صادر شود. حکمی که برای دو روزنامهنگار که همواره با تمام وجود به انجام فعالیتهای رسمی و قانونی روزنامهنگاری مشغول بودهاند، صادر شده است.
منبع: شرق
دیدگاهتان را بنویسید