زنان به عنوان نیمی از جمعیت میتوانند نقش بسیار موثری در رشد و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جوامع داشته باشند. این مهم نیازمند شناسایی موانع و چالشهای موجود بر سر کارآفرینی اجتماعی زنان از سوی مسئولین و ارائه راهکار موثر در این زمینه است.
شرط بقا در دنیای پرشتاب کنونی، استفاده از همه منابع موجود و توانافزایی تمامی ظرفیتهای در اختیار است. انتخاب این مسیر نیازمند شناسایی ظرفیتهای کارآفرینی است که امکان بروز ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیتهای کارآفرینانه را فراهم سازد. کارآفرین با داشتن دو نقش ایجاد نوآوری و افزایش رقابت به رشد اقتصادی کمک میکند. اگر کارآفرینی فرایند پویای خلق تدریجی ارزش تعریف شود، میتوان آن را هسته اصلی مزیت ملی، موتور توسعه اقتصادی و نماد اصلی نوآوری کشور قلمداد کرد.
در این میان، با توجه به اینکه امروزه زنان در عرصههای متنوعی از فعالیتهای اقتصادی وارد شدهاند و در آفرینش کسب و کارهای گستردهای نقش ایفا میکنند، شناخت توانمندیها و هدایت استعدادهای خلاقانه آنان در بهرهبرداری از ظرفیتهای این قشر بزرگ اجتماعی میتواند موثر مواقع شود. به علاوه زنان میتوانند از طریق کارآفرینی اجتماعی، پیشرفت اجتماعی را تسریع کرده و آن را بهبود بخشند. با این حال این روند هنوز در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه با سرعت یکسانی در جریان نیست و موانع مختلف اجتماعی و فرهنگی در این زمینه وجود دارد.
نظر به اهمیت این بحث و واکاوی ابعاد آن، نگارندگان مقالهای با عنوان «واکاوی چالشهای زنان کارآفرین در حوزه کارآفرینی اجتماعی در کشورهای در حال توسعه» کوشیدهاند تا ضمن تشریح کارآفرینی اجتماعی، موانع مختلف حقوقی، اجتماعی و فرهنگی موجود بر سر کارآفرینی زنان در کشورهای در حال توسعه را مورد بررسی قرار دهند.
کارآفرینی چیست؟
کارفرینی به عنوان پدیدهای نوین در اقتصاد، نقشی موثر در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. امروزه، کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار دارای نقش کلیدی است. به دیگر سخن، در یک اقتصاد پویا، ایدهها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییرند و در این میان، کارآفرین است که الگویی را برای مقابله و یا سازگاری با شرایط جدید به ارمغان میآورد. از این رو، در یک گستره وسیع، تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد نظیر مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و سرمایه گذاران، باید به کارآفرینی بپردازند و آنها نیز به سهم خود کارآفرین باشند. اقتصاددانان شرایط اقتصادی را دلیل کارآفرینی میدانند. به عنوان مثال ریچارد کانتیلون عوامل اقتصادی را به سه دسته مالکان زمین، عوامل اقتصادی دستمزدبگیر و آن دسته عوامل اقتصادی که با قبول خطر در بازار بورس فعالیت میکنند، تقسیم کرده است. ژان باتیست سی نیز از دیگر اقتصاددانانی است که معتقد بود کارآفرینان در جا به جایی منابع اقتصادی بر اساس اصول بهرهوری نقش اساسی دارند. به طور کلی اقتصاددانان ۴ دسته از عوامل نظیر عوامل اقتصادی(مزیتهای بازار و فراهم بودن سرمایه)، عوامل غیر اقتصادی (مقبولیت کارآفرینی، تحرکات اجتماعی، امنیت، طبقه اجتماعی، قدرت و کنترل)، عوامل روانشناختی (نیاز به توفیق، انگیزه ها و مخاطره پذیری) و ترکیب عوامل تولید را برای ظهور کارآفرینی موثر میدانند.
زنان کارآفرین چه کسانی هستند؟
زن کارآفرین شخصی است که به تنهایی یا مشارکت، یا از طریق ارث کسب و کاری را ایجاد کرده یا پذیرفته و با قبول مسئولیتهای اجتماعی، اداری، مالی در اداره امور روزانه آن شرکت میجوید. کارآفرینی زنان، با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت فعال جوامع را تشکیل میدهند،میتواند به رشد تولید و فروش، افزایش سرمایه، رفاه اقتصادی، قدرت رقابت و صادرات و در کل به توسعه اقتصادی و همچنین رشد و شکوفایی خود زنان نیز کمک کند؛ چنان کهطبق نظارت جهانی کارآفرینی و گزارش ویژه زنان در سال ٢٠١۵فعالیت کارآفرینی زنان از سال ٢٠١٢به میزان ۷ درصد افزایش یافته است و فعالیت اقتصادی زنان ٢۵تا ٣۵درصد کل فعالیتهای جهان را تشکیل میدهد. طبق نظارت جهانی کارآفرینی و گزارش ویژه زنان در سال ۲۰۱۵ فعالیت کارآفرینی زنان نسبت به سال ٢٠١٢ به میزان ۷ درصد افزایش یافته است و فعالیت اقتصادی زنان ٢۵ تا ٣۵ درصد کل فعالیتهای جهان را تشکیل میدهد. در ایران نیز با توجه به اینکه در سالهای اخیر رشد درخور توجهی در سطح تحصیلات و اشتغال زنان در جامعه به وجود آمده است، توجه به فعالیتهای کارآفرینانه در این قشر از جامعه میتواند به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک شایانی کند. علاوه بر این زنان با کارآفرینی میتوانند تواناییهای خود را آشکار کنند و موانعی را که در بروز استعدادهای خود دارند رفع کنند و هرروز بیشتر و بیشتر بر جسارت خود بیفزایند و به عنوان مهره اصلی برای توسعه اقتصادی پایدار و ایجاد اشتغال با تاثیرات بر فقر اجتماعی به رسمیت شناخته شوند. بنابراین موفقیت زنان کارآفرین در این جوامع نه تنها سبب سود اقتصادی میشود، بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی را نیز به دنبال میآورد.
کارآفرینی اجتماعی و نقش آن در پیشرفت جامعه
کارآفرینی اجتماعی از مفاهیم جدیدی است که در دو دهه اخیر در حوزه کارآفرینی بیشتر رواج یافته است. کارآفرینی اجتماعی فرصتی منحصر به فرد را برای به چالش کشیدن زمینههای مختلف مدیریت و کسب و کار فراهم کرده است و الگویی نوآورانه است که با روش ابتکاری به منظور حل مشکلات اجتماعی، تغییرات اجتماعی و رفع نیازهای اجتماعی در یک سیستم فعالیت میکند و در بافتی پیچیده از عوامل سیاسی، اقتصادی و تغییرات اجتماعی در سطح محلی و جهانی توسعه مییابد. کارآفرین اجتماعی به فردی گفته میشود که با رفتار کارآفرینانه به جای کسب ثروت شخصی به دنبال منفعت اجتماعی یا عمومی است. همان طور که کارآفرینان انتفاعی به عنوان عاملان تغییر در کسب وکار و جامعه شناخته میشوند، کارآفرینان اجتماعی نیز به مثابه عاملان تغییر اجتماعی عمل میکنند و با بهره برداری از فرصتهایی که دیگران نادیده میگیرند، نسبت به رشد جامعه با رویکردهای جدید و خلق راه حلهایی برای بهبود وضع آنها اقدام میکنند. بنابراین به فرایند شناسایی، کشف، خلق، ارزیابی و بهره برداری از فرصتها به منظور رفع مشکلات و دغدغههای اجتماعی بدون چشم داشت به منافع مادی شخصی، کارآفرینی اجتماعی گفته میشود.
چالشهای زنان کارآفرین در حوزه کارآفرینی اجتماعی در کشورهای در حال توسعه
روند کارآفرینی مردان رشد ثابت دارد؛ زیرا پتانسیل اقتصادی هر کشوری برای کارآفرینی مردان ثابت است و مورد استفاده قرار گرفته است اما در مورد زنان وضع کاملا فرق میکند. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیلها برای کارآفرینی بهره نبردهاند، اگر چه در کشورهای پیشرفته، گامهای اساسی در رابطه با کارآفرینی زنان برداشته شده است، اما در برخی از کشورهای در حال توسعه نظیر ایران هنوز اقدامات بنیادی انجام نشده است. با شناخت دقیق و واقعی امکانات توسعه کارآفرینی زنان، تواناسازی، شناسایی نیازهای آموزشی و رفع آنها در جهت کسب مهارتهای لازم، امکان مشارکت هر چه بیشتر زنان برای فعالیتهای مرتبط با استعدادها و قابلیتهای آنان در بخشهای مختلف فراهم آمده و سهم حاصل از فعالیت آنان، در تولید ملی افزایش چشمگیری خواهد یافت.
از طرفی ظرفیت پذیرش مشارکت زنان در کارآفرینی، بسته به توقعات و ارزشهای فرهنگی جامعه در رابطه با زنان از کشوری به کشور دیگر متفاوت استظرفیت پذیرش مشارکت زنان در کارآفرینی، بسته به توقعات و ارزش های فرهنگی جامعه در رابطه با زنان از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. این مساله، نوع تجربیات زنان را که لازمه یک کسب و کار موفق است، محدود میکند. همچنین پژوهشها نشان میدهد زنانی که کسب و کار جدیدی را آغاز میکنند، معمولا با کمبود اطلاعات کسب و کار، مشاوره و دسترسی به شبکهها و نظامهای حمایتی مواجه هستند. همچنین تحقیقات نشان میدهد زنان کارآفرین در کشورهای در حال توسعه با چالشهای متعددی روبرو هستند که در ذیل به آنها اشاره میشود:
تبعیض جنسیتی: از نگاه برخی، کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مردانه در نظر گرفته میشود. زنان هنگام راه اندازی کسب و کار با دشواری مواجه هستند و با تبعیض آشکار و پنهانی رو به رو هستند. تفاوت گسترده دستمزد بین زن و مرد وجود دارد، و جامعه ارزش بسیار کمتری به زنان مستقل میدهد. زنان کمتر به دنبال کارآفرینی هستند، زیرا این امر با نقشهای جنسیتی سنتی مبتنی بر نظام پدرسالارانه مانند مادری و همسری مخالف است.
تعارض کار و خانواده: زنان دائما با تعادل میان انتظارات اجتماعی و جاهطلبیهای خودشان در کشمکش هستند. زنان کارآفرین استرس دارند و غالبا بین مدیریت مشاغل و خانواده خود بار سنگینی را حس میکنند.
محدودیتهای مالی: دسترسی به امور مالی یکی از عمدهترین محدودیتهایی است که زنان کارآفرین در کشورهای در حال توسعه با آن رو به رو هستند. این تا حدی به این دلیل است که کارآفرینان در رده بالای ریسک قرار میگیرند. عدم تقارن اطلاعاتی، عدم سابقه اعتبار و وثیقه ناکافی دسترسی به وامها را برای همه کارآفرینان و به ویژه زنان کارآفرین دشوار میکند. کارآفرینان زن غالبا به دلیل داشتن سابقه ضعیف اعتباری ناشی از سابقه کار متناقض و پس انداز ناکافی، در افزایش سرمایه با مشکل بیشتری مواجه میشوند.
موانع رفتاری: زنان اعتماد به نفس کمتر و تصور منفی از خود دارند.
موانع فرهنگی و اجتماعی: دید منفی نسبت به زنان در کار، این باور که زنان باید وظایف دیگری به عهده داشته باشند، محدودیتهایی برحسب نوع شغل انتخابی، کمبود حمایت خانوادگی، کمبود تغییرپذیری و غیره به وجود میآورد.
موانع تحصیلی و شغلی: زنان سطوح تحصیلی پایینتری دارند و اغلب دسترسی محدود به فرصتهای شغلی دارند.
جمع بندی
کارآفرینی زنان، با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت فعال جوامع را تشکیل میدهند، میتواند به رشد تولید و فروش، افزایش سرمایه، رفاه اقتصادی، قدرت رقابت و صادرات و در کل به توسعه اقتصادی و همچنین رشد و شکوفایی خود زنان نیز کمک کند. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیلها برای کارآفرینی اجتماعی بهره نبردهاند. اگر چه در کشورهای پیشرفته، گام های اساسی در رابطه با کارآفرینی زنان برداشته شده است، اما در برخی از کشورهای در حال توسعه نظیر ایران هنوز اقدامات بنیادی انجام نشده است و این موضوع میطلبد مسئولین بیش از پیش به این حوزه توجه کرده و برای رفع موانع موجود بر سر کارآفرینی زنان چاره اندیشی کنند.
منبع: ایرنا
دیدگاهتان را بنویسید