هیچ چیز ذاتا «زنانهای» در مورد کار زنانه وجود ندارد.کار، کار است؛ چه در اداره انجام شود چه در خانه.
وقتی از برابری جنسیتی در خانه صحبت میشود، بعضی از خانوادهها به شدت نابرابر هستند.
ما سطح برابری خانوادهها را به سه طریق بالا میبریم :
١. با آشکار ساختن اثر نامرئی کار عاطفی
٢. با پیشبینی چرخهی کار عاطفی
٣. با فراگیری هنر و تمرین با هیئت رادیکال
زمانی که به این ایدهآلها متعهد شویم، مردان در خانه و زنان در محل کاری که دستمزد میگیرند تمام توانشان را به کار میگیرند. قبل از اینکه «هک عصبی*» مرسوم شود، دکتر «رجینا لارک» چگونگی تأثیر «عملکردهای اجرایی» مغز بر مدیریت و سازماندهی خانواده را رمزگشایی کرد و پیامد مرتبط با توزیع نابرابر نیروی کار در خانه را آشکار کرد. او یک clear path (سازمان غیر انتفاعی) را در سال ۲۰۰۸ تاسیس کرد تا از افرادی که می خواهند آشفتگی و هرج و مرج را از زندگی خود پاک کنند، حمایت فیزیکی، عاطفی و روانی حرفهای ارائه کند. این متخصص مرتبساز حرفهای با مدارک معتبر و مدیر مهاجرت معتمد سالخوردهها، که محل فعالیت اصلیاش در نزدیکی لسآنجلس واقع شده است، در رسانههایی چون روزنامه وال استریت ژورنال، روزنامه لسآنجلس تایمز، Who What Wear و برنامه محبوب واقعیت تلویزیونی شبکه A&E به نام Hoarders معرفی و مورد توجه قرار گرفته است. لارک در کتاب سوم خود، «کار عاطفی : چرا کارهای یک زن هرگز تمامی ندارد و راهکار این مسئله چیست» با ارائه روش های مشخصی برای شناسایی و کاهش هزینههای کار دیده نشده، نادیده گرفته و بدون مزد زنان در خانه، به آنان کمک میکند تا زندگی خود را از شر کار عاطفی خلاص کنند.
«نیازی به سوتین نیست»
«یک مرد می تواند از طلوع یک روز تا روز بعد کار کند، اما کار یک زن هرگز تمام نمیشود.» این شعر ۱۲۵ ساله است. و برای من سوالاتی از این قبیل پیش میآید: کار زنان چیست؟ چرا این کار هرگز تمام نمیشود؟ و اینکه کار دارای جنسیت باشد، تصمیم چه کسی بوده است؟ زمانی که عبارت «کار مردانه» را به زبان میآوریم، آیا کسی به «جارو زدن» فکر میکند؟ کافیست اما بگوییم «کار زنانه» و بنگ!تمام جهان فورا به جارو زدن و کار خانه فکر میکنند!
مراجع من «سیلویا»، این مسئله را به شکل دیگری بیان کرد. وقتی پرسیدم: «در حال حاضر به چه چیزی فکر میکنی؟» او گفت: «باید با وجود کودک ۵ سالهام کاپ کیک بپزم. برای بازی برنامهریزی کنم. داروهای پدرم را بردارم. سس کچاپ را در لیست خواربارفروشیها قرار دهم (چون خودش از آن استفاده نمیکند، مدام فراموش میکند). آماده شدن برای کریسمس، اتمام پاورپوینت برای کار، و یافتن زمانی برای سازماندهی خانه درهم و برهم خود؛ چیزی که شوهرم را آزار نمیدهد. بنابراین همه چیز به عهده من است». من با بسیاری از زنان حرفهای و موفق صحبت کردهام که به من میگویند در خانه احساس شکست میکنند و نمیتوانند وظایف اولیهای که به طور طبیعی بر دوششان است را انجام دهند (رسیدگی به لیست طویل کارهایی که ما آن را «کار زنان» مینامیم).
آنچه در «کار زنانه» نفوذ میکند، بار ذهنی «کار عاطفی» است. کار عاطفی عمدتاً نامرئی است. مانند به خاطر سپردنها، یادآوریها، برنامهریزیها، توجهکردنها، پیشبینی کردنها. تمام اینها ارزشمند اند، درست است؟ ارزشمند اما همچنین نامرئی. شما ممکن است به تازگی زندگی با فردی را آغاز کرده باشید یا زنی با چند سال تجربهی بچهداری باشید که در توسعهی خانواده، انجام برنامههای متعدد و تلاش برای انجام تمام اینها، تازه کار باشید.در هر صورت، هر جای این فرآیند که باشید، ممکن است غرق در حجم کارهای خانه شوید. و زمانی که در مییابید تمام کارها به عهدهی خودتان است یا فقط اینطور احساس میکنید، حتی بیشتر هم تحت فشار قرار میگیرید.
زمانی درد ایجاد میشود که متوجه میشویم نمیتوانیم همه این کارها را به طور کامل و بدون نقص انجام دهیم (چه کسی میتواند؟) یا اینکه مطابق انتظاراتی که فرهنگ از ما به عنوان یک زن دارد، پیش نمیرویم.در این لحظه، از شما میخواهم که به خودتان اجازه بدهید کنجکاو شوید و از خود بپرسید که چرا تمام مدت این همه کار را انجام میدهید . زیرا این چیزی است که من کشف کردهام: «از آنجایی که هیچ چیز ذاتاً زنانه در مورد پد قاعدگی وجود ندارد، هیچ چیز ذاتاً «زنانه» در مورد «کار زنان» وجود ندارد. کار کار است، چه در اداره انجام شود چه در خانه».
من مشتاقانه مایلم به این تصور که مدیریت خانه را «کار زنانه» مینامند، پایان دهم. وقت آن رسیده که در مورد همه چیز از نو بیاندیشیم. افسانهای است که می گوید زنان ذاتا در کار خانه داری بهتر عمل میکنند،مانند این که بگوییم این کار در خونشان است یا قسمتی از بدنشان به آنها چنین قدرتی می دهد. من به شما میگویم که در زایمان و شیردهی، یک زن به وضوح بر یک مرد برتری دارد. اما فراتر از آن، حرفه خانهداری برای هر کسی(زن و مرد) قابل اجرا است. مطمئناً مردانی هستند که این کار را انجام میدهند. اما بدون فرزند، یا در خانهای به دور از هیاهوی بچه ها. صرف نظر از بسیاری چیزهای دیگر، کار خانهداری زحمتی مادام العمر برای زنان است.
دو مؤلفه برای مدیریت خانه وجود دارد: کار فیزیکی و بار ذهنی کار عاطفی، که در اینجا به عنوان کارهای نامرئی، نامحسوس، بدون مزد و نانوشتهای که زنان در خانه و در نیروی کار انجام میدهند، تعریف میشود. فکرکردن به اینکه چه پیش میآید، چه اتفاقی باید بیفتد، چگونه برای جشن تولدهای آینده برنامهریزی کنیم، برگههای مجوز مدرسه، وعدههای غذایی خانوادگی، شام تعطیلات، اینکه دستمال توالت کافی داریم یا نه، چطور در خانه سس کچاپ تمام شده؟ باز همان نگرانی در مورد امثال سس کچاپ لعنتی وجود دارد! مسلماً، انجام همه این وظایف کوچک به صورت جداگانه آسان است اما در مجموع برای عملکرد یک خانه منظم و خشنودی خانواده بسیار مهم است.
کار عاطفی توضیح میدهد که چرا کارها هرگز تمام نمیشوند. چون تمام این کارها در خانه مستلزم اعمال محبتآمیز و مراقبتی با ابعاد بار ذهنی نامرئی و هزاران کار مشخص و مشکل است.برمیگردیم سراغ مراجع من، سیلویا. او یک روز به من گفت: «رجینا، از بیرون به نظر میرسد زندگی خوبی دارم، اما در پایان هر روز نسبت به خودم احساس بدی دارم. به آشفتگی و در هم ریختگی اطرافم نگاه میکنم و نمیتوانم همه را جمعوجور کنم! شوهر و بچههایم مرا مسخره میکنند زیرا من یک خانهدار کثیف به نظر میرسم. نمیتوانم همهی لباسها را بشورم و نمیتوانم بفهمم که چرا همیشه من باید تنها کسی باشم که سس کچاپ لعنتی را به یاد داشته باشد.
به طرف او برگشتم و گفتم: «سیلویا، گوش کن: فقط به این دلیل که واژن داری، به این معنی نیست که تمام این کارها به عهدهی توست.» «بتی فریدان» – نویسنده کتاب پرفروش سال ۱۹۶۴، »رازگونگی زنانه» – درد دلهای سیلویا را «مشکل بینام» خوانده است. پس از گوش دادن به سیلویا و بسیاری از مراجعان دیگرم، متقاعد شدم که مشکل بدون نام در قرن بیست و یکم، دارای نام است. نام آن «کار عاطفی» است!
اکنون چه کنیم؟ اگر از برچسب زدن، قضاوت و رنجش خود دست برداریم، چه؟ اگر روایت تازهای را جایگزین این داستان کنیم چه؟ چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ ابتدا، میخواهیم الزامات مورد نیاز برای انجام کارهای فیزیکی مدیریت خانه و بار ذهنی کار عاطفی را بررسی کنیم (هر کاری که زنان (و برخی از مردان) در خانه انجام میدهند تا شادی و رفاه را برای اطرافیانشان به ارمغان بیاورند). انجام تمام کارها در خانه نیازمند مهارتی تقریباً برابر با انجام همه کارها در محل کاری است که شما در ازای آن حقوق میگیرید. به زبان ساده، نیاز به دسترسی به «عملکرد اجرایی» ما دارد؛ بخشی از مغز که در قسمت جلوی پیشانی قرار دارد. عملکردهای اجرایی مغز ما همان چیزی است که امروز ما را به موقع به اینجا رسانده است و به ما امکان میدهد احساساتمان را مدیریت کنیم. ما را قادر می سازد مرتبسازی، برنامهریزی و اولویتبندی کنیم. در نتیجه، همان مهارتهای شناختی که برای اداره یک شرکت موفق ضروری است، برای اداره یک خانواده موفق نیز لازم است.
از این رو وقتی نوبت به کار خانه میرسد، به نظر میآید که داریم به قسمت اشتباهی از بدن اشاره میکنیم.
و با این حال، طبق انتظاراتی که فرهنگ از ما دارد، کار جسمی و بار ذهنی کار عاطفی باید بر دوش زنان بیافتد. و این تفکر برگرفته از افسانه تاریخی است که زنان در این کارها بهتر عمل میکنند، این که زنان برای انجام این کار تربیت شدهاند. این مسئله از زمانی شروع میشود که ما به دختران خود آموزش «خاله بازی» را میدهیم. به تدریج زنان وارد رابطه میشوند و در واقع بهتر عمل میکنند. از آنجایی که مردان مانند زنان تربیت نشدهاند، توزیع کار عاطفی شروع میشود و نابرابر باقی میماند.دهههاست که میدانیم به اصطلاح «کار مردانه» در خانه، هفتگی یا ماهانه است. تعریف قابل قبولی دارد و وقتی تمام شد، پایان مییابد. در واقع، کار انجام میشود! و به اصطلاح “کار زنانه” هرگز تمامی ندارد.
کار عاطفی، بار ذهنی و کار فیزیکی هرگز انجام نمیشود. اکنون شاید بپرسید – یا امیدوارم بپرسید – چگونه میتوانیم سطح برابری خانوار در چهار دیواری خودمان را بالا ببریم؟ زمانی میتوانیم سطح برابری را بالا ببریم که کارهای نامرئی را نمایان سازیم و سپس قهرمان «هیئت رادیکال» شویم. به تمام اجزای نامرئی مورد نیاز برای هر کار مزخرفی که در خانه انجام میدهید تا به هدف برسید فکر کنید، آنها را فهرست کنید (برای مثال جمعوجور کردن آشپزخانه برای پختن کاپ کیک با یک کودک ۵ ساله قابل مشاهدهکردن یک کار نامرئی است. این کار گامی ارزشمند برای پایهگذاری عدالت خانوار به حساب میآید.) همانطور که فهرست وظایف آشکار میشود، کارهای نامرئی واضح میشود، شما را تشویق میکنم به مرحله بعدی بروید. هنر و تمرین هیئت رادیکال را پذیرا باشید.
هیئت رادیکال که توسط رهبر فکری، «جودیت کولبرگ» به وجود آمده است، مسیر جدید رو به جلو است. تفویض اختیار(هیئت)، همانطور که میفهمیم، میگوید کار توسط شخصی انجام میشود که به بهترین وجه برای انجام آن مناسب باشد. از آنجایی که زنان بهطور سنتی برای انجام کارهای خانگی پرورش مییابند-این که اکثریت کارهای خانه بر دوش آنها باشد- نه منصفانه است و نه عادلانه.هیئت رادیکال تفویض اختیار میکند تا کار انجام شود، چون کار باید انجام شود!این کار مغز است نه شخص. مسئله این نیست که چه کسی در آن کار بهتر است، واقعیت این است که چه در آن عالی باشید چه نباشید، کار باید انجام شود. هرچه زودتر متوجه این موضوع شویم و کاری برای تغییر آن انجام دهیم، زنان زودتر از احساس گناه، اضطراب، ناامیدی و شرم خود رهایی مییابند.
تفویض اختیارات رادیکال منجر به بهبود روابط، عملکرد بهتر خانوادهها و به جرأت میتوانم بگویم تغییر پارادایم خواهد شد. تفویض اختیارات رادیکال برای برابری واقعی اجتماعی و جنسیتی ضروری است. این راهکار برای طیف متنوعی از خانوادهها جوابگو است – چه رابطههای دو جنس متفاوت یا همجنسگرا. کارهای خانه در خانوادههایی با یک یا دو بزرگسال (یا بیشتر!) میتوانند عادلانهتر تقسیم شوند. تحقیقات نشان میدهد که خانوادهها بدون در نظر گرفتن جنسیت در حال مذاکره در رابطه با این وظایف هستند. آنها باید در مورد تقسیم کار خانگی صحبت کنند – کار کار است و بر اساس جنسیت تقسیم نمیشود. تحقیقات همچنین نشان میدهد مردان مجرد میدانند چگونه یک رول دستمال توالت را عوض کنند، زنان مجرد نیز می توانند روغن ماشین خود را تعویض کنند، و افراد مجرد میتوانند به یاد داشته باشند که چه زمانی سس کچاپ بخرند.
اگر مردی بتواند از طلوع تا طلوع کار کند، کار عاطفی مشخص میسازد که چرا کار زنان هرگز تمامی ندارد.اما اکنون موضوع این است: کار عاطفی نیازی به دامن، رژ لب یا سوتین ندارد. فقط کار است. هنگامی که ما کار نامرئی عاطفی را به طرز چشمگیری آشکار میسازیم مانند این است که یک کمان قرمز بزرگ در اطراف آن قرار داده باشیم. و آنرا همان چیزی که هست یعنی «کار» بنامیم. سپس میتوانیم شانس این را داشته باشیم که کارهای خانه را عادلانهتر تقسیم کنیم. در مشارکت حقیقی با بزرگسالان دیگر حاضر در اتاق به اشتراک بگذاریم.
من دنیایی را دوباره تجسم میکنم که در آن مردان همراه با کار عاطفی، مواظبت از بچهها و اقتصاد مراقبتی که مدتها جزو قلمرو زنان محسوب میشده، حس مدیریت داشته و به تواناییهای خود در خانهی خود دسترسی داشته باشند. زمان آن رسیده که این روایت همیشگی را تغییر دهیم. نوع فرهنگهایی را که این کار ایجاد میکند، تصور کنید. فرهنگهایی که بیش از ۴۳ درصد از ازدواجها به طلاق ختم نمیشوند، خانوادههای سالمتر، برابری بیشتر شرکتها به دلیل شبکههای ایمنی تقویتشده، و به طور کلی برابری جنسیتی قویتر. وقتی بتوانیم برابری جنسیتی را در خانه شناسایی کنیم، میتوانیم آن را در محل کار با دستمزد نیز تشخیص دهیم.
به قول «ایو رودسکی»، نویسنده پرفروش «بازی جوانمردانه»:«در نهایت ما باید مردان را تشویق کنیم به اینکه در خانه تمام قدرت خود را به کار گیرند تا بتوانیم زنان را با قدرت کامل خود در جهان رها کنیم». کار خانگی صرفاً کاری است که باید انجام شود، نه کمتر نه بیشتر.چیزی که باعث میشود فرد در این قضیه بهتر یا بدتر باشد، موضوع عملکرد است نه جنسیت.
وقتی امروز اینجا را ترک کنید، چگونه قصد دارید داستان را در خانه خود عوض کنید؟ میدانم که میخواهید. برای شما آرزوی شجاعت و قدرت روحی و اخلاقی، جسارت، استقامت و مقاومت در برابر ترس و عدم اطمینان دارم. برای شما عدالت آرزو میکنم و برایتان عشق آرزو میکنم.
متشکرم.
توضیح: دکتر «رجینا لارک» یک سخنران و کارآفرین حرفهای است که مدرک دکترای تاریخ زنان را از دانشگاه جنوب کالیفرنیا دارد. کارهای او در این زمینه تأثیرگذار بر کتاب سوم و جدیدتر او، با عنوان “کار هیجانی: چرا کار زنان هرگز به پایان نمیرسد و چه باید در این مورد انجام داد” است. لارک به زنان کمک میکند تا از زندگیهای خود کارهای هیجانی را دور کنند، ارائه راهکارهای محکم برای شناسایی و کاهش هزینههای کارهای نامرئی، نادیدهگرفتهشده و بدون پاداش زنان در خانه؛ با هدف آزادسازی ظرفیت کامل زنان در محیط کار پرداختی. دکتر لارک همچنین یک مرتبساز حرفهای و بنیانگذار شرکت “مسیر روشن” است که حمایت حرفهای فیزیکی، هیجانی و روانی را برای افرادی ارائه میدهد که میخواهند از زندگیهایشان انباشتگی و ابهام را برطرف کنند.
*به طور کلی به ارائه روشها و تکنیکهایی اشاره دارد که برای بهبود عملکرد و کارکرد مغز انسان استفاده میشوند. این تکنیکها ممکن است شامل مطالعه در زمینه علوم مغز و اعصاب، ممارسات مرتبط با تنظیم روزانه، تمرین ذهنی، مدیتیشن، مصرف مکملهای مغزی و تغییر سبک زندگی باشند.
منبع: Ms Magazine
دیدگاهتان را بنویسید