آبان ۱, ۱۴۰۳
خبرنگارها و روزنامه‌نگارها

قلم‌های بی‌دفاع

آدم‌هایی که شغلشان نوشتن است و درد‌های پنهان جامعه را خوب می‌شناسند؛ این آدم‌ها از رنج‌هایی می‌نویسند که خودشان مملو از آن هستند. خبرنگارها و روزنامه‌نگارهای بسیاری با وجود مشکلات اقتصادی بسیار زیاد، گاه با مسائل دیگری هم دست‌‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛

«نسترن فرخه»، آدم‌هایی که شغلشان نوشتن است و درد‌های پنهان جامعه را خوب می‌شناسند؛ این آدم‌ها از رنج‌هایی می‌نویسند که خودشان مملو از آن هستند. خبرنگارها و روزنامه‌نگارهای بسیاری با وجود مشکلات اقتصادی بسیار زیاد، گاه با مسائل دیگری هم دست‌‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ محکومیت‌ها و تشکیل پرونده‌ برای نوشتن گزارش و تولید خبر که دلیلش تنها عملکرد حرفه‌ای آنها بوده، همچون نوشتن گزارش از آمار کرونا، اعلام خبر قتل کودک‌همسری و ماجراهای دیگر که هر‌کدام منجر به دردسرهایی برای خبرنگارها شده است.

ماجرایی که خیلی وقت‌ها علاوه بر پیچیده‌کردن فعالیت رسانه‌ای، به کناره‌گیری خبرنگارهای پرانگیزه از این حوزه هم منجر می‌شود. همچون ماجرای اخیر محکومیت سینا قلندری، خبرنگار لرستانی که به دلیل اعلام خبر قتل مبینا سوری ۱۶ساله به دست همسرش محکوم شده است. حتی کامبیز نوروزی نایب‌رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران اشاره می‌کند که قوانین موجود ما به هر حال حداقل‌هایی را برای روزنامه‌نگاران پیش‌بینی کرده ولی دستگاه‌های اجرائی قانون، در بخش‌های مختلف متأسفانه به این قوانین چندان توجه نمی‌کنند، بیش از آنکه به مقررات قانونی پایبند باشند به گرایش‌های سیاسی توجه می‌کنند و این بخشی از مشکل است. در واقع این شیوه عملا به روزنامه‌نگار ایرانی می‌گوید تو اجازه نداری بخش مهمی از وظیفه حرفه‌ای‌ات را انجام دهی و اگر انجام دهی باید متحمل سختی‌ شوی. یکی از مشکلات دیگر، مشکل معیشتی یعنی حقوق صنفی روزنامه‌نگاران ایرانی است که متأسفانه به دلیل سیاست‌های بسیار غلطی که در ۱۰ سال گذشته بر مطبوعات ایران تحمیل شده، از خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری و روزنامه‌ها همه در وضعیت بسیار بغرنج اقتصادی قرار دارند.

همچنین در سال‌های اخیر، بسیاری از مسئولان، خبرنگارها را به افشای فساد تشویق می‌کنند که آن هم گاه منجر به مشکلاتی برای خبرنگار افشاکننده شده است. افشین امیرشاهی، روزنامه‌نگار و دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران می‌گوید: بخشی از پرونده‌هایی که خبرنگارها درگیر آن هستند، پرونده‌های افشای فساد است و بسیار برای خبرنگارها دردسرساز می‌شود. با وجود آنکه در ظاهر می‌گویند از افشاگری این مسائل حمایت می‌کنند اما در سال‌های گذشته برای خبرنگارها دردسرساز شده است‌.

برای روزنامه‌نگاران قانون به درستی اجرا نمی‌شود

کامبیز نوروزی، نایب‌رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران، در مورد قوانین حمایتی از خبرنگاران به «شرق» می‌گوید: در مورد روزنامه‌نگارها قانون به درستی اجرا نمی‌شود؛ یعنی قوانین در واقع بیشتر تحت تأثیر اراده‌های سیاسی اجرا می‌شود نه موازین حقوقی. از این جهت، قوانین موجود ما به هر حال حداقل‌هایی را برای روزنامه‌نگاران پیش‌بینی کرده ولی دستگاه‌های اجرائی قانون، در بخش‌های مختلف متأسفانه به این قوانین چندان توجه نمی‌کنند، بیش از آنکه به مقررات قانونی پایبند باشند به گرایش‌های سیاسی توجه می‌کنند و این بخشی از مشکل است. اما در کل فضای بسیار متزلزلی در روزنامه‌نگاری کشور ایجاد شده و روزنامه‌نگارها در شرایط متزلزلی به سر می‌برند.

این حقوق‌دان اضافه می‌کند: بعضی روزنامه‌نگارها هستند که به دلیل برخورداری از حاشیه امنیت، هر چیز که می‌توانند و می‌خواهند می‌نویسند. در واقع با این وضع یک فضای چندگانه به وجود آمده و باید عرض کنم که امنیت حرفه‌ای روزنامه‌نگاری در ایران در قوانین خیلی قوی پیش‌بینی نشده است. در قانون مطبوعات پیش‌بینی شده کسی نمی‌تواند مانع از فعالیت حرفه‌ای روزنامه‌نگار شود و اگر این اتفاق بیفتد به انفصال از خدمت محکوم می‌شود، اما این ماده هرگز مورد اجرا قرار نگرفته و وقتی روزنامه‌نگارها به شکل آشکار و پنهان تحت مضیقه‌ قرار می‌گیرند، مانع از عملکرد آنها می‌شود که قاعده حرفه‌ای روزنامه‌نگاری این است که روزنامه‌نگار باید از امنیت حرفه‌ای برخوردار باشد. متأسفانه در سال‌های طولانی هم این گرایش در سازمان‌های مختلف کشور نبود که امنیتی برای روزنامه‌نگار ایجاد کند.

نوروزی در رابطه با اینکه بیشتر پرونده‌هایی که برای خبرنگاران ایجاد می‌شود در چه حوزه‌هایی است، می‌گوید: این موضوع در سال‌های مختلف فرق می‌کند، ولی در چند سال اخیر روزنامه‌نگاران آزاد و روزنامه‌نگارانی که برای مؤسسات خبری معینی فعالیت می‌کنند، عمدتا زمانی که در چارچوب وظایفشان حرف می‌زنند و روزنامه‌نگاران تحقیقی که در چارچوب روزنامه‌نگاری تحلیلی اطلاعاتی را منتشر کردند، خوشایند دولتمردان قدرت نبوده یا معمولا با مشکل روبه‌رو شدند، تحت تعقیب قرار گرفتند یا تهدید شدند. شاید مهم‌ترین وظیفه حرفه‌ای روزنامه‌نگار بررسی و دسترسی به اطلاعات و انتشار اطلاعات باشد؛ در مواردی که اطلاعات محرمانه است، می‌پذیریم که نباید آن را افشا کرد، اما وقتی آن اطلاعات منتشر می‌شود به شکل‌های مختلف آن رسانه یا روزنامه‌نگار تحت فشار شدید قرار می‌گیرد و با مشکلاتی دست به گریبان می‌شود؛ در واقع این شیوه عملا به روزنامه‌نگار ایرانی می‌گوید تو اجازه نداری بخش مهمی از وظیفه حرفه‌ای‌ات را انجام دهی و اگر انجام دهی باید متحمل سختی‌هایی شوی. یکی از مشکلات دیگر مشکل معیشتی یعنی حقوق صنفی روزنامه‌نگاران ایرانی است که متأسفانه به دلیل سیاست‌های بسیار غلطی که در ۱۰ سال گذشته به مطبوعات ایران تحمیل شده، از خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری و روزنامه‌ها همه در وضعیت بسیار بغرنج اقتصادی هستند. تیراژ مطبوعات پایین آمده و توقعات برای مرجعیت رسانه از دست رفته و به همین ترتیب توان اقتصادی رسانه‌ها شکلی پیدا کرده که شاید در تاریخ مطبوعات ایران بی‌سابقه باشد. در این بین یکی از گروه‌هایی که آسیب جدی می‌بیند و در این یک دهه هیچ همتی برای ترمیم وضعیت بحرانی آنها از سوی نهادهای مسئول مشاهده نشده است، خبرنگارها هستند.

افشای فساد برای خبرنگارها دردسرساز می‌شود

افشین امیرشاهی، روزنامه‌نگار و دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران، در مورد شرایط اغلب خبرنگاران و روزنامه‌نگارها می‌گوید: اگر وضعیت روشنی بود که در همین چارچوب قانونی می‌توانستیم کار کنیم، باید خوشحال بوده و به اصطلاح کلاهمان را بالا بیندازیم، اما از این جهت مشکل قانونی نداریم، بلکه مشکل بی‌قانونی داریم؛ یعنی مشکل نبود حاکمیت قانون است و اگر این مشکل حل شود، دیگر مشکل قانونی وجود ندارد. الان نگاه کنید کجای دنیا تا اتفاقی می‌افتد در روزنامه را می‌بندند؟ اگر یک روزنامه مشکلی داشت، آن را محاکمه علنی کنند، مسئولان روزنامه هم از چیزی که نوشتند دفاع کنند، اما روزنامه را تعطیل می‌کنند. حتی اگر روزنامه‌نگار یا خبرنگار اشتباه هم نوشته، می‌توانند فرصت دهند تا در مورد نوشته خود حرف بزند و دفاع کند؛ یعنی به شکل مستقل و درست برخورد شود که در این مرحله خیلی مشکل داریم.

امیرشاهی اضافه می‌کند: اما توجه کنید که قانون آن چیزی نیست که یک قاضی اجرا می‌کند، چیزی است که اگر اجرا شد عرف و حقوق‌دان‌ها هم بگویند درست است. در حال حاضر دو نمونه یکی سینا قلندری که خبر قتل کودک‌همسری را رسانه‌ای کرد ولی برایش مجازات در نظر گرفتند و دیگری وحید اشتری که ماجرای سیسمونی‌گیت را اعلام کرد و برای او هم حکم در نظر گرفتند. این اتفاقات حتما بر کناره‌گیری افراد از کار رسانه تأثیر دارد، اما این کناره‌گیری از کار رسانه از زاویه‌ای دیگر به امنیت شغلی و نبود امنیت حرفه‌ای برمی‌گردد؛ یعنی ما در امنیت شغلی و حرفه‌ای بسیار ضعیف هستیم و قانون ما در این زمینه بسیار ضعیف است. اینها همه در واقع جزء مشکلاتی است که دردسرساز می‌شود. مثلا خبرنگارها در حوزه‌های مختلف کاری به‌خاطر نوشته‌هایشان به مشکل می‌خورند. در کنارش بحث معاش هم داستان دیگری دارد، حقوق‌ و بیمه‌های نامناسب، بلااثرشدن کار، حتی اگر یادداشتی بنویسیم که کامل در چارچوب قانون هم باشد باز می‌دانیم تبعات بسیاری خواهد داشت، برای همین مجبوریم کلمات را طوری بنویسیم که بعدا دردسرساز نشود.

امیرشاهی می‌گوید: به لحاظ حقوقی، مشکل ما فقدان ضمانت اجرائی برای دسترسی به اطلاعات است. وظیفه مسئولان اطلاعات‌دادن است، اما آنها اطلاعات را محرمانه می‌کنند؛ یعنی تعداد چیزهایی که مهر محرمانه می‌خورد بسیار زیاد است که در دفتر مدیران و سردبیران از این مسائل زیاد داریم. بخشی از پرونده‌هایی که خبرنگارها درگیر آن هستند، پرونده‌های افشای فساد است و بسیار برای خبرنگارها دردسرساز می‌شود.با وجود آنکه در ظاهر می‌گویند از افشاگری این مسائل حمایت می‌کنند، اما در سال‌های گذشته برای خبرنگارها دردسرساز شده است‌.

منبع:شرق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *