آذر ۴, ۱۴۰۳
آسیب‌شناسی رفتار پلیس

باید صدای نسل جدید را بشنویم و با آنها گفت‌وگو کنیم

‌جلیل رحیمی جهان‌آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از‌جمله نمایندگان مجلس است که بعد از حادثه رخ‌داده درباره مهسا امینی و فوت او در مقر پلیس، بلافاصله واکنش نشان داد. او در پیامی در توییتر خود از نحوه رفتار گشت ارشاد با مردم انتقاد کرد و نوشت: «میهمان عزیز سنندجی زنده بمان، مرگ سهم تو نیست، حق ما مسئولانی است که این‌گونه ارشاد و هدایت را می‌بینیم و ساکتیم! پاشو دختر ایران». این نماینده دو دوره مجلس پس از شدت‌گرفتن اعتراضات خیابانی، اگر‌چه حق اعتراض را برای مردم قانونی دانست، اما از مردم خواست صف خود را از دشمنان و کسانی که به دنبال سوءاستفاده از فضای ایجاد‌شده هستند، جدا کنند. رحیمی جهان‌آبادی در گفت‌وگو با «شرق» تأکید کرد: «اگر‌چه حادثه اخیر حادثه تلخی است، اما می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌شناسی رفتار پلیس و نوع تعامل و برخورد گشت ارشاد با مردم شود؛ چرا‌که اگر دست پلیس را باز بگذاریم که هر برخوردی که دلش بخواهد با شهروندان انجام دهد، اشتباه مرگباری است و نتیجه آن چیزی می‌شود که الان مردم و معترضان را باید از کف خیابان جمع کنیم. از طرفی نحوه مواجهه مردم با پلیس نیز نیاز به آسیب‌شناسی رفتار پلیس دارد. اگر مردم هم حرف پلیس را نشنوند و نظم ایجاد‌شده از طرف پلیس را به‌عنوان یک نظم عمومی نپذیرند، در جامعه هرج‌ومرج ایجاد می‌شود». در ادامه گفت‌وگوی جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی، نماینده تربت‌جام و تایباد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با «شرق» را می‌خوانید.‌پس از اینکه مهسا امینی فوت کرد، گروهی از معترضان به خیابان‌ها آمدند؛ چرا‌که پلیس نسبت به ماجرای پیش‌آمده نه عذرخواهی کرد و نه توضیح شفافی داد و همه چیز را به بعد از نتیجه گزارش پزشکی قانونی موکول کرد. به نظر شما اگر پلیس در همان ابتدا از مردم عذرخواهی می‌کرد، جلوی وقایع بعد از آن گرفته نمی‌شد؟

حادثه فوت خانم مهسا امینی اگر درست آسیب‌شناسی نشود، می‌تواند در آینده هم تکرار شود. ما در درجه اول باید در‌خصوص نحوه رفتار نیروی انتظامی، چه در‌این‌باره و چه در موارد مشابه، چه درخصوص رفتار گشت ارشاد و چه نحوه برخورد و تعامل با مردم، بررسی‌هایی انجاد داده و این رفتار را آسیب‌شناسی کنیم. همچنین درباره تعامل و تبعیت مردم از پلیس نیز نیاز به آسیب‌شناسی داریم؛ چرا‌که اگر مردم را به این سمت تحریک کنیم که حرف پلیس را نشنوند و نظم ایجاد‌شده از طرف پلیس را به‌عنوان یک نظم عمومی نپذیرند، در جامعه هرج‌ومرج ایجاد می‌شود. از طرفی هم اگر دست پلیس را باز بگذاریم که هر برخوردی که دلش بخواهد با شهروندان انجام دهد، اشتباه مرگباری است که نتیجه آن چیزی می‌شود که الان مردم و معترضان را باید از کف خیابان جمع کنیم. آن‌هم با این وضع و اوضاع! این حادثه اگر‌چه تلخ است، اما فرصتی است برای آسیب‌شناسی رفتار نیروی انتظامی و نحوه تعامل پلیس با مردم و همچنین نحوه برخورد مردم با هشدار پلیس و اقدامات گشت ارشاد.

‌‌برای اجرای بهتر یک بند از قانون باید به پذیرش اجتماعی آن نیز توجه کرد. شما با این موضوع موافق هستید؟ اگر به پذیرش اجتماعی توجه نشود، می‌توان آن قانون را به‌راحتی اجرا کرد؟

موضوعات فرهنگی را باید به کار فرهنگی بیشتر واگذار کنیم و زمانی آن را تحویل بخش انتظامی و پلیس بدهیم که به هنجارشکنی آشکار و تنش در جامعه تبدیل شده باشد. در غرب هم مرسوم است اگر کسی بدون حجاب تعریف‌شده، حداقل‌های حجاب را رعایت نکند، پلیس با او برخورد می‌کند. اما در جامعه ما چون جامعه دینی است و یکی از وظایف نظام و حاکمیت اسلامی اجرای قوانین و احکام اسلام است، این برداشت را داشته‌اند که در مقوله حجاب باید نیروی انتظامی مداخله کند. اما این موضوع باید آسیب‌شناسی شود که آیا عملکرد نیروی انتظامی در این حیطه مفید بوده است یا خیر؟ آیا این رفتار برای خود نیروی انتظامی هزینه ایجاد کرده است یا خیر؟ شاید هیچ پلیسی علاقه‌ای نداشته باشد که از صبح تا شب با مردم گلاویز شود. بنابراین موضوع فوق نیاز به بررسی دقیق و آسیب‌شناسی دارد.

‌‌با توجه به فضایی که وجود دارد، می‌خواهم بدانم آیا اعتراض مردم از سوی نمایندگان و مسئولان مربوطه شنیده شده است؟

به نظرم شنیدن صدای مطالبات و اعتراضات مردم را باید در عمل دید؛ یعنی زمانی که این اعتراضات در جامعه آرام شد، اگر تغییری در شیوه برخورد با مردم صورت گرفت، باید گفت بله صدای جامعه شنیده شده است.

‌خروجی جلسه غیرعلنی مجلس درباره اعتراضات اخیر چه بود؟

کلیات ماجرا این بود که در جلسه غیرعلنی مجلس، وزارت کشور و نیروی انتظامی و سپاه نسبت به وقایع اخیر گزارش دادند و پنج نفر از نمایندگان نیز به قید قرعه در این جلسه صحبت کرده و نظرات خود را بیان کردند. آقای قالیباف هم جمع‌بندی خوبی داشت و صحبت‌های خوبی درباره آسیب‌شناسی این موضوع و نحوه برخورد پلیس با مردم، آسیب‌شناسی گشت ارشاد و نحوه اطلاع‌رسانی و نگاهی که برخی به بسته‌شدن فضای مجازی به‌طور کامل دارند، مطرح شد که آقای قالیباف دفاع خوب و دیدگاه‌های کارشناسی خوبی مطرح کرد. اما باید در عمل دید چه برخوردی در آینده صورت می‌گیرد.

‌به نظر شما چه عواملی باعث شده است مردم برای اعتراض به خیابان بیایند؟

داستان در‌این‌باره مفصل است. بیش از ۴۰ سال این جامعه را مدیریت کرده‌ایم و اصلاح‌طلب، اصولگرا و اعتدالی همه در این مدیریت نقش داشته‌ایم. ضعف مدیریت در داخل، دشمنی دشمنان در خارج و مسائل گوناگون در این اعتراضات خیابانی اثرگذار هستند.

‌قبوال دارید نادیده‌گرفتن بخشی از مطالبات مردم، مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و اختلاف طبقاتی و تبعیض‌های ایجاد‌شده همگی باعث اعتراض مردم و واکنش اجتماعی شده است؟

همین که گفته می‌شود ۹۵ درصد بازداشتی‌ها و کسانی که در این تجمعات و اعتراضات حضور دارند زیر ۴۰ سال هستند، برای من درد بزرگی است. افراد معترض زیر ۴۰ سال یعنی آینده جامعه ما؛ چرا‌که ما تا ابد نه نماینده مجلس هستیم و نه مسئولان همیشه در رأس امور هستند و این نسل باید کشور را اداره کنند. برای اینکه حاکمیت راحت‌تر بتواند با این نسل صحبت کند، باید نحوه تعاملش را با آنها عوض کند. باید بنشینیم و با این جوانان صحبت کنیم و خواسته‌های معقول و منطقی آنها در چارچوب قانون را بپذیریم و عملیاتی کنیم. در بخشی هم که امکان‌پذیر نیست، قانعشان کنیم؛ چرا‌که این نسل جدید نسلی نیست که به آنها بگوییم این سیاست است و شما باید اطاعت کنید. آنها چراهای زیادی دارند که اگر به این چراها پاسخ درست و منطقی ندهیم، کشور آسیب جدی می‌بیند. باورم به‌عنوان یک معلم این است که جامعه ایران یک جامعه عاقل، بالغ، رشید، آگاه و تحصیل‌کرده و یکی از بهترین جوامع پیشرو در خاورمیانه است. لیاقت این جامعه گفت‌وگو و اعتماد بیشتر است. باید با این نسل گفت‌وگو کنیم و به آنها اعتماد داشته باشیم و خواسته‌هایشان را برآورده کنیم. البته آنها هم باید تنگناهای نظام را درک کنند و کشور را در شرایط حساس که مورد طمع دشمنان است، قرار ندهند. اما نکته اینجاست اتفاقاتی که در حال رخ‌دادن است، نشان می‌دهد دشمن، تجزیه‌طلبان، منافقان و کسانی که با اساس جمهوری اسلامی و کشور مخالف هستند، از این ماجرا سوءاستفاده می‌کنند؛ به همین دلیل مردم باید مراقب باشند.

‌اما متأسفانه برخی از مسئولان مربوطه با بی‌توجهی و ندیدن و نشنیدن صدای مردم و مطالباتشان، به این موضوع دامن می‌زنند.

البته مردم هم اینجا بی‌تقصیر نیستند. وقتی کسی شعار ساختارشکنانه و فروپاشی نظام سیاسی را می‌دهد و با مردمی که مطالبه به‌حقی دارند قاطی می‌شوند، برای نظام سیاسی قابل تفکیک نیست که مردم کجای ماجرا ایستاده‌اند و مرزی بین آنها نیست. پس مردم هم باید مراقبت کنند.

‌اگر روش دیگری از سوی مسئولان اتخاذ می‌شد، کار به اینجا می‌رسید؟

معتقدم در این حادثه و حوادث مشابه، داشتن رفتار صادقانه با مردم و شفاف‌بودن و به‌سرعت پاسخ‌گوبودن می‌تواند جلوی مشکلات بعدی را بگیرد. البته در جریان فوت خانم مهسا امینی هم رئیس‌جمهور و هم مسئولان ارشد بلافاصله دستور رسیدگی به موضوع را دادند. بحثی هم که در جلسه غیرعلنی مجلس بیان شد، این بود که نظام آبروی خودش و حقوق مردم را فدای هیچ نهاد یا شخصی نمی‌کند و هر‌‌کسی هر تخلفی در هر رده‌ای انجام داده باشد، با آن برخورد خواهد شد.

‌شفاف بگویید با این افراد و نهادها برخورد می‌شود؟ یا معتقدید باید برخورد بشود؟

حرفم این است که با آنها برخورد می‌شود. درست است که اعتماد عمومی تا حدی مخدوش شده، اما تا حد زیادی این اتفاق می‌افتد و برخوردهایی انجام می‌شود. بخشی از این بی‌اعتمادی ناشی از ضعف مدیریت است، اما بخشی دیگر ناشی از فشار رسانه‌ای و جنگ روانی علیه کشور است. ما به‌عنوان یک نظام سیاسی حاکمیتی و همچنین مردم باید منصفانه با موضوعات برخورد کنیم. هم جنگ روانی و رسانه‌ای علیه ما وجود دارد و هم ضعف مدیریتی هست و نمی‌توان این دو را نادیده گرفت. هم مردم مواقعی مشکل ایجاد می‌کنند و هم مدیران؛ اما به هر حال باید تمامیت ارضی کشور را در مشکلات حفظ کنیم.

منبع: معصومه معظمی/ شرق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *