نسبت جنسی تولد در انسان بهطور طبیعی ۱۰۴ تا ۱۰۵ پسر به ازای ۱۰۰ دختر است؛ اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس پیش از تولد یا رواج تک فرزندی افزایشیافته است؛ یعنی جوامع به سمت پسرزایی سوق داده شدهاند. این گزارش بر اساس دادههای ثبتاحوال و برخی از پژوهشهای اخیر «انجمن جمعیتشناسی ایران» گردآوریشده و توضیح میدهد که بر روی روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران، چه زمینهها و عواملی مؤثر بودهاند. با رشد تکفرزندی و کم شدن میزان مرگومیر، تعادل جنسی در جامعه به هم ریخته است. این جمعیت در سن ازدواج به تعادل نسبت جنسی عدد ۱۰۰ یعنی دو جنس برابر، نخواهد رسید. بر اساس یافتهها، اگرچه نسبت جنسی تولد در ایران، فعلاً در محدوده طبیعی است؛ اما دستکم در چهار استان از محدوده طبیعی خارجشده و افزایشیافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. بر اساس دادههای بهدستآمده، هرمزگان نیز از تغییر نسبت جنسی، عقب نمانده و از خط طبیعی سالهای گذشته خود، عبور کرده است. یعنی به ازای هر ۱۰۰ دختر در این استان، ۱۰۷ پسر متولد میشود که برخی منابع تا ۱۰۸ نفر هم ذکر کردهاند. در ایران، هنوز فرهنگ سنتی حاکم بوده و ترجیح جنس مذکر بهعنوان یک ویژگی فرهنگی، برخی والدین را به سمت پسر خواهی و حذف دختران سوق میدهد. ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات دختران است، میتواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، افزایش رفتارهای ضداجتماعی و افزایش خشونت را به دنبال داشته باشد و لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
مسئله جهانی کم شدن تولد دختر و رشد جمعیت مردان
نتایج تحقیقات مجله BMJ GLOBAL HEALTH میگوید که ۴.۷ میلیون نوزاد دختر کمتری نسبت به گذشته، طی ۱۰ سال آینده در سراسر جهان متولد خواهند شد؛ زیرا شیوههای انتخاب جنسیت در کشورهایی که ترجیح فرهنگی برای فرزند پسردارند، روندی را ایجاد میکند که میتواند انسجام اجتماعی را در درازمدت را تضعیف کند.
در تعیین جنسیت و تولد نوزاد دختر و پسر، عوامل مختلفی ازجمله علل ژنتیکی، جوان یا مسن بودن مادران، ملیت و بیماریها دخالت دارند؛ اما آنچه در سالهای اخیر فراتر از این قاعده علمی بر تعیین جنسیت دخالت داشته است، فرهنگ و سیاستگذاریهای حاکم بر برخی کشورها است که خانوادهها را به داشتن فرزند پسر ترغیب کرده است و امکان سقط مبتنی بر جنسیت را هم به همراه آورده است.از سویی، در ادوار گذشته، جنگهای بزرگ، معمولاً نسبت جنسی را به علت مرگومیر بیشتر مردان، پایین میآورد. بهعنوانمثال، در آلمان غربی بر مبنای سرشماری سال ۱۹۴۶ نسبت جنسی در گروه سنی ۳۹-۲۰ ساله معادل ۶۳ مرد در مقابل ۱۰۰ زن بوده است. کم شدن جنگها و هم زمان افزایش نسبت جنسی در قرن حاضر، باعث میشود که تعداد مردان در گروه سنی بالای ۲۰ سال بسیار بیشتر از تعداد دختران شود. نتایج تحقیق این مجله جهانی نیز میگوید که کمبود پیشبینیشده در تعداد دختران متولدشده منجر به شمار بالای مردان جوان در حدود یکسوم جمعیت جهان طی دههای آینده میشود.
کمبود جدی دختر در چین و هند
مجله «Le Figaro» به استناد از مقاله منتشره در یک مجله علمی، ضمن اعلام این موضوع که جهان امروز، با کمبود فاجعهبار ۲۳٫۱ میلیون زن مواجه است، آورده: این پدیده در کشورهای هند و چین برجستهتر است چراکه بین سالهای ۱۹۷۰ و ۲۰۱۷، در تناسب با ۱۱٫۹ میلیون پسر، تنها ۱۰٫۶ میلیون دختر به دنیا آمده است. بر همین مبنا، در چین، پرجمعیتترین کشور جهان تعداد مردان ۳۴ میلیون بیشتر از تعداد زنان است.نتیجهگیریهای این پژوهش هم نشان میدهد، ادامه این روند باعث شده امروزه نسبت جنس پسر به دختر ۱۱۸ به ۱۰۰ شود.یکی از دلایل ظهور این پدیده که در کشورهای آلبانی، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، هنگکنگ، هند، کره جنوبی، مونته نگرو، تایوان، تونس و ویتنام هم موارد آن مشاهده میشود، همان سیاست «هر خانواده یک کودک!» و سقطجنین انتخابی عنوانشده که باعث شده خانوادهها با دانستن جنسیت جنین درصورتیکه دختر باشد، کودک را سقط میکند.
مصائب افزایش نسبت جنسی جامعه در سن ازدواج
طبق گزارش مجله «Le Figaro»، مصائب برهم خوردن تعادل نسبت جنسی به همینجا ختم نشده و افزایش غیرطبیعی نرخ جمعیت پسران نسبت به دختران در جهان، پدیده کمبود زن را رقمزده که این تناقض تناسب در جمعیت دو جنس در ۱۲ کشور جهان مشاهده و باعث دردسر آنان شده است.سال گذشته آماری در رسانههای کشور ایران نیز منتشر شد که از عدم توازن جنسیتی در سن ازدواج خبر میداد. بر اساس این آمارها، تعداد پسران مجرد در سن ازدواج بیش از دختران مجرد در سن ازدواج است. این در حالی است درگذشته و در برخی منابع، این آمار تا حدودی برعکس بوده و تعداد دختران بیشتر از پسران بود.پیشتر نیز محمود مشفق بهعنوان یک جامعهشناس در گفتگو با یک خبرگزاری دولتی گفت: «بر اساس آخرین سرشماری کشور، تعداد زنان ۱۵ تا ۳۴ ساله حدود ۱۴ میلیون نفر بوده است که این آمار شامل زنان مجرد و متأهل میشود. اگر بازه سنی ۱۵ تا ۳۵ سال را بهعنوان بازه سنی «دوره مجردی دختران»، جدول شماره یک، در نظر بگیریم، پنج میلیون نفر از این زنان جوان، ازدواجنکرده بودند و اگر جمعیت پسران ۲۰ تا ۳۹ ساله و جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۴ ساله ازدواج نکرده را در نظر بگیریم، جمعیت پسران ۲۰ تا ۳۹ ساله مجرد حدود پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر و جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۴ ساله مجرد حدود سه میلیون نفر است؛ یعنی اختلاف فاحش!». در واقع نسبت جنسی در اینجا حدود ۱۹۱ است که یعنی در مقابل هر ۱۰۰ دختر در سن ازدواج ۱۹۱ پسر در سن ازدواج داریم و میتوان گفت نسبت پسران ازدواجنکرده در این سنین دو برابر دختران است. این امر نشاندهنده عدم توازن جنسیتی در سن ازدواج است، چراکه تعداد پسران مجرد بیش از تعداد دختران مجرد است که این امر ازنظر اجتماعی میتواند مشکلاتی را در بازار ازدواج ایجاد کند.
حالآنکه این کمبود دردسرساز شده و اکثر مردها به دلیل «کمبود زن» ازدواج نمیکنند و صاحب فرزند نمیشوند. در پارهای موارد هم این کمبود جمعیت زنان و مازاد شدن جمعیت مردان، باعث میشود که زنان بخواهند از طریق ازدواج با مردانی که مقام اجتماعی مناسبی دارند، خود را در جامعه بالا بکشند. این امر باعث میشود که افرادیکه از وضع اقتصادی خوبی برخوردار نیستند و تحصیلنکردهاند، نتوانند بهراحتی تشکیل خانواده دهند.
هرمزگان و گذر نسبت جنسی از حد نرمال
یافتههای مرکز مطالعه انجمن جمعیتشناسی ایران در حوزه متغیرهای نسبت جنسی نشان میدهد که بر اساس دادههای موجود در جدول زیر، علیرغم طبیعی بودن نسبت جنسی تولد در سطح ملی، این نسبت در استانهای آذربایجان شرقی، اردبیل، کرمانشاه و لرستان تغییرات چشمگیری داشته و تا ۱۳۹۹ از محدوده طبیعی خارجشده است. این در حالی است که استانهای کشور تا سال ۱۳۸۲ در محدوده طبیعی بوده است. هرمزگان در این جدول نسبت جنسی از عدد ۱۰۴ در سال ۸۲ به رقم ۱۰۷ در سال ۱۳۹۹ رسیده که عبور از خطر نرمال را نشان میدهد. در این لیست استانهای لرستان با رسیدن به رقمی نزدیک به ۱۱۲ رکورد زده و زنگ خطر جدی افزایش نسبت جنسی را در ایران به صدا درآورده است.
نوشداروهای پیشنهادی پیش از مرگ سهراب
اگر یکی از عمدهترین مشکلها را فرهنگ پسر خواهی در نظر بگیریم، برای حل آن، ابتدا زمینههای مادی و اقتصادی این تغییر فرهنگ فراهم شود. شرایطی فراهم شود که زنان و مردان از فرصتهای برابر برای تحصیل و اشتغال برخوردار شوند و برابری جنسیتی و مساوات زن و مرد، در حوزههای اقتصادی، سیاسی اجتماعی و حقوقی مدنظر قرار گیرد. در رسانهها درباره تبعات مداخلات پزشکی در ترکیب جنسی جمعیت اطلاعرسانی و آموزش داده شود.
درباره تبعات تشخیص جنس جنین برای رادیولوژیستها و متخصصان زنان و زایمان و ناباروری، دورههای آموزشی و توجیهی برگزار شود. روشهای تشخیص جنس جنین! صرفاً بر اساس ضرورتهای پزشکی انجام و به تشخیص گروههای تخصصی پزشکی انجام شود یا همانگونه که در کشورهای غربی قانون اعلام جنسیت فرزند به بالای هفتههای ۲۴ بارداری رسیده، در ایران هم شاهد اجرایی شدن این قانون باشیم. از سویی در مراکز درمان ناباروری، ارائه خدمت به والدینی که فرزند دارند و صرفاً برای انتخاب جنس جنین مراجعه میکنند، متوقف شود. برای پزشکان و درمانگران متخلف که بدون ضرورت پزشکی مبادرت به انتخاب جنس جنین میکنند، جریمههای متناسب و بازدارنده تعیین شود.
دیدگاهتان را بنویسید