سهم زنان از بازار کار ایران حدود ۱۶ درصد است» این صحبتهای زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران در ۸ مارس «روز جهانی زن» است، هر چند که او اعلام کرده «۷۲۰ زن در شهرداری تهران پست مدیریتی دارند، اما باور دارد که ۲۵۷ سال نیاز داریم تا سطح دستمزد زنان با مردان برابری کند. دردآور است که بهرغم به دست داشتن بیش از ۵۰ درصد از کرسیهای دانشگاهی برای زنان تنها حدود ۳۰ درصد از آنان هیات علمی هستند.» اگر صحبتهای نژاد بهرام را به عنوان آمار موثق قرار دهیم، آن زمان پی خواهیم برد که سهم زنان در اشتغال کاهش پیدا کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، در سال ۹۷ سهم زنان از تمام مشاغل مزدبگیر، تنها ۱۹ درصد و سهم مردان ۸۱ درصد بوده است. در گزارش مرکز آمار نیز سهم زنان ایرانی از بازار کار ۱۸ درصد اعلام شده است. مشارکت پایین اقتصادی و نرخ بالای بیکاری زنان این واقعیت را نشان میدهد که همچنان نیمی از جمعیت ایران مشکلات متعددی برای مشارکت اقتصادی و کار کردن دارند. دامنه این موانع از مشکلات اجتماعی تا فرهنگی گسترده است. در این باره نژاد بهرام میگوید: «بر اساس گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۰، دنیا هنوز ۱۰۰ سال تا دستیابی کامل به برابری جنسیتی راه در پیش روی خود دارد. این برآورد ماحصل بررسی چهار شاخص مشارکت اقتصادی، امکانات آموزشی، بهداشت و توانمندسازی سیاسی است اگرچه وضعیت ایران در دو شاخص امکانات آموزشی و بهداشت امیدوار کننده و رو رو به رشد است؛ اما در کمال تأسف باید بگویم رتبه کلی ایران ۱۴۸ از ۱۵۳ کشور مورد بررسی است و حتی در کشورهای منطقه و شمال آفریقا رتبه ۱۶ از ۱۹ کشور را دارد. پیام این آمار برای ما این است که برای نزدیک شدن به صدر جدول و کاهش شکاف جنسیتی در ایران باید روی دو شاخص مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی متمرکز شویم.» وی همچنین افزود: « بهرغم حضور پرشور و موثر زنان در پیروزی انقلاب و انتخاباتهای متعدد کشور، سهم زنان از مجلس شورای اسلامی تنها ۴ درصد است! گره کار کجاست! زنانی که بار جنگ تحمیلی هشت ساله را با از دست دادن فرزندان و همسران خود تحمل کردند و پاسدار تمامیت ارضی این سرزمین بودند چگونه است که بعد از گذشت ۱۰ سال لایحه امنیت زنان به مجلس میرود، اما اعلام وصول نمیشود؟ گره کجاست؟ چگونه است که با تحول انقلابی در جریان سیاسی اصلاحطلبی از سال ۹۴ به بعد بیش از ۳۰ درصد سهمیه لیستها به زنان اختصاص یافته، اما آثار آن در بدنه مجلس و هیات رئیسه و کمیسیونها قابل مشاهده نیست؟ گره کجاست؟ چگونه است که از میان ۲۹۴ حزب و تشکل سیاسی بهجز احزاب زنانه تنها یک حزب دبیرکل زن دارد آنهم به دلیل بیماری دبیرکل آن! گره کار کجاست؟ چگونه است که از میان ۳۳ هزار دهدار تنها ۲۵۰۰ تن زن هستند حدود هفت درصد و از میان ۱۳۰۰ شهردار تنها ۱۰ تن زن هستند. از میان ۱۰۹ هزار عضو شورا در شهر و روستا تنها ۲۸۰۰ تن زن هستند گره کار کجاست؟» مشکلات زنان برای بازار کاراگرچه رویکردها به مقوله کار کردن زنان بسیار تغییر کرده، اما همچنان این رویکرد غالب است که در زمینه کار کردن اولویت با مردان است. کارفرمایان، مردان را نانآور خانه میدانند و اگر قرار باشد دست به انتخاب بزنند، در شرایط مساوی بین زن و مرد، نیروی کار مرد را برمیگزینند. آنها در مواردی پا را از این فراتر گذاشته و حتی خواستار بهکارگیری زنان با دستمزدی کمتر از مردان هستند. در نظر آنها چون زنان نانآور خانه نیستند، با حقوق کمتر میسازند. علاوه بر این، برخی از کارفرمایان همچنان بر این نظرند که زنان قدرت، توان و مهارت کمتری برای کار کردن دارند. مجموعه مشکلاتی که در زمینه کار زنان وجود دارد، زنان را بر این داشته تا فعالیت ویژهای در زمینه کارآفرینی و مشاغل خویشفرمایی آغاز کنند. آنها وقتی میبینند که با موانع مختلفی برای کار کردن مواجه هستند، سعی میکنند خودشان کسب و کار خودشان را راه بیندازند و اداره کنند. اکنون بسیاری از زنان به دنبال این هستند که کارفرمای خود باشند و در مشاغل مختلف شاهد این هستیم که زنان گامهای بلندی برداشتهاند. شاید سقوط یک رتبهای ایران در زمینه کارآفرینی زنان را بتوان به شرایط اقتصادی کشور ربط داد، اما به طور کلی این وضعیت مناسب نیست. در این ارتباط نیاز به جهشی بزرگ است تا زنان بتوانند در حوزه اقتصاد به موقعیتی درخور برسند.
منبع : آرمان ملی
دیدگاهتان را بنویسید