با چشم های کم سو و دست های پینه بسته سوزنی که تنها همدم مان بوده را نخ می کنیم. با دل خوشی یادی از خاطره ها و هنر دستی قدیمان میکنیم. همان چادر ویل زری، پارچه نازکی که سر تا پایمان را در بر میگرفت. یادم میآید با زنان همسایه هر “پسین” دور همی، روی آن تکه پارچه زنجیره ها را گره می زدیم. در نهایت همان میشد بارزتری نماد زنان هنرمند هرمزگان. حالا خیلی از این هنرها صنعتی شده. زیبایی قدیم را نمیتوانی در آنها بیابی. خیلی هایشان مثل لباس خوسی، لچک، سوزن دوزی زیر غبار فراموشی مدفون شده. حالا باید بگویی که دیده، که پوشیده؟
کوشش برای احیای هنر
هرمزگان را با رنگ و تنوع پوشش زنانش میشناسند. دست های هر زن هنرمند هرمزگانی یک دنیا هنر و خاطره دارد. خاطراتی که بیش از تفریح، روایت از تلاش شب و روز دستکاری برای کسب درآمد و تأمین معیشت یک خانواده دارد.
اغلب زنان هنرمند هرمزگانی در کسب و کاری کوچک، در خانه کسب درآمد می کنند. بودجه ای برای برپایی کارگاههای انفرادی و گروهی در دسترس نیست. با اینکه صنایع دستی طرفداران بسیاری دارد اما نبود مکان عرضه، هزینه بالا تهیه وسایل مورد نیاز اولیه، موجب کنارهگیری هنرمندان از این حوزه شده است.
مسوولان همچنان دست مساعدتشان کوتاه و همتشان در انجام وظیفهشان کم است. همچنان هر شهر و روستا استان چشم انتظار مکان مناسب برای فروش صنایع دستی است. بازارچههای کوچک هفتهبازار هم هنوز نقش چندانی در بازاریابی صنایع دستی استان نداشته است.
زنان هنرمند محله های قدیمی بندرعباس، به دلیل نبود بازار مناسب فروش و مشکلات مالی، هنری که از کودکی با آن خو گرفته اند را کنار می گذارند. این درحالیاست که بازارچه صنایع دستی در شهر بندرعباس وجود دارد. عدم سازماندهی و حمایت از هنرمندان محلات مشکلی است که سالهاست در جلسات متعدد در بازدید با مسئولان میراث فرهنگی مطرح میشود.
علاوهبر بازار فروش، بیمه، شرایط آسان وام و مکانی برای فروش، درخواستی است که هنوز به شکل مناسبی از سوی مسئولان استان به آن پاسخ داده نشده است. خانههای صنایع دستی مختلفی برپا شده اما صنایع دستی اغلب زنان هرمزگانی راهی به سوی بازار فروش نیافتهاند.
نعمت پر زحمت
دختر بچه های هرمزگانی خیلی زودتر از شناخت مهارت های اجتماعی، هنر سوزن و خوس دوزی را یاد میگیرند. هرچند به نسبت گذشته دیگر آن شوق در انتقال هنر به جوانان دیده نمیشود.
به طور کل زنان هرمزگانی را چنین مثال می زنند که از هر انگشت یک هنر می بارد. این زنان با کمترین هزینه می توانند بزرگترین نعمت را خلق کنند. گوشه گوشه های هرمزگان هنرهایی گوناگونی دارد که اگر بخواهیم به یکی از هنر های هرمزگانی که اکثریت با آن آشنایی دارند و از دیرباز در هرمزگان نهادینه شده بپردازیم کمه زنی است. کمه زنی؛ بین زنان هرمزگانی رایج است آن را می توان با یک حلقه چوبی ، پارچه و نخ های رنگی که گلابتون نام دارد با زنجیره های به هم پیوسته نقش ببندد که چشم ها به خود خیره کند. بیشتر زنان، معیشت خود و خانواده را از همین طریق تامین می کنند. هستند زنانی که در این حرفه پیر شدند و با دست های پینه بسته پا به سن گذاشتند و دیگر توان اینکه بخواهند این حرفه را دنبال کنند ندارند. نیازمند حمایت مسوولین هستند تا بتوانند بعد از گذشت سالها زحمت و مشقت اکنون منبع درامدی از این هنر بدست بیاورند اما متاسفانه هر کس سرمایه داشته باشد می توانند پیشترفت کند زنانی که سرمایه ندارند در این حرفه قد خم کردند با افسوس و آه کنار بگذارند.
بیمه هنرهای دستی
هنرهای دستی که بتوانیم آن ها را همیشه به روز نگه داریم نیازمند حمایت است اکنون با پا به سن گذاشتن بزرگان هنر دستی هرمزگان کم رنگ می شود. زهرا یکی از زنان هرمزگانی است که ۳۰ است معیشت خود و خانواده را از طریق هنر دستی تامین می کند. او می گوید: از بچگی این هنر را از مادرم آموزش دیدم. با فروش آن توانستم پسنداز داشته باشم. بعد از ازدواج این هنر را به دخترانم آموختم و همه در کنار هم در خرج مخارج خانواده دخیل بودیم. اکنون بعد از گذشت چند دهه هیچ پسندازی یا بیمه ای ندارم که بتوانم از خود و خانواده ام بابت دست رنج سال های که با نخ و سوزن پیر شدم بدهم. دیگر با چشم های خسته و کمر “گوژ” این حلقه را کش می کنم و با زنجیره ها حرف می زنم تا طرح تمام شده را به خریدار بدهم. دیگر توان بافت و بست ندارم اما مجبورم برای درامدم این کار را انجام بدهم. همیشه با خودم می گویم اگر از همان بچگی به هنر دستی زنان هنرمند هرمزگان اهمیت داده می شد اکنون بیمه بودم و نیازی نبود در این سن قوس کنم و طرح بزنم. نکته ای اگر بخواهم به گوش مسوولین برسانید این است که به هنرهای دستی زنانی که هیچ سرمایه ای ندارن و با اندک هزینه شروع کردن از همان سن کنم بیمه کنند زنان شاید هنرهای آنها دیده نشود اما از یک کارمند بیشتر زحمت می کشد اما نه بیمه می شود نه زحماتش دیده می شود. از ما که گذشت امیدواریم روزی دختران و زنان بتوانند بابت هر هنری که خلق می کنند مزد زحمات خود را بگیرند و بیمه شوند.
مدارکی که فقط درپوشه مانده
اگر بخواهیم از سختی و مشقت های هنر دستی بگوییم زیاد است توی هر خانه و خانواده ای یک هنرمند است که بخواهد نان دست زحمت های خود را بخورد اما به دلیل حمایت نشدن میلی به ادامه آن ندارند و هر وقت خریدار داشته باشند آنها را انجام می دهند. مریم یکی دیگر از زنان هنرمندی است که از بچگی تا اکنون هنر دستی را دنبال می کند او می گویید اکنون اگر درخواست کنننده ای داشته باشم انجام می دهم؛ زیرا هزینه ای ندارم که بتوانم وسایل مورد نیاز آن را تهیه کنم و به فروش بگذارم. از زمانی که ازدواج کردم تا اکنون به دلیل شرایط سخت اقتصادی پا به پای همسر برای امور گذران زندگی در خانه با انجام هنر های دستی کمک می کنم. چند سال پیش تصمیم گرفتم مغازه بزنم و درخواست وام کردم که گفته بودند از طریق هنرهای دستی میدهند، وقتی همه مدارکم را آماده کردم و به آنجا بردم گفتند یا باید مطعلقه باشید یا اینکه شوهر فوت شده باشد تا وام به شما تعلق بگیرد. خیلی دلگیر شدم که چرا کسایی که هنر دستی دراند و می توانند هم از این هنر درامد داشته باشند هم گسترش دهند چرا باید این چنین باشد شاید بگوییم از همه هنرهای دستی خیاطی کمه زنی خوس زنی زری بافی و …. همه این ها مدرک دارم اما فقط در یک پوشه گذاشتم و به هیچ کاری نمی آید. چه خوب بود این هنرمندان صنایع دستی و کسانی که مدرک دارند بتوانند از طرف دولت یک بازارچه ای در هر محله دراختیار این هنرمندان قرار بدهند تا بتوانند هنرهای خود را به فروش برسانند هم آموزش دهند.
فراموش نشدن پیردستان هنر
هنرهای دستی زنان هنرمند هرمزگان نماد استان است که همه بیشتر با لباس های که با دست زنان این استان گره می خورد می شناسند. اکنون کسایی که سرمایه دارند و مزون سنی زده اند دیده می شوند بهتر می شد کسانی که سرمایه ندارند بتوانیم آنها را ببینیم و کمک کنیم آنها هم دیده شوند. زنان هرمزگان می توانند با دستانشان یک خانواده را تامین کنند پس باید به این زنان زحمت کش حمایت شود. به امید روز که هنرهای زنان هرمزگان را با افتخار به رخ جهانیان بکشیم و این هنرها را با استفاده از پیران دستان هنر از یاد برده نشود.
دیدگاهتان را بنویسید