۲۸ خرداد ماه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ برگزار میشود. نامزدهای ریاستجمهوری که تعدادشان کم نیست هم هر یک سخنان و ادعاهایی در جهت بهبود شرایط کشور در صورت انتخاب شدن مطرح میکنند، حوزه مغفول مانده در سخنان این داوطلبان، اما مسائل اجتماعی و بهویژه حوزههای مرتبط با مطالبات زنان است.
در آخرین روزهای اردیبهشت ماه داوطلبان ریاست جمهوری ضمن ثبت نام برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ این نهاد بیانیههایی نیز در خصوص رویکردها و نقشه راه خود در صورت انتخاب به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور ارائه دادند.
در غالب این بیانیهها تنها به مسائل اقتصادی و سیاست خارجی کشور پرداخته شد که البته بسیار هم حائز اهمیت هستند، اما هیچ یک از این افراد در سخنان خود جای خالی بزرگ مسائل اجتماعی کشور را پر نکرده و این مسائل کاملا مغفول ماندند یا در حد مسائلی زیرمجموعه معضلات اقتصادی کشور مورد اشاره قرار گرفتند. البته که در جامعهای سیاستزده نمیتوان انتظار پرداختن به معضلات بزرگی را داشت که از انواع آسیبهای اجتماعی نیازمند حل و فصل در کشور تا، مسائل مرزنشینان، بحران آب، مشکلات زیست محیطی و صد البته که مطالبات زنان امروز را در بر میگیرد. معضلاتی که هر یک از آنها به تنهای میتوانند حیات جامعه را با خطراتی عدیده مواجه کنند.
یکی از موضوعات مهم و مغفول مانده در سخنان داوطلبان ریاستجمهوری مسائل مرتبط با زنان است، تقریبا میتوان گفت مطالبات نیمی از جمعیت کشور که طی سالهای اخیر همواره صدای اعتراض و برابری خواهیشان بلند بوده است در بیشتر این نطقهای انتخاباتی مغفول مانده است. متاسفانه در هر دوره برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نامزدهای انتخاباتی در خصوص امور مرتبط به زنان تنها به دادن وعدههای توخالی به زنان اکتفا کرده و مطالبات آنها را به انتخاب مدیران و حتی وزرای زن یا اجازه دوچرخه سواری برای زنان تقلیل میدهند. شعارهایی که در نهایت نه تنها محقق نشدند بلکه به حاشیه رانده شدند و رنگ واقعیت را ندیدند.
این درحالی است که مطالبات زنان بسیار فراتر از این دو مقوله است. زنان انتظار ندارند لزوما یک زن بدون طی کردن مراحل لازم تا رسیدن به جایگاه مدیریتی و صرف عمل به وعده انتخاباتی و توجیه افکار عمومی به جایگاه مدیریتی برسد، آنها انتظار دارند زنان شایسته و متخصص که تعدادشان در کشور کم هم نیست بدون توجه به جناحبندیها و ارتباطات سیاسی بر مسند مدیریت و وزارت بنشینند زنانی که تاثیرات مثبتی در سیاستگذاریهای کشور داشته و تخت نفوذ و بازیچه مردان سیاست نباشند.
زنان امروز خواستار جایگاه و ارزشی برابر با مردان هستند و انتظار دارند رئیس جمهور و کابینه او تمام هم خود را برای فرهنگسازی، ایجاد بسترهای لازم و آموزش و اقدام در این حوزه به کار گیرند. مطالباتی که همواره به دلیل چهره مردانه سیاست و قدرت در ایران رنگ باخته و حتی سرکوب شده است.
به عنوان مثال لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت در اسفند ماه به مجلس رفت، اما هنوز از تصویب آن خبری نیست. معاونت زنان و خانواده هم واکنشی در برابر این موضوع نشان نداده است. گویی که هیچ مقاومتی در برابر افکار زنستیزانه برخی جریانها در دولت وجود ندارد. تامین امنیت زنان در برابر خشونت مطالبهای بود که مراحل قانونی شدن آن چنان به کندی پیش رفت که دولت کنونی دیگر زمانی برای دفاع و پیگیری آن نخواهد داشت و مشخص نیست دولت بعدی علاقه و انگیزهای برای حمایت از پیشبرد این لایحه خواهد داشت یا خیر.
مواردی دیگری همچون حقوق برابر در آموزش، نگاه برابر قضایی نسبت به زنان در خانواده و جامعه (که باز هم میتواند توسط لوایح دولتی و جلب همکاری دستگاه قضایی پیگیری شود)، حضور زنان در ورزشگاهها، آزادی انتخاب پوشش و عدم برخوردهای پلیسی با زنان و از بین بردن احساس امنیت آنان در خیابانها بر سر مساله پوشش و … همگی بخشی از مطالبات به حق زنان هستند. حقوقی که گر چه بسیاری از آنها در حیطه اختیارات دستگاه قضایی و تقنینی کشور است، اما برای مطالبه آنان همراهی دولت با زنان فعال و حمایت از آنها در قالب ارائه مجوز به سمنهای خواهان فعالیت در حوزه زنان و تدوین و پیگیری لوایح موجد حق برای این گروه از جامعه در راستای پیشبرد مطالبات آنها بسیار مهم است.
اما توجه به این زنان و خواستههای آنها حتی مورد اشاره نامزدهای انتخاباتی اعم از اصولگرا یا اصلاحطلب نیز قرار نگرفت. شاید نگاهی اجمالی به سخنان شاخصترین نامزدهای ریاستجمهوری برای بررسی این موضوع جالب توجه باشد.
شادی مکی
منبع: رویداد۲۴
دیدگاهتان را بنویسید