آذر ۳, ۱۴۰۳
زنان سرپرست خانوار در بحران کرونا

زنان سرپرست خانوار در بحران کرونا چگونه زندگی‌شان را می‌گذرانند؟

به گزارش برقع نیوز به نقل از صبح ساحل ویروس کرونا بیش از یک سال است که جهان را درگیر خود کرده و مسبب تغییراتی در زندگی روزمره شده‌است؛ از قرنطینه اجباری گرفته تا تعطیلی کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک. هر قشری از جامعه به گونه‌ای از کرونا زیان دیده‌است. زنان سرپرست خانوار در بحران کرونا نمونه‌ای از قشرهای آسیب‌پذیر هستند که غیر از کار خانه و بچه‌داری برای گذران زندگی و امرار معاش بیرون از خانه هم کار می‌کنند. اغلب آن‌ها خرج خانواده را به تنهایی تامین می‌کنند. بعضی از این زنان با پهن کردن بساط دست‌فروشی یا اجاره کردن مغازه‌ای، تلاش می‌کنند تا بتوانند لقمه نانی سر سفره‌شان ببرند. محدودیت‌های ناشی از کرونا اما بازار را تعطیل کرد و باری تازه به مشکلات آنان افزود. تورم، انباشته شدن قسط و اجاره‌بهای معوقه، سرمایه ناچیز این زنان را هدر داد. حالا آن‌ها مانده‌اند و بیکاری. در این شرایط چگونه می‌توانند از عهده هزینه‌های زندگی‌شان بربیایند؟

 امید به جان گرفتن کار
حال این روزهای زنان هرمزگانی که کار غیررسمی را پیشه گرفته‌اند، خوب نیست. این زنان که با جمع شدن بساط دست‌فروشی مجبور به خرج کردن اندوخته ناچیزشان شدند، حالا به دنبال کار این‌در و آن‌در می‌زنند. این قشر کسانی هستند که سرمایه، بیمه و پشتیبانه مالی ندارند تا در وضعیت بحرانی از آن‌ها حمایت کند. این زنان با اندک وسایل دست‌فروشی‌شان تنها مانده‌اند و ناچارند تا کارشان را از سر بگیرند. به این امید که بتوانند چرخ زندگی را بچرخانند. «اشرف امیری»، یکی از زنان هرمزگانی است که پابه‌پای مرد خانواده کار می‌کند. او از ۶ صبح برای خرید میوه به میدان بار می‌رود و تا ساعت ۷ و ۸ شب در بازار دست‌فروشی می‌کند. تعطیلی بازار در دوران کرونا اشرف را از مخارج زندگی‌اش عقب انداخته‌است. «با شروع شدن محدودیت‌ها، چند ماهی بیکار شدم و سرمایه‌ام خرج شد. با قرض دوباره توانستم کارم را شروع بکنم. قبل از کرونا ۵۰ تا ۶۰ کیلو فروش می‌کردم. الان اما ۲۰ کیلو هم فروش نمی‌رود». با وجود همه سختی‌ها اما او از این خوشحال است که دوباره کاسبی‌اش راه افتاده‌است. بیشتر از این می‌ترسد که محدودیت‌های تمام‌نشدنی کرونا، دوباره او را به پله اول برگرداند.
 
 جدال با بیکاری
«زهرا حامدی»، زن میان‌سال هرمزگانی، اهل روستای زیارت سید سلیمان است. او ازدواج ناموفقی داشته‌است که از آن سه فرزند دارد. مسئولیت دوتا از بچه‌هایش با اوست. از بعد جدایی برای تامین مخارج زندگی خود و دو فرزندش کَمه می‌زند اما اندک‌پولی که از کمه‌زنی به دست می‌آورد، کفاف خرج زندگی‌اش را نمی‌دهد. «شنیده بودم به کسانی که کار صنایع‌دستی می‌کنند، وام می‌دهند. برای دریافت وام امتحان کمه‌زنی دادم و آن را سرمایه بساط دست‌فروشی کردم. با همین بساط توانستم فرزندانم را سروسامان بدهم». او گفت: «گرفتاری ما با آمدن کرونا شروع شد.
 محدودیت در رفت‌وآمد باعث شد دیگر نتوانم برای خرید به شهر بیایم. همه سرمایه‌ام را در این مدت خرج کردم. برای گرفتن وام کرونا اقدام کردم اما گفتند به من تعلق نمی‌گیرد». او با پدر و مادرش زندگی می‌کند و حدود هشت‌ماه است که بیکار شده. «بعضی مواقع برای کارگری و چیدن میوه‌های فصلی این‌طرف و آن‌طرف می‌روم اما این کار همیشگی نیست». امید زهرا و زنان مثل او به وام دولتی است تا بتواند دوباره کارش را شروع کند.
 
 گذراندن زندگی با درآمد اندک
بین این ناامیدی‌ها اما آدم‌های با انصافی پیدا می‌شوند که باری از دوش مغازه‌دارها بردارند. یک زن مغازه‌دار در این‌باره می‌گوید: «در چند ماهی که بازار به دلیل کرونا تعطیل بود، صاحب مغازه با ندادن اجاره‌بها کنار آمد. این موضوع کمک بزرگی در این وضعیت بد اقتصادی به من کرد. چند ماه هیچ درآمدی نداشتم و چون بیمه نبودم، وام کرونا هم به من تعلق نگرفت. الان وضعیت بهتر شده اما مثل قبل نیست». اکثر زنان هرمزگانی همراه مرد خانواده و گاهی به تنهایی مخارج زندگی را تامین می‌کنند. آن‌ها با هنرهای‌دستی، دست‌فروشی، غرفه‌داری و کارهای این‌چنینی تلاش می‌کنند تا چرخ زندگی را بچرخانند. نابه‌سامانی‌های ناشی از کرونا و حمایتی که آن‌ها نشد اما ناامیدترشان کرد. این زنان به این باور رسیده‌اند که کار غیررسمی دیده نمی‌شود و در این دوران سخت دولت و مسئولان آنان را نمی‌بینند.
 
 لطمه مغازه‌داران از دست‌فروشی
دست‌فروشی کار سختی است و در واقع سرگردانی و مشکلات اقتصادی افراد را به این نقطه می‌رساند. آسیب‌های ناشی از آن اما فقط گریبان‌گیر دست‌فروشان نیست. مغازه‌دارانی هم از این موضوع متضرر می‌شوند که هزینه اجاره‌بها، قبض و مالیات به دوش‌شان است تا همان کالایی را بفروشند که دست‌فروشان بدون این هزینه‌ها بساط می‌کنند. درواقع دست‌فروشی علاوه‌بر این‌که آسیبی اجتماعی است، اقتصاد را هم دچار آشفتگی می‌کند. یک مغازه‌دار در این‌باره می‌گوید: «هرچند دست‌فروشی وجهه اجتماعی مناسبی ندارد ولی حداقل خوبی آن این است که اجاره‌بها و مالیات نمی‌دهند.
به همین دلیل هم کالاهای‌شان از ما ارزان‌تر است. بیشتر قشرهای ضعیف جامعه، خرید از دست‌فروشان را ترجیح می‌دهند. این موضوع باعث زیان ما مغازه‌دارها شده‌است که به دلیل هزینه‌های مازاد بر خرید باید کالاهای‌مان را کمی گران‌تر بفروشیم تا بتوانیم به سود برسیم».
 به‌طورکلی دست‌فروشی از قدیم همه جوامع را درگیر کرده‌است اما جوامع پیشرفته به مرور راه حل آن را پیدا کردند و دست‌فروشان جذب چرخه کارآمد اقتصادی شدند. یکی از راهکارهایی که می‌تواند به دست‌فروشان و مغازه‌داران کمک کند، ساماندهی و هدایت دستفروشان به سمت‌ بازار روز و جایگاه ویژه است.

سید فاطمه حسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *