«درحال توسعه بودن» صفتی است که به ایران نسبت داده می شود. ایران رخت جامعه سنتی را تلاش دارد با جامه نو مدرنیت تعویض کند. رویایی که از مشروطیت هنوز به صورت کامل تحقق پیدا نکرده است. در یک سده اخیر ایران تحولات سیاسی و اقتصادی بسیاری را تجربه کرده است. در کنار آن توسعه فناوری و گسترش تکنولوژی به تغییرات در جامعه رنگ و بوی دیگری داده است. مردم جامعه نسبت به تحولات چندین دهه اخیر نظرات مختلفی دارند. برخی گام های جامعه ایران را مثبت و در راستای حرکت به سوی جوامع جهانی می دانند برخی دیگر اما مسیر پیش رو را قهقرا می دانند. پرونده فساد مالی «چایی دبش» بار دیگری این سوال را مطرح کرد در سیستم اقتصادی سرشار از تخلفات مالی کلان، که ضرر و زیانش به نسل بعد هم می رسد، آیا می توان دم از حرکت به سوی جامعه مدرن و توسعه یافته زد؟ برای پاسخ به این پرسش و شناخت ویژگی های جامعه مدرن و جایگاه واقعی ایران در این راه، با «پروین علیپور»، دانشجوی دکترای علوم سیاسی در دانشگاه «پادونا» ایتالیا گفت و گو کردم.
ایران یک کشور در حال توسعه یا در مسیر توسعه است. روند صنعتی شدن تغییراتی را در جامعه شکل می دهد. بر روی اداب و رسوم هم تاثیر می گذارد. یکی از این تغییرات بر روی ارزش های جامعه است. جامعه سنتی ارزش ها و هنجارهای متفاوتی با جامعه ای دارد که از سنت به سمت مدرنیته در حرکت است. به اصطلاح جامعه بسته سودای حرکت به در باز جامعه مدرنیسته را دارد. آیا ایران زیرساخت حرکت به جامعه مدرن را به وزدی دارد یا صرفا الگوهای رفتاری جامعه مدرن را تقلید می کند؟
توسعه یک کشور شامل چندین عامل است و تأثیرات آن بر جوامع نیز گسترده است. ایران، همانند سایر کشورها، در گذشته و در حال حاضر نیز تحولاتی در زمینههای مختلف از جمله صنعتی شدن، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته است که تأثیراتی بر ارزشها، رفتارها و اداب و رسوم جامعه داشته است. برونسپاری از جوامع مدرن، ممکن است به عنوان یک راهبرد برای توسعه استفاده شود، اما این مسئله میتواند منجر به یک دینامیک پیچیده و متقابل شود. به عبارت دیگر، در برخی موارد، جوامع ممکن است الگوهای رفتاری و مدلهای مدرن را تقلید کنند در حالی که در بخشهای دیگر، با توجه به موقعیتها و شرایط داخلی و خارجی خود، زیرساختهای لازم را برای حرکت به سمت مدرنیته توسعه دهند. ایران نیز در بخشهایی از جامعه خود تلاشهایی برای توسعه و مدرنیته داشته است، از جمله در بخشهای علمی، فناوری، اقتصاد و فرهنگ. با این حال، موانع و چالشهایی نیز وجود دارد که ممکن است باعث کندیدر مسیر توسعهای که به سمت مدرنیته است، کندی ایجاد شود. این موانع میتوانند شامل مسائلی از قبیل محدودیتهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشند که ممکن است تحولات را محدود کنند یا به تأخیر بینجامد. در کل، ایران تحولاتی را تجربه کرده است که بر روی ارزشها، رفتارها و اداب و رسوم جامعه تأثیر گذاشته است. اما مسیر حرکت به سمت جامعه مدرن نیازمند زیرساختهای گستردهتر، توسعه بیشتر و مدیریت تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که همچنان به عنوان یک چالش باقی مانده است.
چندین مورد از زیرساخت های مهم جوامع مدرن را ذکر می کنید؟
زیرساختهای مهم جوامع مدرن شامل عوامل متعددی است که توسعه و پیشرفت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناورانه را ترویج میکنند. برخی از این زیرساختها عبارتند از: سیستم آموزشی پیشرفته و دسترسی به آموزش با کیفیت برای همه افراد، از جمله آموزش عالی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از زیرساختهای اساسی جامعه مدرن است. ساختارهای اقتصادی قوی که شامل بازارهای کار کارآمد، سیستم مالی پایدار و سیاستهای اقتصادی منطقی میشوند، از جمله زیرساختهای اصلی جامعه مدرن هستند. دسترسی به فناوریهای پیشرفته، شبکههای ارتباطات قوی، اینترنت پرسرعت و سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته، به جامعه کمک میکند تا به سمت مدرنیته پیش برود. سیستم بهداشتی و درمانی کارآمد، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، و ارتقاء سطح سلامت جامعه نیز از جمله زیرساختهای حیاتی جهت پیشرفت جامعه مدرن است. ایجاد زیرساختهای مناسب در حوزه حمل و نقل عمومی و خصوصی که شامل جادهها، راهآهنها، فرودگاهها و شبکههای حمل و نقل عمومی باشند، برای توسعه جامعه و افزایش اتصالات اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. ایجاد زیرساختهایی که فرهنگ، هویت و ارزشهای جامعه را تقویت کنند، از جمله این زیرساختها میباشد. این زیرساختها، هر یک به تنهایی و در ترکیب با یکدیگر، نقش حیاتی در توسعه و پیشرفت یک جامعه را ایفا میکنند و به جامعه امکان میدهند تا به سمت جامعهای مدرن و پویا حرکت کند.
اعمال محدودیت های شدید و فیلترینگ اینترنت و فساد مالی خیره کننده در ایران از مثال بارز صدمه به زیرساخت های مورد نیاز جامعه مدرن است. ایران چه گام های اجرایی واقع گرایانه ای را برای حرکت به سوی مدرنیته باید بردارد؟ باید کل ساختار فساد و فیلترینگ برچیده شود و از نو بنا شود؟ این کار ممکن است؟
بله، صحبت کردن درباره توسعه جامعه مدرن بدون توجه به مسائلی همچون فیلترینگ اینترنت و فساد مالی ناقص است. این موارد میتوانند به طور قابل توجهی بر روی زیرساختهای مورد نیاز جامعه مدرن تأثیر بگذارند و پیشرفت را محدود کنند. برای حرکت به سوی مدرنیته، ایران نیاز به تغییرات جامعهای و سیاسی دارد که به اصلاح و بهبود ساختارهای فسادآمیز و فیلترینگ شده میپردازد. این اقدامات شامل: برای شکستن چرخه فساد و توسعه جامعه مدرن، نیازمند اصلاحات سیاسی برای افزایش شفافیت، پاسخگویی دولت به مردم و ایجاد نظامی قانونی و عادلانهتر هستیم. لغو یا کاهش فیلترینگ اینترنت و افزایش دسترسی آزاد به اطلاعات برای افراد از جمله گامهای مهمی است که برای توسعه جامعه مدرن لازم است. ایجاد یک سیستم قضایی مستقل و پاسخگو، که بتواند با فساد مالی و سیاسی مقابله کند و امکان حمایت از حقوق شهروندان را فراهم کند. ترویج فرهنگ شفافیت در دولت و نهادهای عمومی، همچنین افزایش مشارکت مردمی در تصمیمگیریهای مهم جامعه. تغییر نگرشها و فرهنگ جامعه از طریق آموزش و ترویج ارزشهایی همچون احترام به حقوق انسانی، توجه به تنوع فرهنگی و توسعه فکری. اما آنچه که ضروری است، اراده و تعهد سیاسی برای اجرای این اصلاحات است. این فرآیند زمانبر است و نیازمند تلاش مستمر و هماهنگی بین مردم، دولت و نهادهای مختلف است. تغییرات ساختاری چنین ابعادی ممکن است مرحله به مرحله صورت گیرد، اما با اراده و تلاش مشترک، بهبودها و تحولات مثبت ممکن است رخ دهد.
در چرخه فساد اقتصادی افراد زیادی ذی نفع هستند. مسلما با تخریب و تغییر این چرخه فساد مقابله شدیدی می کنند.
بله، دقیقا. چرخه فساد اقتصادی معمولاً به نفع افرادی است که از آن بهره میبرند. این افراد ممکن است از تعادل قدرتی، منافع مالی، یا حفظ وضعیت فعلی خود به عنوان طرفهای مستقیم یا غیرمستقیم در فساد سود ببرند. آنها ممکن است از تغییراتی که به فساد آنها ضربه وارد کند، ایجاد مقاومت و مخالفت کنند. این موجب میشود که مقابله با فساد اقتصادی یک فرآیند پیچیده و دشوار باشد. اصلاحات و تغییراتی که به منظور مبارزه با فساد صورت میگیرد، ممکن است با مقاومت قوی از طرف افراد و گروههایی که منافع خود را در فضای فساد حفظ کردهاند، روبهرو شود. برای مبارزه مؤثر با فساد، نیاز به تلاشهای گسترده و هماهنگ از سوی دولت، نهادهای مردمنهاد و جامعه مدنی است. ایجاد فرهنگ شفافیت، اصلاحات در سیستم قضایی و اجرایی، ترویج سیاستهای پاسخگویی و پیگیری، و نهایتاً توسعه آگاهی و تحصیل در مورد مخاطرات و ضررهای فساد میتوانند به عنوان راهکارهایی برای مقابله با چرخه فساد اقتصادی مؤثر باشند. به طور کلی، تغییرات اساسی در سیاستها، نظام قضایی، و فرهنگ جامعه لازم است تا بتوان به صورت جدی و کارآمد به مبارزه با فساد اقتصادی پرداخت. این اقدامات ممکن است مقاومت و مخالفت بسیاری را به همراه داشته باشند، اما اثرات مثبت آنها بر جامعه و توسعه پایدار بسیار ارزشمند است.
وقتی فساد اقتصادی در سازمان های مختلف دولتی تکرار می شود درحالی قانون وظیفه برخورد با خاطیان را دارد این طور برداشت می شود یا قانون کم کاری کرده است یا قانون قدرت برخورد با این فساد سیستماتیک را ندارد. در ایران هر ساله پرونده های فساد مالی کلانی فاش می شود. قدرت مفسدین مالی بسیار است یا سیستم قضایی کشور حساسیت لازم در این موضوع را ندارد؟
بحث در مورد فساد مالی و سیستم قضایی یک مسئله پیچیده است که بر مبنای چندین عامل شکل میگیرد. در اغلب کشورها، از جمله ایران، وجود فساد مالی و پروندههای آن امری رایج و متداول است که ممکن است برخی از افراد حساسیت و تردید درباره عملکرد سیستم قضایی را بوجود آورد. در بسیاری از موارد، نقص در سیستم قضایی ممکن است باعث شود که عدالت در برخورد با فساد مالی دچار تأخیر و نارضایتی شود. این نقص میتواند ناشی از چندین عامل باشد: افرادی که در مواقعیتهای کلیدی قرار دارند، ممکن است توانایی داشته باشند تا با استفاده از تأثیرات و ارتباطات خود، برخی از موارد فساد را پوشش دهند یا با تداخل در فرآیند قضایی، مسائل را به تأخیر بیندازند. سیستم قضایی ممکن است با محدودیت منابع و زمان مواجه باشد که باعث میشود پروندههای فساد مالی به طور کامل پیگیری نشوند یا به طور غیرقابل قبولی به تأخیر بیافتند. در برخی موارد، تصمیمات قضایی ممکن است تحت تأثیرات سیاسی قرار بگیرند که این میتواند به شکلی مخرب بر عدالت در مبارزه با فساد تأثیر بگذارد. حتی اگر قوانین و آییننامههای لازم برای مبارزه با فساد وجود داشته باشند، اجرای صحیح و پاسخگویی در برابر فساد ممکن است با چالشهایی مواجه شود که منجر به عدم اعتماد عمومی به سیستم قضایی میشود. در مورد ایران، ممکن است وجود پروندههای فساد مالی کلانی باعث شده باشد تا انتقادات درباره عملکرد سیستم قضایی افزایش یابد. اما تصمیمگیری درباره اینکه آیا سیستم قضایی حساسیت کافی را نسبت به این مسائل دارد یا خیر، نیازمند بررسی دقیقتری از وضعیت فعلی و چالشهایی است که در برابر آن قرار دارد.
برگردیم به حرکت ایران به سوی مدرنیته. جامعه سنتی ایران از چه سالی به سوی مدرنیته گام برداشته است؟
حرکت ایران به سوی مدرنیته یک فرآیند تاریخی و پیچیده است که از چندین دهه پیش آغاز شده است. مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مختلف، به همراه تحولات داخلی و خارجی، تأثیرات زیادی بر جامعه ایران داشته است که به نحوهای در جهت حرکت به سوی مدرنیته تأثیر گذاشتهاند.
-قرن ۱۹ و ابتدای قرن ۲۰:در این دوره، تحولاتی همچون آغاز فرایند صنعتیسازی، آشنایی با مفاهیم جدید علمی و فناوری، و تأثیرات مختلفی از سوی اروپا و غرب بر جامعه ایران ایجاد شد. مسائلی مانند تحصیلات، تجارت، و فرهنگ نوین وارد کشور شد.
– دوره قاجار: این دوران همراه با تغییراتی در زمینههای فرهنگی و اقتصادی بود. اتفاقاتی مانند ظهور چاپخانهها، ایجاد دانشگاهها و مدارس اروپایی، و ورود مفاهیم نوین به جامعه مانند حقوق بینالملل و سیاستهای اروپایی، نشان دهنده گامهایی به سمت مدرنیته بود.
– قرن ۲۰ و انقلاب چهل ساله: انقلاب چهل ساله موجب تحولات گستردهتری شد که با تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی همراه بود. این انقلاب تحولات بزرگی را در ساختار جامعه ایران به همراه داشت، با افزایش آگاهی مردم، توسعه زیرساختها و اصلاحات در بخشهای مختلف.
اما مهم است بهیاد داشت که حرکت به سمت مدرنیته یک فرآیند پیوسته و چندگانه است که نهایتاً به تأثیرات مختلف و تفاوتهای جامعهای منجر میشود. در برخی حوزهها میتوان اثرات مثبت و پیشرفت را دید، در حالیکه در بخشهای دیگر، چالشها و موانع مانع از پیشرفت بیشتر شدهاند.
برخی معتقدند که ایران حرکت رو به عقب دارد. برخلاف انچه تصور می شود جامعه بیش از حرکت به سوی مدرنیته به جامعه ی منفعل مصرف گرا تبدیل شده است. رابطه مصرف گرایی، پویایی شهروندان و مدرینیته چیست؟
رابطه میان مصرفگرایی، پویایی شهروندان، و مدرنیته موضوعی پیچیده است که تأثیرات گستردهای بر جوامع دارد. همچنین، تفسیر مدرنیته و حرکت به جلو یا عقب بستگی به زاویه دید و دیدگاه فرد یا گروهی است که این مسئله را ارزیابی میکنند. اگرچه به نظر ممکن است افرادی احساس کنند که جامعه ایران در حال حرکت به عقب است، اما واقعیت ممکن است متفاوت باشد. مفهوم مدرنیته نه تنها شامل تکنولوژی و تغییرات ساختاری است، بلکه شامل تغییرات فرهنگی، اجتماعی، و رویکردهای زندگی نیز میشود. رابطه مصرفگرایی با مدرنیته در اینجا مهم است. مصرفگرایی به معنای تمرکز بر مصرف، نیازهای مادی، و تمایل به داشتن موارد مصرفی بیشتر است. در برخی موارد، این مصرفگرایی میتواند باعث تحریک به تحولات فرهنگی و اجتماعی گردد، اما در برخی موارد، ممکن است این مصرفگرایی باعث تمایل به استحکام حفظ وضعیت فعلی و انطباق با آن شود، که موجب منفعل شدن جامعه و کاستن از پویایی آن شود. به طور مثال، در جوامعی که مصرفگرایی به شدت مطرح است، افراد ممکن است به دنبال خریداری زیاد کالاها و خدمات جدید باشند اما به دنبال تغییرات اجتماعی و فرهنگی چندان عمیق نباشند. این مصرفگرایی ممکن است منجر به تمرکز بر موارد مادی شود و باعث بیتوجهی به نیازهای اجتماعی و فرهنگی گردد. از سوی دیگر، مدرنیته میتواند شامل تغییراتی در فرهنگ و رویکردهای اجتماعی باشد که باعث پیشرفت جامعه و پویایی شهروندان شود. این شامل تحولاتی در زمینههای تفکر، مشارکت اجتماعی، حقوق بشر، و توسعه فرهنگی است. در نهایت، بررسی رابطه میان مصرفگرایی، پویایی شهروندان، و مدرنیته نشان میدهد که مسئله پیچیدهای است که بسته به شرایط جامعه، فرهنگ، و عوامل دیگر، میتواند به شکلها واقعیتهای مختلفی را ایجاد کند.
زمانی که شهروندان قدرت تغییر عوامل بازدارنده مانند فساد مالی و قوانین سخت گیرانه حکومتی را ندارند چگونه می توانند برای حرکت جامعه به سوی جامعه باز و مدرن حرکت کنند؟
واقعیت این است که این مواردی مانند فساد مالی و قوانین سختگیرانه حکومتی ممکن است به نوعی قدرت محدودکننده برای تغییر در جامعه باشند. اما شهروندان همچنان دارای تواناییها و راهکارهایی هستند که میتوانند به حرکت جامعه به سوی جامعه باز و مدرن کمک کنند: آگاهی از مسائل اجتماعی و سیاسی، قوانین، و مسائل فرهنگی ابزار قدرتمندی است. شهروندان میتوانند با آگاهی بیشتر و دانش بهتر، بهترین تصمیمها را برای تغییر در جامعه بگیرند. اشتراکگذاری دیدگاهها، حضور در گفتگوها و نقدها، ایجاد اتحاد و ارتباط با دیگران، و ایجاد تغییرات اجتماعی از راه فعالیتهای اجتماعی و مشارکت در جوامع مختلف از راههایی است که شهروندان میتوانند تغییرات ایجاد کنند. ایجاد و حمایت از سازمانهای مدنی، گروههای فعال در زمینههای مختلف مانند حقوق بشر، محیط زیست، آموزش و بهداشت و… کمک میکند تا صدای شهروندان قویتر و موثرتر باشد. استفاده از فضای مجازی برای ایجاد آگاهی، مبارزه با فساد، ارائه ایدههای جدید، و ارتباط با دیگران یکی از ابزارهایی است که میتواند تاثیرگذاری بالایی داشته باشد. ارتقاء فرهنگی که به مشارکت و شرکت فعال شهروندان در تصمیمگیریهای جامعه ایمان دارد، میتواند باعث تغییر در نگرش جامعه و حکومت شود. استفاده از حقوق قانونی و مسیرهای قانونی برای اعتراض، ارائه پیشنهادات و تقاضاهای شهروندی نیز میتواند یکی از راههای تغییرات باشد. تغییرات در جوامع معمولاً زمانبر است و نیاز به صبر، استمرار، و هماهنگی دارد. اما توانایی شهروندان در تحولات جامعه نقش بسیار مهمی دارد.
Leave a Reply