ایران در فاصله ۷۰ سال، دو انقلاب را تجربه کردهاست. انقلابهایی که حاکمهای وقت را به چالش کشید. طی این جنبشهای سیاسی حکومتهای موقت جدیدی شکل گرفت. همسایگان نیز در این جریان چشم طمع به ایران دوختند. در فاصله دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، گروه و حزبهای مختلفی شکل گرفتند. آنها با استفاده از شرایط سیاسی کشور و آزادی بیان شکلگرفته در این میان، به تبلیغ و ترویج ارزشها و باورهای خود میپرداختند. طرفداران زیادی با خواندن مقالات روزنامهها، به گروههای سیاسی مختلف میپیوستند. اسناد تاریخی نشان از افزایش چشمگیر تعداد روزنامهها در این هفتاد سال دارد. در نوشتار پیشرو به بررسی اندیشهها، ارزشها و نقش مطبوعات در دو جنبش سیاسی مشروطیت و انقلاب اسلامی در ایران میپردازیم.
همصدایی تودهوار
۱۳ مرداد ۱۲۸۵ مردم در مجموعه تلاشهای سیاسی که آن را «جنبش مشروطه» میخوانیم، شاه قاجار را مجبور به امضای فرمان مشروطه کردند. تشکیل مجلس شورای ملی و خلع محمدعلیشاه قاجار از حکومت، از دستاوردهای دیگر همصدایی مردم در انقلاب مشروطه است. انقلاب یکی از انواع جنبشهای اجتماعی است که به دلایل مختلفی شکل میگیرد. این جنبش اجتماعی ویژگیهای مشترکی دارند. در این جنبش تعداد زیادی از مردم با رفتارهای تودهوار مشابه شرکت میکنند. در انقلابها پیشبرد و هدایت مردم به سوی اهداف بسیار مهم است. تعارض منافع، تضادهای فکری و روانی از مهمترین علتهای شکلگیری انقلاب است.
علت موفقیت دو جنبش سیاسی ایران، وحدت، یکپارچگی و هدایت مردم به سوی هدف مشترک بود. هدف هر دو انقلاب تغییرات اجتماعی و سیاسی در جامعه بود. انقلابها تحت رهبری فرد یا افرادی شکل میگیرند و در مقایسه با سایر جنبشهای اجتماعی از تداوم بیشتری برخوردار است. به همین دلیل تغییر اجتماعی بیشتری را به همراه دارند. همانطور که در دو جنبش گذشته در نهایت مردم توانستند شاه و حکومت را تغییر دهند. این هدایت و یکپارچگی چگونه شکل گرفت؟ مردم چگونه به سوی ارزشهای مورد نظر جنبشها سوق داده شدند؟
توسل به قلم
روزنامه و شبنامهها از مهمترین ابزار هدایت افکار عمومی جنبشهای سیاسی در ایران بودند. احزاب با استفاده از فضای باز سیاسی پیش از انقلاب اسلامی هر ۵/۲ روز، یک روزنامه جدید در کشور منتشر میکردند. این نشریات حاوی مقالاتی با محتوای دستیابی به آینده مطلوب، انتقاد به وضعیت موجود و ترویج ارزش و باورهای حزبی بودند. تعداد نشریات در دهه ۴۰ و۳۰ نشان میدهد، هرگاه از قدرت حکومت کاسته شده، تعداد نشریات نیز افزایش یافته است. مثلا از سال ۱۳۲۰ میلادی با استعفای رضاشاه، قیامهای مردمی مختلفی در سراسر کشور شکل گرفتهاست. حزب توده تاسیس و تعداد نشریات افزایش چشمگیری یافت. اوج افزایش تعداد نشریات را اما در سالهای پیش از انقلاب اسلامی شاهد هستیم.
تحول انتقال افکار
افزایش کم سابقه حزبهای مختلف سیاسی پیش از انقلاب اسلامی رقابت شدیدی را بین گروهها برای جذب طرفدار بهوجود آورد. انقلابیان تندرو و نرم رو در تقابل با هم قرار گرفتند. در این دوره ایران فضای رسانهای جدید را تجربه کرد. در دهه ۴۰ کشور از قدرت شبکههای رادیو و تلویزیون گسترده اما دولتی برخوردار بود. احزاب سیاسی منتقد دولت، با توسل به امکانات دیگر مانند تلفن، تکثیر نوار کاست، زیراکس و پلیکپی اهداف خود را ترویج میدادند. انتشار دیدگاهها با سرعت بیشتری انجام میشد. مردم نیز مانند دوران مشروطه تنها محدود به شبنامه نبودند. روزنامه و نوار کاست در بین گروههای اغلب جوان دستبه دست میشد. این امکانات در کنار توسعه کمی و کیفی صنعت چاپ، نسبت به انقلاب مشروطه، فضای ارتباطی را متحول کرده بود.
بازتعریف ارزشها
نخستین پیروزی مهم در انقلاب اسلامی، رفتن محمدرضا شاه پهلوی از کشور بود. پس از آن جامعه کنجکاو بود که بداند سرنوشت جامعه چه خواهد شد. رویدادهای انقلابی میزان ارتباطات بینفردی و گروهی را افزایش داده بود. مردم با این ارتباطات از یک سو به مبادله نظری میپرداختند و از سوی دیگر گروههایی با ارزش و طرز فکر خود یافتند. تلویزیون و رادیو چون در اختیار حکومت بود، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی، ابزار خوبی به نسبت روزنامه نبود. به همین دلیل روزنامهها به زودی بین توده مردم طرفدار پیدا کردند.
پس از ۲۲ بهمن ۵۷، بین انقلابیان اختلاف افتاد. احزاب و گروهها با رسانه کم هزینه و سادهی روزنامه بار دیگر به رقابت پرداختند. بخشی از هزینههای چاپ روزنامهها با کمکهای گروهی جبران میشد. از ۲۵۳ روزنامه تازه منتشرشده در زمان انقلاب اسلامی، ۱۵۳ عدد متعلق به احزاب، گروه و سازمانهای خاص و ۱۰۰ روزنامه مستقل بودند. مطبوعات انقلاب اسلامی ارزشهایی چون اسلام، توجه به مردم، زحمتکشان و فقرا را ترویج میدادند. امپریالیسم و رژیم سلطنتی دشمن مشترکی بود که در همه روزنامهها معرفی میشد. بررسی روزنامههای دهه ۵۰ نشان میدهد که اسلام، اندیشههای آیتالله خمینی (ره)، ارج نهادن به مستضعفان، نفرت از ظلم، سانسور، اغفال مردم و دستیابی به برابری و عدالت از مهمترین موضوعات تبلیغ شده در مطبوعات بوده است.
احزاب و گروههای متضاد و متنوع در انقلاب اسلامی باعث سردرگمی جامعه شدند. وسایل ارتباط جمعی اما در این زمان مردم را از جزئیات سیاسی پس از انقلاب آگاه میکردند. عضویت در برخی حزبها به عنوان یک ارزش منفی در جامعه تعبیر میشد. بررسی تاریخی روزنامهها نیز نشان میدهد ارزشگذاریهای سیاسی تغییر و ارزشهایی که منفی تعبیر میشدند نسبت به نوع مثبت آن در مطبوعات فزونی یافت.
شرق در مقابل غرب
بررسی مطبوعات دو جنبش سیاسی کشور نشان میدهد که این دو تفاوتهای بسیاری در محتوا و ارزشهای تبلیغکننده آن داشتند. مطبوعات دوران انقلاب اسلامی که اندیشههای گروههای غالب را ترویج میداد، برخلاف انقلاب مشروطه بیشتر بر ترویج آموزههای اسلام، دین و مذهب تمرکز داشت. در مشروطیت وطن، توجه به ملیت در رتبه اول ارزشهای مطرحشده قرار داشت. توجه به فقرا و احزاب و تشکلها نیز در دوران انقلاب اسلامی بیشتر از مشروطه مورد توجه بوده است. برخلاف مشروطیت انقلاب اسلامی به نفی شاه و نظام شاهنشاهی پرداخته است.
در این انقلاب بیش از مشروطیت رویکرد ضدغربی وجود دارد و بیش از آن در ادامه راه سردرگمی دیده میشود. پراکندگی جهتگیری منفی بیش از مشروطیت در مطبوعات انقلاب به چشم میخورد. مشروطیت بیشتر در جستوجوی ترقی و پیشرفت و نگاه مثبت به دانش و تخصص بوده است. مشروطیت بیش از انقلاب ۵۷ خواستار قانون و مبارزه با جهل بود. در انقلاب برخلاف گروههای طرفدار آیت الله خمینی (ره)، گروههای چپ بر مبارزه و جانبازی و ملیگراها بر وطن و ملیت توجه خاصی داشتند. مشروطه شیفته تجدد غربی و انقلاب اسلامی ضد غرب امپریالیسم بود. در واقع در مشروطیت هدف جنبش و وسیله آن از هم جدا بودند. هدف نیکبختی، رفاه و وسیله تجدد معرفی شده بود. در انقلاب اسلامی اما هدف و وسیله جنبش اسلام است.
منبع: مقاله ارزشهای مندرج در مطبوعات: مقایسهی انقلاب مشروطیت و اسلامی، نوشته دکتر مهدی محسنیانراد
دیدگاهتان را بنویسید