آبان ۲۲, ۱۴۰۳
عدم عدالت جنسیتی و نابرابری

خبرنگاری و چالش‌های زن بودن

«ایرن واعظ‌زاده»، رسانه‌ها به‌عنوان یکی از دستاوردهای مهمی که مشکلات جامعه را انعکاس داده و صدای خاموش مردم را به گوش مسئولین می‌رسانند، نقش پررنگ و انکارناپذیری در روند توسعه ایفا می‌کنند. در این میان زنان که اکثریت نیروی کار را در این حرفه تشکیل می‌دهند، سهم قابل ملاحظه‌ای در رسانه‌ها برای آگاهی بخشی و دفاع از حقوق اقشار مختلف جامعه دارند؛ زنانی که از حقوق دیگری می‌نویسند اما خود دچار تضییع حقوق بوده و همواره شأن کاریشان زیر سؤال می‌رود. اغلب آنان زیر نظر مدیران و سردبیرانی کار می‌کنند که خشونت علیه زنان را نقض کرده و در نقد این پدیده نطق‌های آتشین سر می‌دهند اما خود خشونت‌ را آشکارا بر همکاران زن اعمال می‌نماید.در خصوص آسیب‌ها و محرومیت‌های زنان در عرصه‌ی خبرنگاری و روزنامه‌نگاری می‌توان به مواردی از قبیل عدم مصونیت شغلی، میزان درآمد حداقلی، عدم عدالت جنسیتی و نابرابری در برخورداری از فرصت‌های برابر شغلی و … اشاره کرد که بعضاً موجب کناره‌گیری زنان فعال در این حرفه گردیده است.معضلات و دشواری‌هایی که زنان طی فعالیت در عرصه‌ی خبرنگاری با آن روبه‌رو می‌شوند بسیار بیشتر و عمیق‌تر از مسائلی است که مردان تجربه می‌کنند. در واقع، زنان در فضایی به کار اشتغال دارند که مردان طراح و سازنده‌ی آن هستند.فضای رسانه‌ها مناسب پرورس یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای نیستنگین که اکنون یک خبرنگار مستقل است در این باره اذعان می‌دارد: «من در طول سال‌ها کار در این عرصه، روزی تصمیم گرفتم روزنامه‌نگاریِ مستقل را انتخاب کنم که چند دلیل داشت؛ اول اینکه به‌ عنوان یک روزنامه‌نگار رسالت من خبررسانی صادقانه بود، اما هر بار از طرف سردبیران یا مسئولان مرتبط با سانسور مواجه می‌شدم. فضای حاکم بر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها، فضایی مناسب برای پرورش یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای نبود؛ خودسانسوری، ریا و تزویر اولین خصوصیاتی بود که به یک روزنامه‌نگار آموزش می‌دادند.»

او می‌افزاید: «یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث دورکاری و مستقل شدن من شد، نگاه جنسیتی به خبرنگاران زن بود؛ با این توضیح که ما خبرنگاران زن نه تنها با خشونت‌های کلامی، فیزیکی و جنسی روبه‌رو بودیم، بلکه از لحاظ اقتصادی نیز همیشه نسبت به همکاران مرد در جایگاه پایین‌تری قرار داشتیم. خشونت‌های کلامی برای من بارها در مصاحبه با مسئولین اتفاق افتاد و هر بار با گزارش به سردبیر، با تنها واکنشی که رو‌به‌رو می‌شدم این بود که دیگر تو را نزد این مسئول نمی‌فرستم یا اینکه حالا آنقدر هم حساس نباش!»

نگین در ادامه می‌گوید: «چند سال پیش، روزی برای مصاحبه با یکی از مسئولین در دانشگاه پس از اتمام یک نشست خبری، به طرف آن شخص رفتم تا با او مصاحبه کنم اما ایشان در دفترش که در یک ساختمان خارج از دانشگاه بود با من قرار گذاشت و از من خواست حوالی ظهر به آنجا بروم تا کسی من را نبیند و من پرسیدم چرا نباید من را ببینند؟! که جوابی نداشت و من هم به آن دفتر نرفتم. بارها تماس گرفت که اگر راه بیایم من را سردبیر فلان روزنامه می‌کند یا خیلی وعده‌های دیگر.»

مریم فعال رسانه‌ای دیگری می‌باشد که از رفتارهای دوگانه و نگاه آزاردهنده‌ی برخی افراد به ستوه آمده است. او با آزردگی می‌گوید: «هر بار برای پوشیدن شال یا روسری مورد بازخواست قرار می‌گرفتم یا نگاه‌های چندش‌آور بعضی از مردان را روی خودم حس می‌کردم که سرتاپایم را برانداز می‌کردند. حتی چند بار با چادر برای تهیه گزارش به جلسات رفتم اما باز هم همان نگاه‌ها دائم احساس گناه را به من تحمیل می‌کرد. انگار حضور زنان در این جلسات مسئله‌ای غیرعادی است.»

هیچ خبرنگاری نیست که با نگاه جنسیتی مواجه نشده باشد

مهرناز نیز تصریح می‌کند: «اولین مشکلی که من با آن مواجه شدم، تفاوت جایگاه زن و مرد در عرصه‌ی رسانه است. کارفرما و سوژه‌های خبری هر دو، خانم‌ها را خیلی دست‌کم می‌گیرند؛ هم کارفرما دستمزد کمتری نسبت به آقایان به ما می‌داد و هم طرف مصاحبه با هر عنوان و پستی، آقایان را جدی‌تر از ما خانم‌ها می‌دید و حساب بیشتری از آن‌ها می‌برد.»

او ادامه می‌دهد: «بسیاری از گزارش‌ها و تحلیل‌های من عالی و حتی خیلی بهتر از تحلیل همکار مَردم بودند. مدیر سایت با دقت تحلیل همکارم را می‌خواند اما از کنار مطالب تحلیلی من که زمان زیادی هم برایش گذاشته بودم بی‌تفاوت می‌گذشت و همین مسئله موجب دلسردی من می‌شد.»

ناامنی در حوزه‌ی فعالیت‌های خبری و ارتباط‌گیری با مسئولان و روابط عمومی‌ها که عمدتاً مرد هستند، از دیگر چالش‌های پیش روی زنان است که در مقایسه با خبرنگاران مرد، مشکلات بیشتری را ایجاد می‌کند؛ مسائلی از این دست که برخی منابع خبری، همکاری با خبرنگاران زن را مشروط به مطالبات جنسی یا مسائل ناگوار دیگر کرده و از این طریق دسترسی به منابع را از آنان سلب و تأثیرات نامطلوبی بر آن‌ها بر جای می‌گذارند.

مهرناز با بیان اینکه موضوع دیگری که به جرأت می‌توان گفت هیچ خانم خبرنگاری نیست که با آن مواجه نشده باشد بحث نگاه جنسیتی به زنان است، اضافه می‌کند: «برخی کارمندان روابط عمومی‌ها خیلی سریع وارد فاز روابط جنسی و روابطی که جنبه‌ی احساسی دارد می‌شوند؛ یعنی خبر و ارسال گزارشات و پاسخگویی به سؤالات ما را بهانه‌ای برای ایجاد رابطه‌های احساسی و در نهایت جنسی قرار می‌دادند. درباره‌ی بعضی از مدیران کل و افراد دارای پست و مقام نیز بسته به نوع دیدگاه‌های افراد و محافظه‌کاری یا جسارتی که داشتند این مسائل پیش می‌آمد. در سطح جامعه نیز همین موارد وجود دارد و عموم جامعه منِ زن را به‌ عنوان خبرنگار جدی نمی‌گیرند اما درباره‌ی آقایان این نگاه وجود ندارد.»

از بیان برخی مسائل شرم و ترس دارم

مژده که به گفته‌ی خودش از به زبان آوردن برخی مسائل شرم و ترس دارد، تنها به مواردی که قابل بیان است اشاره می‌کند. او نخستین تبعیضی که به زنان روا داشته می‌شود و می‌توان آن را به مسائل جنسیتی نسبت داد را بحث درآمد خبرنگاران زن می‌داند: «تا متوجه می‌شوند خانم هستی حقوق خیلی کمتری به شما اختصاص می‌دهند، فقط به این دلیل که خانم هستی! ما زنان همان زمان و انرژی را – البته با سختی بسیار بیشتر – صرف می‌کنیم، آقایان قرار نیست بچه‌داری کرده و مسئولیت خانه را داشته باشند ولی ما این‌ها را هم در کنار مسئولیت کار خبرنگاری داریم و باز هم درآمدمان کمتر است.»

این خبرنگار سابق صحبتش را چنین پی می‌گیرد: «چند مورد است که شاید صرفاً برای من اتفاق افتاده باشد و خبرنگاران دیگر آن را تجربه نکرده باشند. در بعضی نشست‌های خبری لیستی به خبرنگاران داده می‌شد که مشخصات و شماره تلفن را باید در آن وارد می‌کردند. طبیعتأ من هم مانند دیگران موارد خواسته شده را می‌نوشتم. پس از گذشت مدتی از طرف افراد ناشناس مزاحمت‌هایی برایم ایجاد شده یا پیام‌هایی مبنی بر پیشنهاد دوستی و غیره داده می‌شد. بارها پیش آمده که در معرض نگاه‌های ناخوشایند قرار گرفته‌ام یا همکاری با من را مشروط به رفاقت و دوستی کرده‌اند.»

او می‌افزاید: «افرادی به ‌واسطه‌ی حرفه‌ی خبرنگاری‌ من برای صحبت‌های کاری قرار می‌گذاشتند اما زمانی که به دفتر مراجعه کرده و طرف مقابل شروع به صحبت می‌کرد، متوجه می‌شدم که نه شرایط و نه لحن صحبت، کاری نیست و اصلاً قرار نبوده که کاری در میان باشد. این موارد به کرات برای من پیش آمده است.»

تبعیض‌های جنسیتی نه تنها به زنان بلکه به یک جامعه صدمه می‌زند

ویدا به تلخی می‌گوید: «چیزی که من در این عرصه با آن مواجه شدم بی‌اعتمادی نسبت به خبرنگار و خشونت‌های کلامی و روانی است که دست کمی از انواع دیگر خشونت‌ها ندارند. خشونت‌هایی که یا از طرف مدیران رسانه اعمال می‌شود یا به‌ خاطر بی‌مسئولیتی آن‌ها بعضی از افراد مصاحبه‌شونده با وقاحت خبرنگار را که هیچ دخالتی در مشکل پیش آمده نداشته، مورد توهین و تحقیرهای بسیار ناشایست قرار می‌دهند. وقتی این مسئله را به سردبیر گوشزد می‌کردم خیلی راحت با گفتن اینکه “پیش می‌آید” از کنار جریانی که مسببش او بوده می‌گذشت یا رفتارهای توهین‌آمیز خودش را عادی جلوه می‌داد.»

وی با بیان اینکه تبعیض‌های جنسیتی در حرفه‌ی روزنامه‌نگاری نه تنها به زنان خبرنگار بلکه به یک جامعه صدمه می‌زند، اظهار می‌کند: «چندین بار شاهد بودم که به ‌خاطر تبعیض و نگاه‌های سلیقه‌ای به خبرنگاران زن مطالب افراد بی‌تجربه و نابلد را اصل قرار داده و سایر مطالب حرفه‌ای‌تر را نادیده گرفته‌اند و بدون توجه به اینکه چه چیزی به خورد مخاطب می‌دهند، محتوایی سطحی را منتشر می‌کردند. خلاصه می‌کنم، محفلی کار کردن و مدعی فرهنگ و دموکرات بودن تنها چیزی است که من در طول مدت فعالیت‌های رسانه‌ای خود دیده‌ام.»

معضلات و خشونت‌هایی که زنان در حوزه‌ی رسانه با آن مواجه هستند بسیار بیشتر از چیزی است که بتوان در یک گزارش آن را نمایان کرد. چه بسیار زنانی که به‌ خاطر تهدیدها و فشارهایی که به آنان تحمیل شده، از عنوان کردن آنچه بر آنان می‌رود خودداری کرده و این مشقت و رنج هر روزه را با خود حمل می‌کنند؛ با این همه، زنان جسور خبرنگار که رسالت خود را در آگاهی رسانی به جامعه می‌دانند پیوسته برای عبور از موانع و مبارزه با دشواری‌ها در تلاش هستند.

منبع: اندیشه مدنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *